خرداد: روزنامه اعتماد در گفت وگویی با مهدی ذاکریان استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط بینالملل، نوشت: به نظر من ٤٢ کشوری که با رژیم صهیونیستی و امریکا همراهی کردند باید نسبت به اقدام خود احساس شرم کنند.
به گزارش خرداد ،در ادامه این گفت وگو آمده است: رای قاطع ١٢٨ کشور جهان به قطعنامه سازمان ملل متحد در محکومیت تصمیم دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده برای به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، انزوای دولت ایالات متحده امریکا را در اقدام علیه فلسطینیان و عزم جامعه جهانی را برای ایستادگی در کنار ملت فلسطین نشان داد. در مورد آثار حقوقی و سیاسی صدور قطعنامه تاریخی مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد وضعیت قدس شریف، با مهدی ذاکریان، استاد مدعو دانشکده حقوق دانشگاه پاریس دو و استاد مهمان دانشکده حقوق دانشگاه پنسیلوانیا، گفتوگو کردیم. متن کامل این گفتوگو را در ادامه مطالعه میکنید:
**قطعنامه پنجشنبه شب مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد وضعیت قدس تا چه حد دارای اهمیت است؟
یکی از ابزارهای جامعه بینالمللی برای اظهارنظر پیرامون مسائل جاری، نهادهای چندجانبه است؛ سازمان ملل متحد هم به عنوان یک نهاد چندجانبه است که خواسته یک کشور در آن مطرح نمیشود، بلکه خواستههای همه کشورها به بحث و تعامل گذاشته میشود و نتیجه آن در قالب تصمیم از سوی رییس شورای امنیت، بیانیه رییس شورای امنیت، بیانیه رییس مجمع عمومی و در وضعیتهای جدیتر به صورت قطعنامه شورای امنیت یا قطعنامه مجمع عمومی بیان میشود. به اعتقاد من قطعنامه مجمع عمومی، مهمترین نوع اظهارنظر از سوی جامعه بینالملل است.
**نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد پیش از انجام رایگیری گفتهبود امریکا این روز را از یاد نخواهد برد و کشورهایی که به این قطعنامه رای مثبت بدهند، تهدید کرد. فکر میکنید تصویب این قطعنامه تا چه حد روی تصمیم دولت امریکا در زمینه شناسایی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی تاثیر بگذارد؟
این تصمیم را نمیتوان تصمیم امریکا نامید، این تصمیم رژیم ترامپ بود. من از زمانی که ترامپ به قدرت رسیده تفکیکی قائل میشوم، دست کم نیمی از جامعه امریکا علاقهمندند که کشورشان بر پایه نهادهای چندجانبه، حقوق بینالملل، اخلاق و سازمان ملل متحد عمل بکند.
امروز نیم دیگری از جامعه امریکا یعنی اغلب کسانی که به ترامپ رای دادهاند، معتقدند که امریکا باید از پیمان تغییرات آب و هوایی پاریس خارج بشود، از مذاکرات پیمان دو سوی اقیانوس آرام خارج شود، کمکهای توسعهای به کشورهای در حال توسعه را قطع کند و تعرفههای تجاری بر خلاف تعهدات تجارت آزاد وضع کند. تصمیم مخالف حقوق بینالملل ترامپ و صحبتهایی که پیش از این رایگیری از سوی او و نمایندهاش در سازمان ملل متحد بیان شد، در مجموع نمیتواند برآیند خواست مردم امریکا باشد.
اینها موضعگیریهای رژیم ترامپ و نظرات حامیان نژادپرستی است. ادبیات استفاده شده از سوی نیکی هیلی، نماینده ترامپ در سازمان ملل متحد، از سوی بسیاری از کشورها محکوم شد، از جمله کشورهای عضو اتحادیه اروپا مانند نماینده آلمان که صحبتهای تندی را علیه چنین تهدیدهایی مطرح کرد. بر عکس موضعگیری ایالات متحده امریکا که ما چنین روزی را فراموش نمیکنیم، این دنیا است که رفتار ایالات متحده امریکا را فراموش نمیکند. امریکا قطعنامهای را در شورای امنیت سازمان ملل متحد وتو کرد که در راستا و بر مبنای قطعنامههای ٤٧٨، ٤٧٦ و ٢٥٢ شورای امنیت بود.
