counter create hit اتحادیه خاورمیانه؛ از رویا تا واقعیت
۲۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۳
کد خبر: ۲۶۱۱۷۸

اتحادیه خاورمیانه؛ از رویا تا واقعیت

خرداد:روزنامه اعتماد در گزارشی، نوشت: زمانی که ارتش آلمان هیتلر مرزهای کشورهای اروپایی را یک‌به‌یک درمی‌نوردید، کمتر کسی تصور می‌کرد که تا چند دهه آینده، تردد بین کشورهای اروپایی، نه تنها نیازی به ادوات جنگی نخواهد داشت، که حتی به همراه داشتن کمترین اوراق شناسایی نیز ضرورت نخواهد داشت.

به گزارش خرداد ،در ادامه این گزارش آمده است: اندیشیدن به اروپای یکپارچه آن هم در خلال جنگی که بیش از ٥٠ میلیون نفر کشته بر جای گذاشت، بسیار ساده‌انگارانه می‌نمود. اما با پایان جنگ، بسیار سریع‌تر از آنچه انتظار می‌رفت، روابط حسنه‌ای بین کشورهای اروپای غربی پدید آمد. زشت‌ترین نژادپرستی تاریخ بشر بلافاصله جای خود را به نوع‌دوستی و احترام متقابل داد. مرزها یکی پس از دیگری رنگ باختند و نهادها و سازمان‌های متعددی برای تحکیم اتحاد کشورها ایجاد شدند. اما در این سوی جهان اوضاع به‌گونه دیگری است. 

تکثر بالای قومی و مذهبی، پراکندگی نامتقارن منابع، رهبران سیاسی عمدتا بازمانده از اعصار پیشامدرن، در کنار سطح نازل آموزش عمومی و البته بهره‌برداری قدرت‌های جهانی از همه این کاستی‌ها باعث شده است تا از خاورمیانه تصویری باتلاق‌گونه به ذهن متبادر شود. اما چه باید کرد؟ جملگی بر طبل نفاق و دشمنی بکوبیم؟ یا به هر قیمتی، خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به یکدیگر وارد کنیم؟ اما نه. شاید امروز بهترین زمان برای طرح مجدانه تشکیل اتحادیه‌ای از تمام کشورهای خاورمیانه است. 

اتفاقا، حال که آتش جنگ چهارگوشه منطقه را فراگرفته است باید گفت‌وگوی صلح به منظور نیل به امنیت، ثبات و توسعه پایدار را برای تمامی کشورهای منطقه در دستور کار قرار داد. وقت آن شده است که از مشرب تلخ و خون‌‌بار سیاست‌های رئالیستی عبور کرده و توجه خود را به رویکردهای نوین عصر جهانی شدن معطوف کنیم. باید هر کشور به سهم خود قدم در راه گفت‌وگوی هر چه موثرتر با سایر دول منطقه بردارد. 

از ترویج فرهنگ نفرت و خشونت بپرهیزد و اصلاحات اساسی، دست‌کم در عرصه سیاست‌ خارجه را با آغوش باز پذیرا باشد. باید تا پیش از اینکه شعله‌های آتش، واپسین زمین‌های آباد منطقه را به‌کام مرگ بکشاند، بذر صلح و اتحاد در آن پاشید. تشکیل اتحادیه خاورمیانه، با وجود اسم نامانوس و مفهوم غریبی که دارد کار چندان دشواری نیست. در این خصوص می‌توان از تجربه اتحادیه اروپا بهره گرفت. 

به‌علاوه، پیمان نفتی اوپک، به عنوان یکی از هوشمندانه‌ترین پیمان‌نامه‌های اقتصادی جهان، اتفاقا با محوریت خاورمیانه و میان کشورهایی منعقد شد که کمترین وجه اشتراکی چه به لحاظ فرهنگی، چه به لحاظ سیاسی نداشته و در بازار صادرات نفت رقیبانی جدی برای یکدیگر بودند. نتیجه آنکه عینیت یافتن رویای خاورمیانه متحد بسیار محتمل‌تر از آن چیزی است که به‌واسطه تصویر تک‌بُعدی از اوضاع منطقه در اذهان عمومی نقش بسته است. 

