counter create hit ترامپ احمق نیست/او قابل پیش بینی است
۱۵ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۰
کد خبر: ۲۸۲۸۸۷

ترامپ احمق نیست/او قابل پیش بینی است

خرداد:کارشناس مسائل آمریکا با بیان اینکه برغم باور سیاستمداران ترامپ احمق نیست، گفت: الگوی رفتاری ترامپ در کتاب هنر معامله شرح داده شده است با مطالعه کتاب ترامپ تا حدودی می توان رفتارهای او را پیش بینی کرد.

به گزارش خرداد به نقل از «رسول بابایی» دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران روز یکشنبه در گفت و گو با ایرنا با بیان اینکه تصمیم گیری در سیاست خارجی بر عوامل مختلفی مانند فرد یا گروه حاکم استوار است، افزود: در رویکرد فرد محور فهم ویژگی روانشناختی، ارزش ها، اهداف و جهان بینی رهبر سیاسی اهمیت زیادی دارد. در دولت ترامپ نقش فردیت برجسته است و تیمی که وی را کمک می کند، بر اساس ویژگی های فردی وی چیده شده است. در این چارچوب هر کس که با ویژگی ترامپ سازگاری ندارد، حذف می شود.

** تحلیل زبان بدن
به گفته وی ، یکی از مطالعات کلاسیک در سیاست خارجی موضوع «روانشناسی رهبران» است. یکی از ابعاد روانشناسی رهبران، تحلیل زبان بدن آنها مخصوصا در مذاکرات و گفت و گوهاست. در آمریکا بر روی تحلیل «زبان بدن» (Body language) رهبران کشورهای مختلف تاکید و هزینه زیادی می شود، برای مثال تحلیلگران، یک تحلیل دقیق از زبان بدن فردی مثل «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه یا سایر رهبران کشورهای مهم دارند. آمریکایی ها در گذشته از این قبیل تحلیل ها بهره زیادی برده اند نظیر تحلیل رفتار «نیکتا خروشچف» رهبر اتحاد جماهیر شوروی در ماجرای خلیج خوک ها. از این رو یکی از مهمترین شیوه ها برای تحلیل رفتار ترامپ، بررسی روانشناختی شخصیت این فرد است.

** شوک جهانی از انتخاب ترامپ
مدیر مسئول پیشین روزنامه تهران امروز (1389- 1388) با انتقاد از نگاه ساده بینانه و شعاری به پدیده ترامپ، گفت : در گذشته تصور اغلب سیاستمداران ما این بود که ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شانسی ندارد و «هیلاری کلینتون» پیروز این انتخابات خواهد بود. این نگاه تحقیرآمیز به ترامپ مختص کشور ما نبود بلکه در بیشتر کشورهای بزرگ مشاهده می شد. رهبران برخی کشورهای بزرگ دوست داشتند کلینتون برنده مبارزات انتخاباتی شود. البته همین موضوعات موجب اختلاف میان ترامپ و رهبران فرانسه و آلمان شده است. اما ترامپ برنده شد و رسانه ها پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به «شوک» تعبیر کردند. رویدادی که کمتر کسی توان پیش بینی و فهم آن را داشت. 

** ترامپ کیست؟
کارشناس مسائل آمریکا می افزاید : با انتخاب ترامپ، باید پرسید این فرد، به عنوان رییس جمهوری جدید آمریکا کیست و چه ویژگی هایی دارد؟ هم اکنون یکی از موضوعات مورد بحث درجامعه آمریکا، شناخت شخصیت ترامپ از زوایای گوناگون است. اما برغم اهمیت فراوان این موضوع، سیاستمداران ما با همان نگاه کلیشه ای و بعضا تحقیر آمیز به ترامپ می نگرند و رفتارهای او را به عنوان کنش های فردی خام و بی تجربه درعرصه سیاسی تحلیل می کنند. حتی دستگاه سیاست خارجی ما، که طبعا باید در شناخت شخصیت و رفتارهای ترامپ پیشگام باشد، در این زمینه کاملا مبتدی رفتار کرده است که اگر جز این بود با شناخت شخصیت ترامپ می توانستند خروج او از برجام را در روزهای اول پیش بینی کنند. 
