به گزارش سرویس اجتماعی خرداد، مردی که شوهر صیغهای مادرش را به قتل رسانده بود بعد از گذشت سه سال از وقوع جنایت با اولیای دم مقتول بار دیگر به زندگی بازگشت. ماموران پلیس تهران 22 آذر سال 89 در جریان کشف جنازه مردی میانسال در خودرو پراید قرار گرفتند و وقتی به آنجا رفتند متوجه شدند این مرد بر اثر اصابت ضربات چاقو به سینهاش جان باخته است. مدارک هویتی همراه مقتول نشان میداد او کریم نام دارد.
کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکیقانونی با انجام تحقیقات توانستند خانواده کریم را شناسایی کنند. آنها همسر مقتول را تحت بازجویی قرار دادند. این زن ضمن ابراز بیاطلاعی از نحوه قتل شوهرش به کارآگاهان گفت: «من و کریم اوایل زندگی خوبی داشتیم تا اینکه شوهرم بعد از مدتی به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرد. رفتار او از آن به بعد عوض شد و دیگر هیچ توجهی به من و فرزندانم نداشت. سعی کردم کمکش کنم ولی نتوانستم و رفتارهای او روز به روز بدتر میشد طوری که من و بچهها را کتک میزد. او دیگر سر کار نمیرفت و هرچه پول به دست میآوردیم بابت خرید مواد مخدر میداد. اختلافات ما مدتی ادامه پیدا کرد تا اینکه 6 ماه قبل او به طور ناگهانی و بدون هیچ توضیحی خانه را ترک کرد و دیگر برنگشت. من نمیدانم او کجا رفت و در این مدت چطور زندگی میکرد.»
کارآگاهان بعد از بررسی اظهارات همسر کریم متوجه شدند این زن حقیقت را میگوید. بنابراین سعی کردند از اسرار زندگی مقتول آگاه شوند. آنها بعد از مدتی تفحص پی بردند این مرد در ششماه گذشته با زنی به نام نرگس زندگی میکرد. نرگس نیز مانند کریم به مواد مخدر اعتیاد داشت و آن دو اتاقی را در جنوب تهران کرایه کرده و در آنجا ساکن شده بودند.
نرگس وقتی تحت بازجویی قرار گرفت راز قتل را برملا کرد و تمام جزییات را توضیح داد. او گفت: «من و کریم شش ماه قبل وقتی داشتیم مواد مخدر میخریدیم با هم آشنا شدیم. او وقتی فهمید من از شوهرم جدا شدهام پیشنهاد دوستی داد و گفت خودش نیز همسرش را طلاق داده است. بعد از آن ما به عقد موقت هم درآمدیم و با هم زندگی میکردیم. هر چه پول درمیآوردیم مواد مخدر میخریدیم و کسی هم نبود که به این شیوه زندگی ما اعتراض کند تا اینکه پسرم از ماجرا باخبر شد.»
این زن ادامه داد: «چند روز قبل از حادثه پسرم احمد نزد من آمد و گفت کریم قصد داشت با خودرو، او و دخترش را زیر بگیرد. به خاطر همین موضوع میان آن دو اختلاف به وجود آمد تا اینکه روز حادثه احمد، کریم را سوار بر خودرواش دید و با وی درگیر شد. پسرم به سرعت داخل خانه آمد، چاقویی برداشت و با آن کریم را زد. بعد از ایناتفاق در حالیکه به شدت ترسیده بودیم کریم را داخل خانه آوردیم، زخمهایش را شستیم، او را دوباره سوار خودرواش چند خیابان آن طرفتر رها کردیم. او تا آن زمان زنده بود و فکر میکردیم مردم کمکش میکنند و او را به بیمارستان میرسانند.»
نرگس همچنین گفت: «من فکر میکنم ادعای پسرم درباره اینکه کریم میخواست او و دخترش را زیر بگیرد دروغ است. او از اینکه ما ازدواج موقت کرده بودیم، ناراحت بود و به همین دلیل هم از کریم انتقام گرفت.» کارآگاهان بعد از شنیدن اعترافات این زن، پسر او را بازداشت کردند. احمد در بازجوییها به قتل اقرار کرد و گفت: «چند روز قبل از قتل با دخترم در حال عبور از خیابان بودیم که خودرو پرایدی به سمتمان آمد و میخواست دخترم را زیر بگیرد. راننده حتی توقف نکرد تا عذرخواهی کند، او چند متر جلوتر نگه داشت و دیدم مادرم را سوار کرد. بعد از آن فهمیدم مادرم با آن مرد ازدواج موقت کرده است. رفتار کریم باعث شده بود از او کینه به دل بگیرم و در نهایت هم با چاقو او را زدم، البته قصد قتل نداشتم فقط میخواستم زخمیاش کنم.»
