به گزارش خرداد به نقل از ایرنا، لبنان شاید به تصور بسیاری از افراد امنیت داشته باشد اما ممکن است خیلی از افراد نیز اعتقاد داشته باشند که احساس امنیت در این کشور در سطح مطلوب وجود ندارد. این مساله نتیجه حملات تروریستی و بمب گذاری سال های گذشته در این کشور است.
لبنان همین حالا اگر در داخل مشکلی نداشته باشد اما در همسایگی آن درگیری ها و بحران های عمیقی وجود دارد یا در حال شکل گیری است که می تواند این کشور را تحت تاثیر قرار دهد. وسعت لبنان نسبت به برخی از کشورهای همسایه مثل سوریه کمتر است و همین وسعت کم، بحران های سایر کشورهای همسایه را می تواند خیلی زود به این کشور سرازیر کند که تاکنون نیز چنین کرده است.
لبنان همین حالا حدود 5 میلیون نفر جمعیت دارد با آثار مختلف تاریخی، طبیعی و نقاط مملو از دیدنی ها در کناره های دریای مدیترانه. همانطور که گفته شد وسعت این سرزمین، زیاد نیست و گشت زنی در این کشور را می توان در یک یا دو روز به پایان برد و این یکی از ویژگی های منحصر به فرد این کشور در صنعت گردشگری است.
در نیمه اول سال 2017 میلادی 826 هزار و 129 گردشگر خارجی به لبنان سفر کرده اند که نسبت به سال 2016، 14 درصد رشد را نشان می دهد. این افزایش آمار قطعا نتیجه فاصله گرفتن نسبی این کشور از بحران های داخلی و خارجی است.
جامعه لبنان به شدت تکثرگرا و دارای طائفه ها، قوم ها و نژادهای مختلف است و از درون حاکمیت نیز صدای واحد همبستگی کمتر شنیده می شود، اما همه آنها در جذب گردشگر و مهیا کردن مقدمات آن یکصدا هستند. جامعه ای که خیلی از درآمدهای آن از راه گردشگری می گذرد در نقطه گردشگری به تفاهم می رسند.
سیاست های جذب گردشگر در این کشور سهل و آسان است. شهروندان بسیاری از کشورها از جمله ایران می توانند بدون ویزا به لبنان سفر کنند و در همان فرودگاه در فاصله بسیار اندکی ویزا دریافت می کند و این مساله باعث شده که خیلی از گردشگران برای سفر به این کشور تشویق شوند.
گردشگران با هر دین و مسلکی به لبنان سفر می کنند و قواعد و مقررات و ارزش های این جامعه را نیز رعایت می کنند و هیچ محدودیتی نیز برای آنان وجود ندارد.
ایرانی ها بطور مستقیم خیلی کم به لبنان سفر می کنند. در سال های گذشته و پیش از بحران سوریه، برخی از زائران بعد از سفر به سوریه به لبنان هم عزیمت می کردند حالا با قطع سفر ایرانی ها به سوریه، این سفرها کمتر انجام می شود و تنها برخی از ایرانی ها از طریق تورهای گردشگری به این کشور سفر می کنند که این تعداد نیز اندک است.
اما جامعه متکثر لبنان می تواند درس های آموزنده برای صنعت گردشگری در ایران داشته باشد. همانطور که بیان شد در لبنان قوم ها، مذاهب و طائفه های مختلفی وجود دارد و یکی از درس های ما می تواند زندگی با باورها و سلیقه های مختلف افراد باشد.
در گردشگری مردم جامعه مبدا و مقصد تحت تاثیر فرهنگ ها و باورهای یکدیگر قرار می گیرند. صنعت توریسم این توانایی و توانمندی را دارد که آداب و رسوم جامعه را به گردشگران انتقال دهد و از این طریق در کنار کسب منافع اقتصادی، به انتقال فرهنگ خود و دریافت آموزه های درخور سایر ملل نیز چشم داشته باشد.