گرچه تا به امروز منطق جنگ و عداوت بر رویکردهای صلح‌طلبانه غلبه داشته است، اما پس از تغییر منطق بازی، برنده نهایی نه آن کشوری است که بالاترین بودجه نظامی را دارد، بلکه بازیگرانی خواهند بود که در شکل‌گیری اتحادیه پیشقدم شده‌اند. منطق بازی تغییر نخواهد کرد مگر آنکه گفتمان غالب تغییر کند و این گفتمان دگرگون نخواهد شد مگر آنکه باورها دست‌خوش تحول شود و این تحول تنها زمانی رخ خواهد داد که خواست و اراده عمومی گذار از شرایط اسفناک کنونی به وضع مطلوب را مطالبه کند. 

زمانی که سه کشور کوچک لوکزامبورگ، هلند و بلژیک مقدمات شکل‌گیری اتحادیه اروپا را تدارک می‌دیدند، کمتر کسی تصور می‌کرد که این سه کشور بتوانند به بازیگران مهمی در اروپای متحد تبدیل شوند. آلمان‌ها که نتوانستند با جنگ و کشتار بر اروپا مسلط شوند، به‌واسطه تقید بی‌کم و کاست به اتحادیه، عملا به سیاستگذار اصلی این قاره تبدیل شده‌اند. 

فرانسوی‌ها با بودن و ماندن قاطعانه خود در این مجموعه توانسته‌اند فرهنگ خود را تا مرزهای شرقی اروپا گسترش دهند. سایر ممالک اروپایی نیز هر یک به سهم خود از سفره مشترک این قاره کام گرفته‌اند. تشکیل اتحادیه‌هایی از این دست مزایای پرشماری دارد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

١- نهادینه‌سازی صلح در منطقه و تقبیح هرگونه کنش خشونت‌طلبانه؛

٢- استقرار امنیت صلح‌پایه؛

٣- برقراری ثبات و افزایش جذب سرمایه‌گذاری در عرصه‌های مختلف؛

٤- صرفه‌جویی در هزینه‌های دفاعی؛

٥- حذف روادید و تعرفه‌های گمرکی؛

٦- نظارت متقابل بر میزان رعایت مضامین حقوق بشر در کشورهای عضو؛

٧- به حاشیه رانده شدن گفتمان‌های غیرمسالمت‌آمیز؛

٨- افول مطالبات جدایی‌خواهانه؛

٩- اتخاذ سیاست‌های هماهنگ در زمینه محیط زیست؛

١٠- گسترش تعاملات فرهنگی و تقویت مناسبات اجتماعی درون منطقه‌ای؛

١١- هم‌افزایی نیروی کشورهای عضو اتحادیه؛

١٢- گسترش همکاری‌های اقتصادی؛

١٣- به اشتراک گذاشتن تجربیات کشورهای عضو در زمینه توسعه پایدار و...

حال پرسش اینجاست که چرا نباید برای دستیابی به اتحادی که برای باشندگان آن سراسر خیر و نیکی است، نکوشیم؟ تمامی بازیگران جنگ‌های اخیر خاورمیانه، مضاف بر بودجه‌های نظامی، هزینه‌های هنگفتی را تحت عنوان کمک‌های بشردوستانه برای متحدان در جنگ خود متقبل شده‌اند. گرچه اقداماتی از این دست از منظر حقوق بشری توجیه‌پذیر است، اما با فرض تداوم جنگ‌ها در این منطقه، تا به کی باید به جای درمان ریشه‌ای این معضل، به تجویز انواع مُسکن‌ها اکتفا کرد؟ برای رسیدن به صلحی پایدار در خاورمیانه همین امروز هم دیر است. بجاست که هر یک از ما به سهم خود، ولو اندک، در جهت ترویج این گفتمان کوشیده و نیل به این مقصود را تا حد امکان تسریع کنیم.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: