خرداد: همانطور که قول داده بود؛ استعفا داد تا ضمن احترام به افکار عمومی، میدان را برای مدیران جوان در حوزه شهری باز کند.
صالحی امیری از مدیران بی ادعا و پر تلاشی است که از زمان آغاز مسئولیت در دولت اول حسن روحانی تا امروز، بدون حاشیه سازی و در حد وسع و توان خود کوشیده است تا عملکرد خود را با مطالبات مردم همسو سازد.
شاید چوب همین مردم داری را هم خورد و از حضور در کابینه دوازدهم بازماند. با این حال او از جمله مدیران فرهنگی و اجتماعی متفکر و صاحب ایده ای است که از حضور در حوزه های مرتبط با توان و تخصص خود استقبال می کند؛ تنها با این پیشفرض که گره ای باز کند و راهی بگشاید. کسانی که از نزدیک او را می شناسند به خوبی می دانند که تشنه مقام و منصب نیست و نمی خواهد عنوان بر عنوان بیفزاید؛ مانند آن مدیری که از طب کودکان تا نظریه پردازی تاریخ و دیپلماسی را زیر چتر خود گرفته است و به گفته یکی از هم مسلکانش حتی فرصت امضای اسناد مالی برای پرداخت کارکنان ۳۶ نهاد و موسسه تحت مدیریتش را ندارد. یا آن ادیب و شاعر که هر گوشه و کنار که فرصتی بوده، نام او هم به مدیریت می درخشد.
احتمالا به همین دلیل هم مخالفانش سابقه امنیتی او را در بوق کردند تو گویی یک مدیر امنیتی با سابقه مشخص باید در جمهوری اسلامی سر به زیر افکند و دنبال حضور در مناصب دیگر نباشد؛ مشخص نیست به زعم آنهایی که حتی رسانه هایشان به جای خبر و تجلیل بر مبنای اخبار نشنیده و محرمانه و شنود می چرخد، چرا مدیر امنیتی بودن در جمهوری اسلامی مذموم تلقی می شود که دیگران را به آن می نوازند.
هر چه هست رضا صالحی امیری با تعظیم و کرنش در برابر مردم، معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری را واگذاشت تا بر کمیته ملی المپیک متمرکز شود و این انتظار از شهردار تهران وجود دارد که جایگزینی همتراز وی اما از میان جوانان شایسته و با صلاحیت برگزیند تا فضا برای نقش آفرینی جوانان هموارتر شود.
بدون تردید حضور صالحی امیری در کمیته ملی المپیک برخی را دلواپس پاسخگویی به عملکرد و کارنامه خود کرده و امید می رود ریاست وزیر سابق فرهنگ و ارشاد بر این دستگاه منشا خدمات و تدابیر راهگشا برای جوانان و ورزش کشور باشد