به گزارش خرداد و به نقل از صاحب خبر سال قبل وقتی که وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) گزارش سالانه خود را به کنگره فرستاد، طبق روال چند سال اخیر محور اصلی و قابل توجه آن گزارش چین بود و امسال هم پنتاگون در گزارش خود باز با تأکید بر این محور گزارش خود را به کنگره فرستاده است.
سال قبل وقتی که وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) گزارش سالانه خود را به کنگره فرستاد، طبق روال چند سال اخیر محور اصلی و قابل توجه آن گزارش چین بود و امسال هم پنتاگون در گزارش خود باز با تأکید بر این محور گزارش خود را به کنگره فرستاده است. شاید تأکیدهای چندین ساله پنتاگون بر این محور و طرح ادعاهایش در مورد توان و اهداف نظامی چین تکراری به نظر برسد، اما باید گفت که پنتاگون هر دفعه سعی کرده در گزارش خود زاویهای جدید مطرح کند تا دشمنتراشیاش علیه چین نو و به روز شده باشد. به این جهت بود که پنتاگون گزارش سال قبل خود را با بیان جزئیات بیشتر در مواردی مثل چگونگی حملات سایبری چین، توسعه پایگاههای نظامی چین در خارج از این کشور یا مناقشه بر سر دریای جنوبی چین تنظیم کرد، اما موضوع تازه در گزارش امسال بیسابقه و تا اندازه زیادی برای اعضای کنگره قابل توجه است.
پنتاگون در گزارش امسال خود بر برنامههای نظامی چین برای افزایش توان نیروی هوایی انگشت گذاشته تا بتواند خاک امریکا را دست کم در اقیانوس آرام و از جمله جزیره گوام مورد حمله قرار بدهد. پنتاگون برای توجیه این موضوع دو موضوع را برجسته کرده؛ نخست ساخت و آزمایش بمبافکنهای جدید چینی و دوم برنامه آموزش خلبانهای این کشور. پنتاگون در مورد این دو موضوع مدعی شده که چین توان عملیاتی بمبافکنهای خود را نسبت به گذشته آن قدر بالا برده تا قادر به پرواز بر فراز اهداف امریکایی در اقیانوس آرام باشند و در برنامه آموزشی خلبانهای چینی هم پروازهای طولانیمدت برای حمله به آن اهداف طراحی شده است. پنتاگون به این نحو سعی میکند تا مدعی پیامی از سوی چین بشود هرچند که حاضر نشده به صراحت این پیام را مطرح کند. با این وجود، نکته روشن در گزارش پنتاگون پیامی است که وزارت دفاع امریکا سعی دارد برای نخستین بار به سیاستمداران و محافل رسانهای امریکا بفرستد مبنی بر اینکه چین را دیگر رقیبی در اقیانوس آرام نبینند بلکه از منظر خطری ببینند که برای حمله به خاک امریکا برنامهریزی میکند.
روشن است که چین نمیتواند زیر بار این گزارش برود به خصوص پیامی که واشنگتن سعی دارد با این گزارش تبلیغ کند. وزارت دفاع چین برای رفع سوءتفاهم و جلوگیری از تشنجآفرینی پنتاگون بیانیهای صادر کرده تا بگوید که گزارش پنتاگون سوءبرداشتی از اهداف استراتژیک چین است که تنها بر مبنای حدس و گمان و نه واقعیتهای موجود تنظیم شده است. این یک واکنش متعارف و قابل انتظار از سوی چین است، اما به نظر میرسد که نمیتواند مانعی برای هدف پنتاگون از این دست گزارشها باشد که به صورت سالانه سعی به بالا بردن حساسیتها در داخل امریکا نسبت به برنامههای نظامی چین دارد. نکته جالب اینجا است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، چند روزی قبل از این گزارش بودجه نظامی امریکا به میزان ۷۱۶ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری را برای سال آینده میلادی امضا کرد که به میزان آن به اعتراف رسانههای امریکا بیسابقه است. قرار گرفتن عنوان «رقابت بلندمدت استراتژیک با چین» در صدر اولویتهای این بودجه نشان میدهد که گزارشهای سالانه پنتاگون و از جمله گزارش اخیر به چه منظوری تنظیم شدهاند. در واقع، پنتاگون با تنظیم این گزارشها سعی دارد تا به دور از واقعیتهای موجود تب ضد چینی را در واشنگتن تقویت کرده باشد تا از یک سو پروژه دشمنتراشی خود را ادامه داده باشد و از سوی دیگر سناتورهای مجلس سنا را قانع به افزایش بودجه کرده باشد. باید گفت که پنتاگون از این ابزار منتفع شده چرا که از میان اعضای مجلس سنا تنها ۱۰ سناتور رأی منفی به بودجه نظامی دادند و اکثریت مطلق ۸۷ نفری به آن رأی مثبت دادند. پنتاگون به این وسیله توانسته رأی مثبت سناتورها را به بودجهای جلب کند که در آن ۶۵ میلیون دلار برای احیای زرادخانه هستهای امریکا تخصیص داده شده تا تمام شعارهای کنترل تسلیحات هستهای مبدل به خواب و خیال بشود. علاوه بر این، تخصیص میلیاردها دلار برای ساخت و سازهای نظامی از جمله مجتمعها و اماکن مسکونی نظامیهای امریکایی یا مبالغ ۷۰ میلیارد دلاری برای عملیات احتمالی در خارج کشور، ۱۰ میلیارد دلاری برای توسعه امکانات پدافند هوایی آژانس دفاع موشکی و ۶/۷ میلیارد دلاری برای خرید ۷۷ فروند جنگنده اف ۳۵ چیزی جز ریختن میلیاردها دلار به جیب کمپانیهای خصوصی نیست که از این طرحها بهره میبرند. به این ترتیب، پنتاگون به رویه سالهای گذشته ادامه میدهد تا با تبلیغ علیه کشورهایی مثل چین و روسیه تا حد ادعای حمله به خاک امریکا، احساسات ضد چینی و روسی را تا آن حد در امریکا تحریک کرده باشد که بتواند میلیاردها دلار را از جیب مالیاتدهندگان امریکایی بردارد. این در حالی است که رشد سرمایهگذاری چین در عرصه نظامی به هیچ وجه در حد رشد اقتصادی آن نیست و چین تنها برای حفظ منافع ملی خود چه در حیطه سرزمینی و چه برای حمایت از سرمایهگذاریهایش است که برنامههای خود را توسعه میدهد و هدف قرار دادن خاک امریکا تنها شعاری است که از پنتاگون شنیده میشود.