خرداد:لبنان یک سال پس از عبور از بحران خلأ قدرت و توافق گروههای ٨ و ١٤ مارس برای انتخاب میشل عون به ریاست کشور با استعفای غیرمنتظره سعد الحریری، نخستوزیر، بار دیگر وارد مرحله دیگری از بحران سیاسی شده است.
به گزارش خرداد ،جاوید قربان اوغلی مدیرکل وزارت خارجه دولت اصلاحات در سرمقاله ای در روزنامه شرق، نوشته است: سعد الحریری روز شنبه پس از ملاقات با محمد بنسلمان، ولیعهد پادشاهی سعودی، با قرائت بیانیهای شدیداللحن و متهمکردن ایران به دخالت در امور لبنان از طریق حمایت از حزبالله بهعنوان دولت موازی، استعفای خود را از ریاست دولت کشورش اعلام کرد. نخستوزیر مستعفی لبنان تاکنون دلیل موجهی جز اتهامزنی به ایران و حزبالله برای این اقدام اقامه نکرده است.
رئیسجمهور لبنان نیز در بیانیهای اعلام کرد از طریق تماس تلفنی سعد الحریری در جریان استعفا قرار گرفته و منتظر بازگشت سعد الحریری به کشور و آگاهی از انگیزه او دراینباره است؛ هرچند با ادعاهای الحریری در بیانیه استعفا و آگاهی از تلاشها برای ترور او و تشریح اوضاع سیاسی کشورش به شرایط قبل از ترور پدرش، رفیق الحریری، در سال ٢٠٠٥، بعید به نظر میرسد که او حداقل در آیندهای نزدیک برنامهای برای بازگشت به لبنان داشته باشد.در گمانهزنی اکثر تحلیلگران در بیان دلایل استعفای الحریری عمدتا بر نقش پررنگ عربستان تأکید شده که به نظر میرسد کاملا مقرون به صحت است. روشن است مشکلات اداره کشور و تشکیلات موازی اشارهشده سعد الحریری در بیانیه استعفا، دلیلی موجه بر این تحول سیاسی مهم و موضوعی جدید در عرصه سیاسی لبنان نیست. کشمکش سیاسی بین گروههای ٨ و ١٤ مارس و خالیبودن پست ریاستجمهوری به مدت دو سال تنها بخشی از واقعیتهای سیاسی لبنان است.
شیوهای که الحریری برای اجرای سناریوی استعفا انتخاب کرده و ادبیات او در بیانیه استعفا، به طور مشخص نمایانگر رویکرد عربستان در مقابل ایران و نقش پررنگ عربستان سعودی در طراحی و توافق پشت پرده بین الحریری و سعودی برای ایجاد بحران خلأ قدرت و بیثباتکردن لبنان است. به بیان دیگر شیوه کنارهگیری الحریری نمایانگر این است که از یک سو سعد الحریری ابزاری در دست عربستان است برای هدف قراردادن امنیت و ثبات لبنان و برهمزدن فضای مثبتی که پس از برطرفشدن بحران ریاستجمهوری این کشور است به وجود آمده و از سوی دیگر تلاش شاهزاده ماجراجوی این کشور برای حفظ آخرین جای پای خود در منطقه پس از تحمل شکستهای سیاسی در سوریه و عراق و گیرکردن در باتلاق یمن. از سوی دیگر شوک سیاسی این تحول مهم -که به قول ولید جنبلاط، لبنان در وضعیت کنونی توان تحمل آن را ندارد-
در داخل لبنان و نقش این کشور در منطقه دارای پیامدهایی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. این رویداد به احتمال زیاد آغازی برای تحولات امنیتی و نظامی خطرناکی از سوی اسرائیل خواهد بود. حملات لفظی جنونآمیز مقامات سعودی در ماههای اخیر علیه حزبالله از یک سو و چنگ و دندان نشاندادن رژیم صهیونیستی از سوی دیگر نمایانگر توافقی بین عربستان و اسرائیل برای طراحی نقشهای علیه حزبالله و برکناری میشل عون بهعنوان متحد جریان ٨ مارس و مورد حمایت حزبالله است. اظهارات ایگیدور لیبرمن، وزیر جنگ اسرائیل، در واکنش به استعفای الحریری و تأکید بر اینکه ارتش اسرائیل آماده رویارویی با همپیمان ایران در لبنان است و استراتژی جدید آمریکا درباره ایران و همپیمانان منطقهایاش را باید در راستای توافقی گسترده برای تهاجم اسرائیل به لبنان ارزیابی کرد؛ تحولی که در صورت وقوع، ایران را نیز درگیر خواهد کرد.