وی اظهار داشت : دیپلمات های ما از همان ابتدا، براساس ذهنیات ساده انگارانه خود تصور می کردند که ما با دو ترامپ مواجه هستیم؛ «ترامپ دوران انتخابات» و « ترامپ رئیس جمهور» به گمان آنها ساختار سیاسی و تصمیم گیری آمریکا به ترامپ اجازه هر کاری را نخواهد داد اما تجربه حکمرانی دو ساله ترامپ چیز دیگری را نشان داد. 

** ترامپ احمق است؟
مدیر کل سابق مطالعات فرهنگی - اجتماعی شهرداری تهران (1396- 1395) با بیان اینکه در سال های گذشته دست کم 8 کتاب از ترامپ در ایران ترجمه و منتشر شده است، گفت : مسئولان سیاست خارجی ما نه تنها این کتاب ها را نخوانده اند بلکه حتی آنها را ورق هم نزده اند. زیرا اگر این کار را کرده بودند، هیچکدام از رفتارهای ترامپ برای آنها غیر منتظره نبود.
وی افزود: با توجه به شناختی که از ترامپ، بر مبنای همین آثار و نتایج روانشناختی، به دست می آید، برخلاف تصور برخی از مقام ها و تحلیلگران ما که ترامپ را فردی احمق و بی تجربه تصور می کنند، کاملا اعتقاد دارم که رئیس جمهوری آمریکا از ذهن منسجم و منظمی برخوردار است و دقیقا به آنچه می گوید، آگاهی دارد. الگویی که بر رفتار ترامپ حاکم است، همان الگویی است که آن را در سال 1987 میلادی در کتاب «هنر معامله» شرح داده است. با مطالعه کتاب او می توان تا حدودی به الگویی برای پیش بینی رفتارهای ترامپ دست یافت. 
مترجم کتاب برندسازی نامزد انتخاباتی تاکید کرد: رفتار ترامپ درعرصه سیاست دقیقا مانند رفتار او در عرصه تجارت است. او نه به عنوان رئیس جمهوری آمریکا بلکه در جایگاه مرد تجارت، در کتابش می نویسد «من همیشه یک هدف بزرگ را مشخص می کنم بعد مبارزه می کنم و فشار می آورم تا به آن هدف برسم» او در همه موضوعات همین رویه را دنبال می کند، خواه تجارت باشد و خواه سیاست و سیاست خارجی. ترامپ در موضوع ایران نیز هدف خود را مشخص کرده است و بنا بر این فشار می آورد تا برای تحقق آن هدف، ایران را پای میز مذاکره بکشاند. 
وی تصریح کرد : ترامپ در جایی دیگر می گوید «همیشه آنطور نیست که به همه خواسته هایم برسم ولی همه تلاشم را می کنم و آمادگی شکست در پیگیری اهدافم را دارم.» یا می نویسد «باید موفقیت هایی که کسب کرده اید را به مردم بگویید تا معروف شوید.» او خود را «گستاخ» می داند و می گوید به این خاطر عده ای از من خوششان و گروهی هم بدشان می آید. و در جای دیگر توصیه می کند «به وعده های خود عمل کنید، چون مردم وعده های شما را فراموش نمی کنند.»

** کتاب های ترامپ را کی نوشته است؟
مدیرمسئول پیشین روزنامه همشهری (1390- 1389) می گوید : اگرچه کتاب «هنر معامله» را نویسنده سایه ترامپ یعنی «تونی شوارتز» نوشته است، اما واقعیت آن است که این فرد به عنوان دستیار، تنها مسئولیت تجسم بخشیدن به افکار و آراء ترامپ را برعهده داشته است. برغم اینکه گفته می شود ترامپ نویسنده کتاب هایش نیست، باید گفت، ممکن است قلم متعلق به او نباشد، اما اندیشه های حاکم بر کتاب ها مطمئنا از آن اوست و این اندیشه ها در سراسر زندگی او حاکم بر رفتارش بوده است.
بابایی افزود : ترامپ در برخورد با رسانه ها مطابق الگویی رفتار می کند که در کتابش آن را شرح داده است. وی می گوید که رسانه ها تا داستان جالبی داشته باشید به شما می پردازند، بنابراین باید طوری رفتار کنید که در راس اخبارشان قرار بگیرید. بدین منظور ترامپ در بسیاری از مواقع طوری حرف می زند و رفتار می کند تا عده ای به او حمله کنند تا بدین وسیله در راس اخبار قرار بگیرد. او می گوید «گاهی مواقع لازم است به رقیب تان فحش هم بدهید تا در رسانه دیده شوید.»