شورای امنیت در مورد جلوگیری از تغییر وضعیت قدس دست کم دوبار قطعنامه صادر کرده، در مورد ممنوعیت احداث یا انتقال نمایندگیهای دیپلماتیک به قدس قطعنامه ٤٧٨ شورای امنیت به صورت ویژه این موضوع را مورد تاکید قرار دادهبود. قطعنامه اخیر مصر هم دقیقا تاکید و تکرار همان قطعنامههای گذشته بود، کاری که خانم هیلی به نمایندگی از رژیم ترامپ انجام داد، جامعه بینالملل از یاد نخواهد بود. با وجود تهدیدهایی که ترامپ انجام داد و گفت هر کس که به این قطعنامه رای مثبت بدهد از کمکهای امریکا بهرهمند نمیشود، رای قاطع مجمع عمومی با ١٢٨ رای پاسخ دندانشکنی به امریکا بود.
**دلیل رای منفی و ممتنع تعدادی از کشورها به این قطعنامه چه بود؟
به نظر من ٤٢ کشوری که با رژیم صهیونیستی و امریکا همراهی کردند باید نسبت به اقدام خود احساس شرم کنند. کانادا دو روز پیش از این رایگیری قطعنامهای به بهانه حقوق بشر علیه ایران به مجمع عمومی داد، اما در برابر اسراییل که در حال شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی است، سکوت میکند. ساخت شهرکهای غیرقانونی در سرزمینهای فلسطینی در زمینهای مردم نقض صریح حقوق بینالملل، قطعنامههای شورای امنیت و کنوانسیونهای بینالمللی است. این نشان میدهد که ادعاهای حقوق بشری کانادا دروغ است.
مکزیک هم راست نمیگوید؛ کشوری که در سازمان کشورهای امریکایی (OAS) و در کنوانسیون حقوق بشر امریکایی خودش را پیشتاز دفاع از حقوق بشر عنوان میکند با رای خودش نشان داد که راست نمیگوید. کشورهایی مانند استرالیا، کانادا و مکزیک باید نامشان به عنوان کشورهایی که باید شرمنده باشند، برجسته شوند. تهدیدهای ایالات متحده امریکا به خودش برمیگردد؛ با همبستگی که از سوی جامعه جهانی در تایید این قطعنامه دیدیم، متوجه میشویم که این تهدیدها چیزی جز هزینه برای واشنگتن در بر نخواهد داشت.
**آیا ارزش اجرایی و حقوقی قطعنامه مجمع عمومی با قطعنامه شورای امنیت برابر است؟
طی سالهای جدید تکنیک حقوقی جدیدی مطرح شده. در گذشته برای تعریف «منابع حقوق بینالملل عمومی» به ماده ٣٨ اساسنامه دیوان دادگستری بینالمللی رجوع میکردند. بر اساس بند یک این اساسنامه منابع حقوق بینالملل شامل عهدنامههای بینالمللی، عرف، اصول کلی حقوقی، دکترین و رویهها میشد. طی چند سال حقوقدانان منابع تازهای را به حقوق بینالملل اضافه کردهاند.
یکی از منابعی که مطرح میشود قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل متحد است. عدهای از حقوقدانان بینالملل در کنار قطعنامههای مجمع عمومی، قطعنامههای شورای امنیت را نیز به لحاظ حقوقی قابل استناد به عنوان مرجع و منبع میدانند. اختلافی در مورد ارزش و اهمیت قطعنامههای مجمع عمومی وجود دارد. اکثریت حقوقدانان بینالملل معتقدند که قطعنامههای مجمع عمومی از ارزش بالاتری نسبت به قطعنامههای شورای امنیت برخوردار است.
استدلال این دسته از حقوقدانان این است که چون قطعنامههای شورای امنیت از سوی ١٥ کشور صادر میشود و ٥ کشور مشخص حق وتوی آن را دارند، محتوای این قطعنامهها میتواند سیاسی بشود. یعنی اینکه قطعنامههای شورای امنیت ممکن است لزوما با امر اخلاقی و امر حقوقی منطبق نباشند. در برابر قطعنامههای مجمع عمومی چون دربرگیرنده اکثریت اعضای جامعه بینالمللی است و ٥ کشور دارای حق وتو در مجمع عمومی این حق را از دست میدهند، هم ماهیت حقوقیتری دارد و هم خودکار در برگیرنده عرف بینالمللی هم میشود.
