به گزارش خرداد، کیوان ساکت در روزنامه اعتماد نوشت: بد نيست دقيق شويد و تمام كنسرتهايي كه در طول اين سالها لغو شده را مروري كنيد؛ در اكثريت قريب به اتفاق اين كنسرتها كساني كه اصلا در زمينه هنر و موسيقي، مسووليت و صلاحيتي نداشتهاند، اجراها را لغو كردهاند. اما پرسش اينجاست كه آيا من به عنوان يك شخصيت حقيقي ميتوانم در كار نيروي انتظامي دخالت كنم؟ ميتوانم خودسرانه ماشينها را جريمه و متهمان را دستگير و بازداشت كنم؟ اين كارها در حوزه اختيارات من نيست چنان كه لغو كنسرتها هم در حوزه اختيارات كساني كه صلاحيت و شناخت ندارند و انواع موسيقي سره را از ناسره باز نميشناسند، نيست. هر تصميمي هم در اين ميان بدون نظارت ارشاد، نادرست است. مساله اين است كه آيا وزارت ارشاد تا اين حد خفيف شده كه كساني كه از نظر فرهنگي آشنايي با انواع موسيقي ندارند و قانون هم هيچ مسووليتي را به آنها تفويض نكرده، ميتوانند دستور يك وزارتخانه را نقض كنند؟ كنسرت گروه ما (گروه وزيري) به خوانندگي وحيد تاج كه قرار بود بيستوسوم اسفندماه در شهر طرقبه برگزار شود، لغو شد در حالي كه براي برگزاري اين كنسرت، اوايل تابستان و طي جلسهاي كه اينجانب و مدير انجمن موسيقي و معاون محترم فرماندار و (استاد دلنوازي) با فرماندار محترم طرقبه داشتم، مطرح شده بود و بسيار مورد استقبال قرار گرفت و حتي خود آنها نيز براي آن تهيهكنندهاي در نظر گرفته بودند. در طول اين مدت همه كارها با هماهنگي كامل پيش رفت، قراردادها نوشته شد و ما تمرينات لازم را براي روي صحنه بردن رپرتواري ويژه نوروز انجام داده بوديم. اما صبح همان روز كه بنا بود از تهران به مشهد سفر كنيم، مدير اجرايي من در مشهد (آقاي فرزانه) اطلاع داد كه از سوي نيروي انتظامي، نامهاي به آنها ابلاغ شده مبني بر اينكه انجام اين كنسرت به مصلحت نيست. اين تنها جملهاي بود كه درباره لغو اجراي ما مطرح شد و دليل ديگري در پي آن گفته نشد.
طبيعي است كه در موارد اينچنيني از آنجا كه دليل قانعكنندهاي براي لغو مجوزها وجود ندارد، پاسخ روشن و شفافي هم نميدهند. روي سخنم با جناب وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي است: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بايد به حال مجوزهايي كه صادر ميكند، فكري كند. زيرا آن طور كه پيداست كسي خط اين وزارتخانه را نميخواند. وزارت فرهنگ و ارشاد اگر نميتواند از ادارات زيرمجموعه خود و مجوزهايي كه صادر كرده حمايت كند ديگر چه لزومي به اخذ مجوز از سوي آن مرجع وجود دارد؟ ميتوانند از همان ابتدا اعلام كنند كه ما مجوزهايمان را از نيروي انتظامي يا دفاتر امامان جمعه يا هر ارگان ديگري بگيريم كه بتوانداز مجوز خود حمايت كند. چه لزومي هست براي اخذ مجوز از وزارت ارشاد، وقتمان را روزهاي متمادي صرف كنيم و به سادگي و در عرض ٥ دقيقه آن را ملغي كنند؟ نيروي انتظامي ممكن است در حكم خود براي لغو كنسرت بگويد كه براي پيشگيري از وقوع جرم اين كار انجام شده اما پرسش من اين است كه كدام جرم؟ آيا رواست جلوي هنرمندان سرشناسي كه براي فرهنگسازي مردم اين مرز و بوم تلاش ميكنند، گرفته شود و در عين حال براي جمعآوري رأي از خواننده معلومالحالي حمايت شود كه به عقيده من حتي عكس گرفتن با او كسر شأن هر انسان فهيمي است. چطور ميتوان اين وقايع را تفسير كرد و جواب تاريخ را داد؟ دولتمردان، جناب وزير ارشاد و همه كسان و فرزندان و نوادگان ما، تاريخ را خواهند خواند و شرمساري آن تا ابد براي ما باقي ميماند.
در اين بين شايد بگوييد كه بايد از خانه موسيقي انتظار داشت تا داد هنرمندان اين حوزه را از متوليان امر بگيرد اما متاسفم كه اين خانه هم در طول سالهاي فعاليتش، حمايتي از هنرمندان نكرده و تنها حامي چند نفري است كه جمع محفلي درست كردهاند كه موجب گله فراوان و عدم اعتماد اهالي موسيقي شده است. نمونهاش هم همين نامه اخير آنها به وزير ارشاد كه با امضاي چندين نفر از سرشناسان موسيقي منتشر شد و خيلي زود همه متوجه نادرست بودن آن شدند و بلافاصله همه آن هنرمندان اظهار بياطلاعي كرده و امضاي خود را انكار كردند. پس من نيز هيچ انتظاري از خانه موسيقي ندارم. مرا به خير تو اميد نيست شر مرسان.