** زلزله ترامپ در جامعه آمریکا
کارشناس مسایل آمریکا می افزاید: واقعیت این است که با قدرت گرفتن ترامپ، نخبگان آمریکایی به شدت احساس خطر کردند، چون اقدامات ترامپ بنیان های جامعه و سیاست آمریکا را لرزانده است. زیرا به عنوان نمونه، رویکرد منفی ترامپ نسبت به مهاجران در حالی صورت می گیرد که طبق بررسی های انجام گرفته، سفیدهای آمریکایی تا 20-30 سال دیگر اکثریت جامعه آمریکا را از دست داده و اکثر ثروتمندان آمریکا را مهاجرین رنگین پوست تشکیل خواهند داد. 
وی افزود: سخنان ترامپ برای برخی اقشار در جامعه آمریکا جذاب است و ترامپ در انتخابات آمریکا با تکیه بر آرای همین اقشار به پیروزی رسید. گفته می شود آرایی که به ترامپ داده شد، بیش از آنکه اقتصادی باشد، هویتی است. اظهارات نژادپرستانه ترامپ علیه مهاجران، رنگین پوستان و مسلمانان برای قشر روشنفکر آمریکایی قابل پذیرش نیست، چون آنها نژادپرستی را پدیده ای می دانند که آمریکا از آن عبور کرده است.
به گفته بابایی، ترامپ اعتقاد دارد تا وقتی آمریکا مشکلات اقتصادی و فرهنگی دارد چرا این کشور باید هزینه های ناتو و سازمان ملل را پرداخت کند؟ چرا باید امنیت شبه جزیره کره یا خاورمیانه را تامین کند؟ یا مثلا چرا باید به مکزیکی ها اجازه داده شود که از امکانات آمریکا استفاده کنند؟، این لاتاری چیست که سالانه به پنجاه هزار نفر تابعیت می دهد؟

** روانشناسی ترامپ
این پژوهشگر سیاسی گفت : میان روانپزشکان اتفاق نظر وجود دارد که ترامپ دچار اختلال حاد «خود شیفتگی» با نشانه هایی از قبیل تکبر، خودستایی، بزرگ نمایی دستاوردها و... است. ترامپ در سخنرانی هایش همیشه به خودش ارجاع می دهد. مثلا وقتی پدرش فوت کرد بر سر قبرش حاضر شد و بزرگترین هنر پدرش را تربیت و پرورش نابغه ای به اسم «دونالد ترامپ» معرفی کرد. 
بابایی افزود : در حالت بدخیم خودشیفتگی شاهد ترکیب آن با دیگر آزاری و رفتارهای ضداجتماعی هستیم که همین مساله ارتباط فرد خودشیفته با واقعیت را قطع کرده و باعث از دست رفتن قدرت تصمیم گیری و توان رهبری فرد می شود. ترامپ را می توان یکی از مهمترین نمونه های این نوع خودشیفتگی بدخیم دانست به طوری که یکی از روان پزشکان در این باره می گوید : « اگر ترامپ نبود من برای توضیح خودشیفتگی در کلاس هایم به مشکل بر می خوردم.»
وی تاکید کرد: گفته می شود خودشیفتگی ترامپ با خودشیفتگی جامعه آمریکا پیوند خورده است، جامعه ای که خود را برتر از سایر جوامع جهان می داند. حتی خودشیفتگی و بی شعوری فردی مثل «استیو جابز» را حادتر از ترامپ دانسته اند (اصطلاح بی شعور را تحلیلگران آمریکایی به کار می برند). بنابراین اگر جابز هم رئیس جمهوری آمریکا شده بود، در مورد او نیز همین حرف ها گفته می شد. 