عرف دو مبنا دارد، یکی عمومیت و تکرار و دیگر باور حقوقی. قطعنامه مجمع عمومی در مورد قدس هم بر مبنای اکثریت بود و هم باور حقوقی بود. این باور حقوقی بر مبنای کنوانسیونهای چهارگانه ژنو است، که بر اساس آن اشغالگر حق ندارد وضعیت محل اشغال را تغییر دهد.
**تعدادی از نزدیکترین متحدین غربی امریکا به این قطعنامه رای مثبت دادند، فکر میکنید این رای تا چه اندازه به آرمان فلسطینیان کمک کند؟
دقیقا همانگونه که در مورد تکنیکهای جدید حقوق بینالملل توضیح دادم، میتوان گفت یک اتفاق بزرگ رخ داده است. اتفاقی نبود و کشورهای عضو اتحادیه اروپا با علم به این موضوع از این قطعنامه حمایت کردند. این کشورها معتقدند که راهحل دو دولتی مدنظر سازمان ملل متحد برای اسراییل اتفاق افتاده، اما برای فلسطینیها روی زمین مانده. اروپا به مساله سرزمینهای اشغالی بهشدت حساس شدهاند. دیدگاه حقوقی اتحادیه اروپا مرز و شکاف عمیقی میان واشنگتن و اتحادیه اروپا ایجاد کرده است.
فراموش نکنیم یکی از کشورهایی که دیروز به این قطعنامه رای مثبت داد و جلوی امریکا ایستاد، بریتانیا بود و با اعلامیه بالفور پایهگذار مساله اسراییل بود. اکنون مرزها و شکافها در حال عمیقتر شدن است. نگاه اروپای غربی، نگاه اتحادیه اروپا و نگاه متحدین سابق اروپا این است که باید به حقوق بینالملل، به سازمانهای چند جانبه و به صورت نسبی به اخلاق احترام گذاشت. در این شکاف، برای ملت فلسطین که همواره مورد ظلم واقع شده است، روزنههای امیدی پیدا میکند. در گذشته بریتانیا هر رایی که امریکا میداد، همان رای را تکرار میکرد. نتیجه اینکه این شکاف میان امریکا و متحدانش آغاز شده و به گمان من نهتنها به نفع ملت فلسطین است بلکه به نفع ایران است. به اضافه اینکه این یک پیروزی برای اخلاق و حقوق بینالملل بود.
**ایران چگونه میتواند از چنین فرصتی بهرهبرداری بکند؟
باید این نکته را تاکید کنم که عدم ورود ایران به یک فضای هیجانی، تبلیغی و شعاری بسیار به ایران کمک کرد. ورود ایران بر مبنای حقوقی و فنی به این پرونده سبب شده که ایران در محافل بینالمللی از جمله در کنار اتحادیه اروپا و در کنار ملتهای مسلمان منطقه، وضعیت ممتازی پیدا بکند. این قطعنامه نشان داد که مواضع ایران درست، صحیح و قابل اتکاست و اتحادیه اروپا در کنار ایران قرار دارد. امروز ایران در منزوی کردن رژیم ترامپ، مسیر درستی را انتخاب کرده است. با همه این احوال یک نقطه ضعف جدی در بیان مواضع دیپلماتیک ایران در جامعه بینالملل وجود دارد. رسانهها و مواضع مقامهای ما به زبان انگلیسی در رسانههای بینالمللی بازتاب ناچیزی دارد.
همین مواضع حقوقی و دیدگاههایی که ما داریم باید از طریق اساتید، محققین و مقامات با رسانهها از جمله مطبوعات و شبکههای تلویزیونی انگلیسیزبان و در مجامع بینالمللی و مجامع آکادمیک مطرح بکنند تا بهرهوری منافع ملی ما و اعلام به حق بودن مواضع ما بیشتر منتشر بشود. امروز اینبار به تنهایی بر دوش محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان است که از طریق مصاحبهها و انتشار پیامها در توییترش، مواضع به حق جمهوری اسلامی را انعکاس میدهد. امیدوارم که رسانهها، خبرنگاران و جامعه علمی ما در این زمینه احساس مسوولیت بیشتری بکنند و گوشهای از بار دیپلماسی عمومی را در اختیار خود بگیرند.