سرویس اجتماعی خرداد/ هلن صديق بناي: اينترنت بعنوان فضايي جديد جهت بسط فعاليت هاي تجاري در امور نقل و انتقالات مالي، بازاريابي و همچنين ابزار پيگيري براي مصرف کنندگان، مورد توجه واقع شد.
اما هنوز هيچکس تصور نميکرد که روزي جنبه اجتماعي آن بهصورت کاربرد اصلي اينترنت درآيد. قوه محرکه اين امر، نياز اجتماعي به يافتن اجتماعات آنلاين است. اما طنز جالب اين است که بر اساس فرضهاي اوليه درباره اثرات اجتماعي اينترنت، اين ابزار باعث محدود کردن بيشتر افراد به روابط غير شخصي و رو در رو ميشود. اگر اين فرض را ميپذيرفتيم ميبايستي به اينترنت به چشم نابود کننده اجتماعات مينگريستيم.
اما، ثابت شده که اين فرض درباره اکثريت وسيعي از کاربران اينترنتي در ايالات متحده ناصحيح است.
بهعنوان مثال جوانان به هنگام جستجو در شبکه، صحبت با تلفن و برقراري روابط اجتماعي با دوستان و خانواده خود از تکنولوژيهاي ارتباطي بهطور شخصي و به موازات هم استفاده ميكند حال آنکه راديو و موسيقي ديجيتال در اين ميان در حاشيه قرار ميگيرند.
اين تکنولوژيها جايگزين هم نميشوند بلکه تنها انواع متفاوتي از قابليتها و تجارب در زمينه ارتباطات و روابط بشري را ارائه ميكند. بنابراين ما در اينجا درگير بحثي تاريخي درباره طبيعت اجتماع در عصر مدرن امروزي هستيم، بحثي که با طلوع انقلاب صنعتي در يک قرن و نيم پيش آغاز گرديد.
به نظر ميرسد که اينترنت در حال خلق تغييراتي اساسي باشد. به تعبيري ما تنها در حال تغيير کانالهاي ارتباطي خود نيستيم بلکه ذات و طبيعت روابط اجتماعي و جوامع مربوط به آن نيز با وضع قوانين جديد در حال تغيير هستند تا بتوانند راهنماي ايجاد روابط اينترنتي و منافع مشترک طولاني مدت باشند.
اين گونه جوامع جديد هيچ وقت جايگزين اجتماعات واقعي (اجتماعاتي كه به شكل واقعي در جامعه يافت ميشوند) نخواهند شد، بلکه به عنوان تسهيل کننده تجارب اجتماعي عمل خواهند كرد.
به گونهاي همزمان، اين اجتماعات جديد در حال جهانيتر و محليتر شدن هر چه بيشترهستند. هنگامي که تسهيلات ارتباطي در سطح جهاني به ما اين امکان را ميدهند تا به گونههاي جديد از اجتماعات از راه دور با منافع يکسان بپيونديم، آنگاه قادر خواهيم بود تا در دنياي واقعي نيز روابط اجتماعي بهتري را با همسايگان، بازارها و دولتهاي محلي برقرار سازيم.
طي سالهاي متمادي در خصوص نقش هاي اينترنت و تاثيرات آن در جوامع مختلف، تحقيقات و بحثهاي زيادي انجام شده است. اين بحث ها و تحقيقات تا حدودي پاسخگوي برخي از سوالهاي ما در زمينه نقش و تاثير استفاده از اينترنت در جامعه، شخصيت و رفتار انسان ها بوده است.
تعداد كثيري از اين مطالعات و تحقيقات توسط انديشمندان جامعه شناس، روانشناسان، مردمنگاران و كارشناسان سيستمهاي كامپيوتري انجام شده است.
نتايج حاصله از اين تحقيقات، انديشمندان را به ادامه مطالعات و تحقيقات استوارتر و مشتاقتر ساخته است. نمونههايي از اين تحقيقات را به اختصار در اينجا مي آوريم.
- تحقيقات كرات و همكاران كه در سال 1998 به مدت دو سال برروي خانواده ها انجام شد، نمونه خوبي از تلاش هاي اين انديشمندان است.
تحقيقات آنها تحت عنوان تاثير استفاده از اينترنت در روابط خانوادگي بود. در اين تحقيقات آنها به خانوادههايي كه به طور تصادفي انتخاب شده بودند، كامپيوتر و آموزش استفاده از آن را ارائه كردند.
بعد از طي دو سال با افزايش استفاده از اينترنت در خانواده ها، محققان با كاهش روابط خانوادگي و نيز كاهش حضور اجتماعي اين جمع مواجه شدند.
به علاوه شركت كنندگان در اين تحقيق به انزوا و افسردگي روزافزون دچار شده بودند. اين افزايش انزوا و كاهش حضور اجتماعي به خصوص در نوجوانان به وضوح ديده ميشد.