کارشناس تبلیغات سیاسی افزود: انسان خودشیفته دارای شخصیت دو وجهی است، از یک طرف آکنده از اعتماد به نفس کاذب و از طرف دیگر سرشار از حس حقارت است که این حس حقارت را با تحقیر دیگران ارضا می کند. اظهارات و رویکرد تحقیر آمیز ترامپ در خصوص مهاجران و رنگین پوستان، هم راستا با نگاه نژادپرستانه موجود در میان برخی طبقات اجتماعی در جامعه آمریکاست. ترامپ در یک تحلیل دقیق، پایگاه و مخاطب هدف خود در انتخابات را سفیدهای مسیحی آمریکایی انتخاب کرده بود که در این دیدگاه نژادپرستانه با او هم عقیده اند و اتفاقا بیشترین رای را هم از همین طبقه بدست آورد به گونه ای که او را رئیس جمهوری همین طبقه و نه کل جامعه آمریکا می دانند. 
کارشناس تبلیغات سیاسی افزود: اگرچه ترامپ فردی غیر طبیعی و دارای اختلالات روانی است، در خیلی اوقات، وجود چنین اختلالاتی در موفقیت افراد مؤثر بوده است زیرا بسیاری از انسان های نرمال و معتدل لزومی نمی بینند برای همه چیز مبارزه کنند و در همه چیز اول باشند. در مورد بسیاری از ثروتمندان نظیر «وارن بافت» هم ادعا شده است که دچار خودشیفتگی هستند. 
بابایی تصریح کرد: مساله اینجاست که آیا لزوما خودشیفتگی برای رهبر سیاسی بد است یا خیر؟ آیا می توان گفت که فرد خودشیفته نمی تواند رهبر خوبی باشد؟ در بحث روانشناسی سیاسی، اختلال روانی رهبران ذاتی یا متاثر از شرایط سیاسی است؟ اگر چه پاسخ قطعی به خیلی از این سئوالات نمی توان داد اما مشخص شده است که خیلی از رهبران به «پارانویا» (سوء ظن شدید) مبتلا بوده و با یک هراس دائمی دست و پنجه نرم می کنند. 
وی ادامه داد : در تاریخ خودمان بسیاری از پادشاهان گذشته را می توان مثال زد که در هراس دائمی از رقیبان، حتی فرزندانشان به سر می بردند. بیهقی، در کتاب معروفش، نشانه های فراوانی از این «پارانویا» و حتی خود شیفتگی بدخیم را در مورد سلطان محمود غزنوی و فرزندش سلطان مسعود به تصویر کشیده است. 
بابایی گفت : بسیاری از رهبران سیاسی مبتلا به «دیگر آزاری» هستند که نمونه های کلاسیک و مدرن فراوانی از آنها را در تاریخ سراغ داریم. در مورد «ذاتی» یا « اکتسابی» بودن این اختلالات نیز پاسخی قطعی نمی توان داد. به عنوان نمونه گفته می شود «رابرت موگابه» دیکتاتور مخلوع زیمبابوه در جوانی فردی سالم بوده است و بعد از سال های طولانی حضور در «قدرت» به اختلالات روانی دچار شده است.
وی اظهار داشت : از سویی وقتی شما در رقابتی (نظیر انتخابات) پیروز می شوید، اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده و این اعتماد به نفس به تدریج به خودشیفتگی منتهی می شود. چنین موفقیتی برای فردی مثل ترامپ که از خودشیفتگی ذاتی نیز بهره دارد، به خودشیفتگی بدخیم منتهی می شود. اگر چه نمی توان پیش بینی کرد که این اختلال به ضرر آمریکا تمام خواهد شد یا خیر؟ اما بدیهی است که رفتار خودمحورانه ترامپ می تواند به دموکراسی آمریکایی آسیب وارد کند. همچنین تقابلی که ترامپ با کل جهان ایجاد کرده است می تواند منافع آمریکا را با تهدید مواجه کند. 
بابایی گفت : روانپزشکانی که داستان زندگی ترامپ را تحلیل کرده اند بر سرسختی و روحیه مبارزه طلبی و رقابت جویی او تاکید دارند و به همین دلیل ترامپ یکی از قهرمانان داستان های موفقیت در جهان بوده است. اگر چه از چهره های فراوانی به عنوان استادان موفقیت در آمریکا نام می برند اما در مورد ترامپ گفته می شود که تفاوت او با سایرین در این است که او معلم موفقیتی است که خود تجربه کرده است. 
وی افزود : «کیو ساکی» یکی از استادان حوزه موفقیت ترامپ را «استاد من!» خطاب می کند. ساکی در مقدمه یکی از کتابهایش می نویسد «انسان ها چند گروه هستند یک گروه یک طوری فکر می کنند و طور دیگر عمل می کنند ، گروهی نیز یک طوری حرف می زنند اما طور دیگر عمل می کنند، ولی ترامپ همانطور که فکر می کند حرف می زند و عمل می کند.» 