جامعه ایران برای لبنانی ها ناشناخته است یا دستکم شناخت آنان در حدی نیست که به گردشگری و سفر به ایران ختم شود. آثار تاریخی، طبیعی و سایر دیدنی های ایران به لبنانی ها معرفی نشده است و به نظر می رسد یک غفلت در این زمینه انجام گرفته است.
ایران در معرفی این جذابیت ها فقط در لبنان با چنین مشکلی روبرو نیست بلکه در خیلی از کشورهای خارجی نیز با این مساله مواجه است.
ایران هم از نظر امنیت و هم از لحاظ احساس امنیت به مراتب بالاتر از خیلی از کشورها از جمله لبنان قرار دارد اما سهم بسیار ناچیزی از گردشگران خارجی و اقتصاد صنعت گردشگری را به خود اختصاص می دهد. همین حالا ایران با جمعیت بیش از 80 میلیونی فقط حدود 5 میلیون گردشگر خارجی جذب می کند در حالی که اکنون مالزی با جمعیت حدود 30 میلیون نفر سالانه به اندازه جمعیت خود گردشگر خارجی جذب می کند در حالی که اصلا به مانند ایران از ظرفیت های گردشگری شامل آثار تاریخی و طبیعی برخوردار نیست.
در فرایند ورود و خروج گردشگران خارجی به ایران همه چیز نتیجه معکوس را نشان می دهد یعنی خروج ایرانیان به عنوان گردشگر از کشور بسیار زیاد است (حدود 10 میلیون نفر در سال) اما شمار کمتری از گردشگران خارجی ( حدود 5 میلیون نفر) به ایران سفر می کنند. در حالی که برخی از آمارها می گویند که فقط حدود یک میلیون نفر از این گردشگران در ایران هزینه می کنند در حالی که ماهیت صنعت گردشگری در هر کشوری، ایجاد منفعت و سود در جامعه گردشگر پذیر است.
گردشگر کسی است که حداقل 24 ساعت و حداکثر یک سال در محلی خارج از موطن خود اقامت گزیند و تمام هزینه های محل اقامت، حمل و نقل و تغذیه را بپردازد تا در نهایت به رشد اقتصادی جامعه مقصد گردشگری کمک کند.
با اینحال بنظر می رسد ایران در صنعت گردشگری هنوز راه درازی برای کسب منعفت و سود پیش رو دارد و در این زمینه باید همه لوازم این صنعت برای جذب گردشگر را آماده کرد.
آموزش مداوم به راهنماهای گردشگران، برخورد مطلوب با گردشگران، آماده کردن زیر ساخت های گردشگری مثل محل اقامت، جاده و سرویس های بهداشتی مناسب از جمله ضرورت های توسعه گردشگری در ایران است.
گردشگری در ایران مشکلاتی مثل نا امنی و احساس ناامنی را ندارد یعنی گردشگر کمتر در سفر به ایران چنین مسایلی را در طول سفر تجربه می کند. اما جدا از این جنبه مثبت، ایران از آثار باستانی زیادی هم برخوردار است ولی وقتی به آمارهای ورودی گردشگران نگاه می کنیم این نقاط مثبت در برابر این ظرفیت ها همخوانی ندارد یعنی نمی توانیم در مقابل این نقاط مثبت، به جذب بیشتر گردشگر نائل شویم.
البته منظور این نیست که در کشورهای خارجی از جمله لبنان همه چیز درست پیش می رود اما خیلی از برنامه های در خور گردشگری آنان را می توان در ایران نیز اجرا کرد.
رشد و توسعه گردشگری، به معنی عمران و آبادانی، افزایش اشتغال و رهایی جوانان از بیکاری است و همین حالا خیلی از کشورها از این ابزار و اهرم ها برای رفع بیکاری جامعه خود استفاده می کنند، چرا جامعه مثل ایران که همه ظرفیت های گردشگری را در خود دارد نتواند از این فرصت استفاده کند.
کیفیت گردشگری در ایران باید افزایش یابد یعنی در کنار اینکه گردشگر در ایران امنیت دارد و احساس امنیت می کند باید برای او همه زیر ساخت های گردشگری مناسب را فراهم کرد.