در سال 1998 هم تحقيقي در زمينه اعتياد به اينترنت انجام شد كه نتايج حاصله نشاندهنده ميزاني از يك طيف خفيف تا متوسط اعتياد به اينترنت را اثبات ميكرد.
تحقيقات ديگري كه در زمينه تاثيرات احتمالي استفاده از اينترنت بر روي نوجوانان انجام شده است، تحقيقاتي بود كه در تابستان سال 2000 توسط محققاني چون كريستوفر ساندرز Christopher Sanders، تيفاني ام فيلد Tiffany M Field، ميكل ديگو Miquel Diego، ميشله كپلان Michele Kaplan، با عنوان نقش اينترنت در افسردگي نوجوانان انجام شد.
دراين تحقيقات انتظار ميرفت كه ميزان استفاده فزاينده از اينترنت با ميزان برقراري ارتباط نامطلوب و درجات افسردگي مرتبط باشد.
بدين منظور در اين پژوهش از طرح سنجش افسردگي مقياسي "آئورن بك " كه به پدر "شناخت درماني " مشهور است، بر روي 89 دانش آموز سال آخر دبيرستان، استفاده شده است.
اساس طرح "شناخت درماني" يك سري واكنش هاي كليدي افراد به طبقات خاصي از موقعيت هاي افسرده كننده و بر انگيزنده اضطراب است.
مواردي كه در اين تحقيقات در نظر گرفته شده بود، عبارتند از :
ارتباط با والدين و همسلان
ميزان استفاده از اينترنت
افزايش استفاده از اينترنت و افسردگي
در اين تحقيقات دانش آموزاني كه از اينترنت استفاده ميكردند را به دوگروه كم مصرف و پر مصرف تقسيم كرده و مورد مقايسه قرار دادند.
اين گروه ها از نظر برخي عوامل مانند : جنس، نژاد و جايگاه اقتصادي – اجتماعي با يكديگر تفاوتي نداشتند. هر كدام از گروهها را با استفاده از آزمونهاي مستقل از نظر سطوح ارتباطي و افسردگي مقايسه كردند.
نتايج تحقيقات نشان داد، دانش آموزاني كه استفاده كمتري از اينترنت داشتند در مقايسه با دانش آموزاني گروه دوم يعني پر مصرفها، به طور چشمگيري رابطهاي بهتر با خانواده و دوستانشان دارند.
ولي هيچ تفاوت قابل ملاحظه اي بين اين دو گروه استفاده كننده اينترنتي از نظر ميزان افسردگي اصلا وجود نداشت.
با توجه به اين نتايج مي توان گفت كه استفاده كمتر از اينترنت باعث ميشود كه نوجوانان با خانواده و دوستانشان ارتباط بيشتري داشته باشند، اما دقيقا نميتوان به سوال هاي كه در اين راستا وجود دارند، پاسخ داد.
سوال هايي مانند ؛
آيا گرايش نوجوانان به فعاليتهاي اينترنتي باعث شده است، ارتباطات اجتماعي آنها كاهش يابد ؟
آيا ميزان استفاده از اينترنت با افسردگي آنها ارتباطي دارد؟
يا اينكه اين دانش آموزان ذاتا افرادي افسرده و انزوا طلب هستند؟
در واقع، تحقيقات اين انديشمندان جهت گيري خاصي را در خصوص اينكه اينترنت ارتباطي با انزوا طلبي اين نوجوانان داشته باشد، نشان نمي دهد.
يعني ميزان استفاده از اينترنت با افسردگي هيچ ارتباطي ندارد.
تحقيقات انديشمندان بر روي عوامل رواني و اجتماعي در ميزان استفاده از اينترنت توسط خانواده ها بخصوص نوجوانان همچنان ادامه دارد.
زيرا نتايج و يافته هاي تحقيقات پيشين، اهميت تحقيق در اين زمينه را ( استفاده از اينترنت توسط نوجوانان و خانواده ها ) روشن مي سازد. به ويژه اين كه استفاده از اينترنت در بين نوجوانان و دانش آموزان رو به افزايش است.
آمار هاي موجود نشان مي دهند كه در سالهاي 1996 تقريبا 12% از نوجوانان رده سني 13 تا 17 ساله به اينترنت دسترسي داشته و از خدمات آن استفاده مي كردند.در حاليكه اين رقم در سال 2002 به بيش از 50% افزايش يافته و همچنان به سير صعودي خود به سرعت ادامه ميدهد به گونه ای که میزان دسترسی در سال های اخیر بسیار فراگیر شده است.
در نتيجه براي جلوگيري از اثرات سوء اين پديده قرن كه با چنين سرعت نا باورانه ايي به پيش مي تازد، بايد راه كار هايي اساسي يافت. يافتن اين راه كارها به عهده مطالعات و تحقيقات انديشمندان جامعه است.