بابایی اظهار داشت : در مباحث موفقیت، انسان ها به چند گروه تقسیم می شوند. یک گروه به «همکاری» اعتقاد دارند در حالی که ترامپ جز معدود افرادی است که به جای همکاری بر «رقابت» تاکید دارد. رقابتی که به حذف حریف منجر شود. 
این فعال سیاسی و کارشناس مسائل آمریکا گفت : در داستان زندگی ترامپ آمده است «به همراه پدر وقتی برای مشاوره املاک به در خانه ها می رفتیم کمی از در فاصله می گرفتیم. از پدرم پرسیدم چرا از در فاصله می گیریم؟ پدر گفت، احتمال دارد پشت در کسی با اسلحه ما را هدف قرار دهد باید از تیر رس او دور باشیم.» ترامپ تصوری که از دنیا دارد چنین دنیایی است. دنیایی که بر تنازع بقا استوار است. ترامپ وضعیت دنیا را توماس هابزی می بیند و بنابراین «انسان را گرگ انسان می داند» در این چارچوب یا باید سرکوب کنی یا سرکوب می شوی، یا باید بکشی یا کشته شوی.

** سیاست خارجی ترامپ
بابایی با بیان اینکه پدیده ترامپ به یک مساله مهم در جهان تبدیل شده است، گفت : برای ما که مسائل محیط زیست جزو دغدغه های اصلی ما نیست، شاید خروج ترامپ از پیمان پاریس مهم نباشد اما برای کشورهایی که موضوع گرم شدن هوا و تغییرات اقلیمی از اهمیت برخوردار است خروج ترامپ، اتفاق بسیار مهمی قلمداد می شد. در حوزه تجارت هم ترامپ درگیری شدیدی با قدرت های اقتصادی جهان دارد و همین امر نیز جنگ تجاری اروپا و چین با آمریکا را افزایش داده است.
وی افزود : در حوزه سیاست خارجی مهمترین پرسش این است که مهمترین هدف ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا چیست؟ برای رسیدن به این اهداف چه برنامه ای در سر دارد؟ رفتارهای غافلگیرانه او نظیر مذاکره با رهبر کره شمالی چه معنایی دارد؟ و مهمتر از همه آنکه استراتژی ترامپ در برابر ایران چیست؟ 
کارشناس تبلیغات سیاسی گفت : به نظر من رویکرد ترامپ در قبال ایران را می شود از توئیت هایش فهمید. همانگونه که قبلا گفتم ترامپ همانطور که فکر می کند، حرف می زند و همانطور که حرف می زند عمل می کند. ترامپ به چیزی فراتر از شبه جزیره کره و خاورمیانه فکر می کند. ترامپ به بیشتر خواسته هایش در زندگی رسیده است، از کسب ثروت و زن بارگی گرفته تا به دست گرفتن قدرت در آمریکا، اما هنوز به برخی از اهداف نرسیده است. اهدافی که رسیدن به آن، ترامپ را به بزرگترین رئیس جمهوری آمریکا تبدیل می کند. او می خواهد برخی از مشکلات تاریخی آمریکا را که تاکنون لاینحل باقی مانده است، حل کرده و اینگونه به قهرمان آمریکایی ها تبدیل شود، مشکلاتی نظیر کره شمالی یا صلح خاورمیانه. 
بابایی تاکید کرد : ترامپ در پی پاک کردن تمام دستاوردهای دوران اوباماست. به همین دلیل از «اوباما کر» (قانون بیمه اوباما) تا «برجام» را کنار گذاشته است. او به دنبال عمل کردن به تمام وعده ها و شعارهای انتخاباتی خود است. او در مبارزات انتخاباتی خود، «جان کری» را به ناشی بودن در مذاکره متهم می کرد و برجام را بدترین معاهده برای آمریکا می دانست. از این رو وعده می داد که در صورت به قدرت رسیدن، برجام را پاره می کنم و به توافق بهتری با ایران می رسم، چون من، برخلاف کری و اوباما، متخصص معامله و مذاکره هستم. 