استراتژی و رویکرد خصمانه دونالد ترامپ در قبال ایران، سندسازی اخیر کاخ سفید علیه ایران درباره واقعه حوادث تروریستی سالهای گذشته از طریق القاعده و طالبان، ضربآهنگ مستمر رژیم صهیونیستی برای اخلال در روند اجرای توافق هستهای و تلاش بیوقفه برای برهمزدن آن و نهایتا اقدامات عربستان برای ایجاد مانعی در مقابل توفیقات و دستاوردهای ایران در منطقه که با پیروزیهای پیدرپی نیروهای عراق و سوریه بر داعش توازن منطقه را بهشدت به نفع ایران برهم زده است، جملگی میتواند دستمایه نگرانکنندهای برای آغاز بحران در لبنان و کشاندن پای ایران در آن باشد؛ بنابراین ضروری است از هماکنون برای مواجهه با چنین تحولی با درنظرگرفتن همه جهات با محوریت منافع ملی و خنثیسازی طرحهایی که هدف شوم آن کشاندن ایران به باتلاق بحران و جنگی دیگر است، چارهای اندیشیده شود. در کنار دلنگرانیهای ناشی از پیامد بحران سیاسی و امنیتی لبنان، تقارن استعفای الحریری با سفر دکتر ولایتی به لبنان و ملاقاتهای گسترده با مقامات این کشور و ازجمله سعد الحریری گذشت.
اگرچه ظاهرا ارتباطی منطقی بین این رویداد مهم و سفر مقام ایرانی وجود ندارد؛ ولی نمیتوان جایگاه نسبتا پررنگ این سفر در پازل استعفا و اجرای سناریوی مربوط به آن را نادیده گرفت. براساس اخبار منتشرشده، نخستوزیر مستعفی لبنان قبل از دیدار با ولایتی به عربستان میرود و یک روز پس از این ملاقات با پرواز به ریاض و ملاقات با محمد بن سلمان، بیانیه استعفای خود را از طریق شبکههای تصویری عربستان قرائت کرده است. معنای سیاسی استعفا و سناریوی اجرای آن در واقع برخورد با ایران، گسترش سطح رقابت و نزاع سیاسی عربستان با ایران به خارج از مرزهای سوریه و عراق و یمن و ایجاد بحران در کشوری است که ایران جایگاه محکمی در آن دارد و در صورت وقوع جنگی در این کشور چنانچه پیشتر ذکر آن رفت، ایران لاجرم یک طرف اصلی در این تحول نظامی خواهد بود.
نکته مهمتر درباره اتفاق ناخوشایند تقارن سفر دکتر ولایتی و استعفای سعد الحریری بلافاصله پس از ملاقات با مقام ایرانی و با قرائت بیانیه بهشدت ضدایرانی، غفلت دستاندرکاران سیاست خارجی در مدیریت سفرهای خارجی مقامات عالیرتبه کشور و به قول ظریفی یادآور اتفاق نامیمون سفر چائوشسکو به تهران است. بر کسی پوشیده نیست که هیچ رویداد و بحران سیاسی هرگز بدون پیشزمینه اولیه و یکباره رخ نمیدهد. رصد تحولات و پیشبینی رویدادهای ناشی از آن از وظایف انکارناپذیر دستاندرکاران سیاست خارجی و به طور مشخص دستگاه دیپلماسی و اطلاعاتی است. نکته آخر درباره این رویداد، پوشش خبری و ارائه تحلیلهای شفاف بهویژه از طریق رسانههایی است که با بودجه عمومی اداره میشوند.
گستردگی کانالهای اطلاعرسانی چه از طریق رسانههای شنیداری و تصویری و چه در فضای مجازی دسترسی اقشار مختلف جامعه را به اخبار و تحلیلهای خبری و سیاسی بیش از هر زمان سهلالوصولتر کرده است. در چنین فضایی ارائه تحلیلهای یکسویه از سوی رسانههای رسمی و با تکیه به کارشناسانی که فقط از یک منظر به تحولات مینگرند، کمکی به افزایش اعتماد مردم به صداوسیما نخواهد کرد.