بابایی تصریح کرد: ترامپ به دلیل فقدان نگرش ایدئولوژیک و عدم تعهد به قواعد و رویه های مرسوم، همچنانکه تاکنون نشان داده است، از امکانات زیادی برای مانورهای سیاسی برخوردار است. به نظر می رسید ترامپ پیش از اینکه در پی جنگ باشد به دنبال معامله است، معامله ای خوب برای خودش و آمریکا. او معتقد است که حتما در چنین معامله ای موفق خواهد شد چون خود را استاد مذاکره و معامله می داند. او از یک سو به دنبال ایجاد بحران است و از سوی دیگر خودش را راه حل بحران معرفی می کند. 
وی ادامه داد : یکی از روش های ترامپ برای فشار بر رقیبان، توهین به آنها و ایجاد جدال لفظی است. ترامپ در کتابش می نویسد «برخی مواقع لازم است که رقیب تان را بد نام کنید.» به همین منظور، اگر یادتان باشد یک مدت با رهبر کره شمالی جنگ لفظی به راه انداخت. اما پس از دیدارش با «اون» می گوید : «من یک مقدار بد دهنی کردم که لازمه کار بود اگر آن کار را نمی کردیم این اتفاقات نمی افتاد.» او حتی وقتی هتاکی هم می کند، در جست و جوی رسیدن به هدفی مشخص است.
بابایی تاکید کرد: در موضوع ایران، او هدف بزرگ خود را بارها اعلام کرده و بر تحقق این هدفش پا فشاری می کند. ترامپ در مورد ایران در پی معامله است. 
وی می گوید : در این شرایط با ترامپ چه معامله ای می شود کرد و ایران تا کی می تواند فشار اقتصادی را تحمل کند؟ از این می ترسم که ایران در بدترین وضعیت خود مجبور به مذاکره با آمریکا شود. این هدفی است که ترامپ دنبال می کند. ترامپ قبلا در توئیتی نوشته بود، ایران باید به پای میز مذاکره بیاید اما الان زود است. به نظر می رسید که او می خواهد ایران ضعیف را برای تحمیل خواسته هایش پای میز مذاکره بکشاند. اما در روزهای اخیر اعلام کرده است که بدون هیچ پیش شرطی حاضر به مذاکره است.
وی گفت : در مواجهه با این شرایط باید به دنبال طراحی سناریوهای متفاوتی بود. مثلا در برابر فشارهای حریف، ما هم باید به دنبال اعمال فشارهای متقابل باشیم. مانند اظهارات «روحانی» که گفته بود اگر ما نتوانیم نفت صادر کنیم، هیچ کشور دیگری هم نمی تواند نفت صادر کند و... ما هم باید درباره نحوه مواجهه با ترامپ، استراتژی های خود را داشته باشیم. باید ببینیم آستانه تحمل ترامپ در کجا پایین است و میدان بازی را در آنجا تعریف کنیم، مانند حوزه امنیت و نفت. برخی منتقدان سیاست خارجی ایران می گویند اروپا ما را سردرگم می کند نه می گذارد از برجام خارج شویم و نه به ما امتیازی می دهد و حتی اجازه نمی دهد که ما در حوزه فشار مانور بدهیم. 
بابایی خاطرنشان کرد: ترامپ خودش را متخصص «هنر مذاکره» می داند. او می گوید همه هنری دارند و هنر من هم مذاکره است. ترامپ حرفی در مورد ظریف زد و گفت: «وقتی که وزیر خارجه ایران را دیدم که دارد حرف می زند همانجا گفتم که کری کسی نیست که از پس او بر بیاد» البته ترامپ با این حرف، بیش از آنکه به دنبال تعریف از ظریف باشد، به دنبال تضعیف جان کری بود. 
وی اظهار داشت : فکر می کنم باید از همان نخستین روزهای ریاست جمهوری ترامپ پیام های تحسین آمیزی برای او می فرستادیم. اگر بپذیریم که ترامپ «شیفته مذاکره با ایران» است این احتمال وجود دارد که امتیاز بدهد و امتیاز بگیرد. او در توئیت هایش می گوید که می توانیم با مذاکره به نتایجی برسیم که برای همه خوب باشد. حدس می زنم می توانیم از ترامپ امتیازات بهتری بگیریم.
بابایی تصریح کرد: ما موضوع مذاکره با آمریکا را حیثیتی کردیم و هر روز دست خودمان را بیشتر در این مساله می بندیم وقتی مجبور می شویم که هزینه بیشتری بر ما تحمیل می شود.
وی تاکید کرد: مساله اصلی در سیاست خارجی و مذاکرات، قدرت است. کشورها برای اثبات حقانیت خودشان مذاکره نمی کنند. اگر قدرت اقتصادی و انسجام درونی داریم می توانیم فشارها را تحمل کنیم . 
وی خاطرنشان کرد: خواسته های ترامپ را فقط باید به عنوان مجموعه ای از درخواست ها و آرزوها در نظر گرفت. در مذاکره قرار نیست او به همه خواسته هایش برسد. ترامپ معتقد است هدفی را تعیین و سعی کنید به آن برسید، اگر چه گاهی اوقات هم به این اهداف نمی رسید. به گفته ترامپ، وقتی وارد مذاکره می شوید باید گزینه های مختلف داشته باشید. ترامپ دوست دارد با ایران به توافق برسد و به همین دلیل اگر چه یک بار از طریق وزیر خارجه اش 12 شرط می گذارد اما بار دیگر می گوید بدون هیچ پیش شرطی حاضر به مذاکره است. به نظر می رسد که شرایط برای او نسبی هستند. 
وی اظهار کرد : ترامپ، برعکس اوباما نمی تواند علیه ایران اجماع بین المللی ایجاد کند اما به واسطه شبکه های اجتماعی تحلیل درستی از اقتصاد کشور دارد. 
بابایی با بیان اینکه پولدارهای منتقد دولت های پیشین، امروز بر مسند قدرت آمریکا نشسته اند، گفت : «رکس تیلرسون» وزیر خارجه پیشین آمریکا رئیس هیات مدیره اکسان موبیل است یا «منوچین» وزیر خزانه داری و نیز مشاوران ترامپ از این گروه هستند. ثروت اعضای دولت ترامپ 14.5 میلیارد تخمین زده می شود باید تصورات ایدئولوژیک را کنار بگذاریم، ترامپ دارد تجارت می کند. ترامپ استاد برندسازی و هنرپیشه است. تحلیلگران ترامپ را هنرپیشه تر از ریگان می دانند یکی از آنها به ترامپ می گوید کی بازی نمی کنی تا بفهمم کی و چی هستی؟ او فکر می کند همیشه مقابل دور بین است.
کارشناس مسائل آمریکا تاکید کرد : بر مبنای آنچه در مورد نحوه نگاه ترامپ به مسایل بین المللی گفتیم، فقدان نگاه استراتژیک و غلبه رویکرد عملگرایانه و حل مساله ای موجب می شود که حتی مهمترین مسایل سیاست خارجی آمریکا، نظیر مساله صلح خاورمیانه، بحران کره یا مساله ایران را، مسائلی سخت و پیچیده نداند. او «مذاکره» را زمینه سازی برای نوعی معامله می داند که بواسطه تبحر در آن می تواند هر معضلی را به راحتی حل کند.
وی افزود : مذاکره برای شخصیت عجولی مثل ترامپ، ساده ترین و نزدیکترین راه برای حل پیچیده ترین مسایل بین المللی به شمار می آید و او برای آنکه تبحر و آمادگی خود را در این زمینه به رخ بکشد، به راحتی به دیدار «اون» (رهبر کره شمالی) می رود و اعلام می کند در هر زمان و مکانی و بدون هیچ پیش شرطی با ایران نیز وارد مذاکره خواهد شد. 
بابایی تصریح کرد: ترامپ خود را از پیش برنده هر نوع مذاکره ای با ایران می داند و بر این باور است که این مذاکرات به هر نتیجه ای که بیانجامد از توافق قبلی بهتر خواهد بود. اما به همان اندازه که مساله «مذاکره» برای ترامپ ساده و بدیهی است، برای ایران دشوار و پیچیده است. برای ایران که تجربه تلخ برجام وعهد شکنی طرف آمریکایی را در خاطره خود دارد، نشستن مجدد بر سر میز مذاکره با آمریکا هیچگاه کار ساده ای نخواهد بود.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
ali
Germany
۱۵:۵۵ - ۱۶ مرداد ۱۳۹۷
۰
۰
Trumpis not Ideot but layer .
پربحث ترین عناوین
پرطرفدارترین