متهم ادامه داد: «بعد از وارد کردن ضربات تصمیم گرفتم کریم را به بیمارستان برسانم اما مادرم گفت پلیس بازداشتم میکند. او پیشنهاد داد کریم را داخل خانه ببریم، زخمهایش را تمیز و او را در خیابان رها کنیم.» پرونده این قتل بعد از طی مراحل مقدماتی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و متهم محاکمه شد. هیات قضات این مرد را با توجه به خواسته اولیای دم مقتول به قصاص محکوم کردند و حکم صادره به تایید قضات دیوانعالی کشور نیز رسید. اولیای دم مقتول در حالیکه احمد با مرگ فاصله زیادی نداشت با مراجعه به دادسرای جنایی بدون هیچ شرطی اعلام گذشت کردند و به این ترتیب مرد جوان بار دیگر به زندگی بازگشت.
منبع: روزنامه شرق
مردی که شوهر صیغهای مادرش را به قتل رسانده بود بعد از گذشت سه سال از وقوع جنایت با رضایت اولیای دم مقتول بار دیگر به زندگی بازگشت. به گزارش خبرنگار ما، ماموران پلیس تهران 22 آذر سال 89 در جریان کشف جنازه مردی میانسال در خودرو پراید قرار گرفتند و وقتی به آنجا رفتند متوجه شدند این مرد بر اثر اصابت ضربات چاقو به سینهاش جان باخته است. مدارک هویتی همراه مقتول نشان میداد او کریم نام دارد.
کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکیقانونی با انجام تحقیقات توانستند خانواده کریم را شناسایی کنند. آنها همسر مقتول را تحت بازجویی قرار دادند. این زن ضمن ابراز بیاطلاعی از نحوه قتل شوهرش به کارآگاهان گفت: «من و کریم اوایل زندگی خوبی داشتیم تا اینکه شوهرم بعد از مدتی به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرد. رفتار او از آن به بعد عوض شد و دیگر هیچ توجهی به من و فرزندانم نداشت. سعی کردم کمکش کنم ولی نتوانستم و رفتارهای او روز به روز بدتر میشد طوری که من و بچهها را کتک میزد. او دیگر سر کار نمیرفت و هرچه پول به دست میآوردیم بابت خرید مواد مخدر میداد. اختلافات ما مدتی ادامه پیدا کرد تا اینکه 6 ماه قبل او به طور ناگهانی و بدون هیچ توضیحی خانه را ترک کرد و دیگر برنگشت. من نمیدانم او کجا رفت و در این مدت چطور زندگی میکرد.»
کارآگاهان بعد از بررسی اظهارات همسر کریم متوجه شدند این زن حقیقت را میگوید. بنابراین سعی کردند از اسرار زندگی مقتول آگاه شوند. آنها بعد از مدتی تفحص پی بردند این مرد در ششماه گذشته با زنی به نام نرگس زندگی میکرد. نرگس نیز مانند کریم به مواد مخدر اعتیاد داشت و آن دو اتاقی را در جنوب تهران کرایه کرده و در آنجا ساکن شده بودند.
نرگس وقتی تحت بازجویی قرار گرفت راز قتل را برملا کرد و تمام جزییات را توضیح داد. او گفت: «من و کریم شش ماه قبل وقتی داشتیم مواد مخدر میخریدیم با هم آشنا شدیم. او وقتی فهمید من از شوهرم جدا شدهام پیشنهاد دوستی داد و گفت خودش نیز همسرش را طلاق داده است. بعد از آن ما به عقد موقت هم درآمدیم و با هم زندگی میکردیم. هر چه پول درمیآوردیم مواد مخدر میخریدیم و کسی هم نبود که به این شیوه زندگی ما اعتراض کند تا اینکه پسرم از ماجرا باخبر شد.»
این زن ادامه داد: «چند روز قبل از حادثه پسرم احمد نزد من آمد و گفت کریم قصد داشت با خودرو، او و دخترش را زیر بگیرد. به خاطر همین موضوع میان آن دو اختلاف به وجود آمد تا اینکه روز حادثه احمد، کریم را سوار بر خودرواش دید و با وی درگیر شد. پسرم به سرعت داخل خانه آمد، چاقویی برداشت و با آن کریم را زد. بعد از ایناتفاق در حالیکه به شدت ترسیده بودیم کریم را داخل خانه آوردیم، زخمهایش را شستیم، او را دوباره سوار خودرواش چند خیابان آن طرفتر رها کردیم. او تا آن زمان زنده بود و فکر میکردیم مردم کمکش میکنند و او را به بیمارستان میرسانند.»
نرگس همچنین گفت: «من فکر میکنم ادعای پسرم درباره اینکه کریم میخواست او و دخترش را زیر بگیرد دروغ است. او از اینکه ما ازدواج موقت کرده بودیم، ناراحت بود و به همین دلیل هم از کریم انتقام گرفت.» کارآگاهان بعد از شنیدن اعترافات این زن، پسر او را بازداشت کردند. احمد در بازجوییها به قتل اقرار کرد و گفت: «چند روز قبل از قتل با دخترم در حال عبور از خیابان بودیم که خودرو پرایدی به سمتمان آمد و میخواست دخترم را زیر بگیرد. راننده حتی توقف نکرد تا عذرخواهی کند، او چند متر جلوتر نگه داشت و دیدم مادرم را سوار کرد. بعد از آن فهمیدم مادرم با آن مرد ازدواج موقت کرده است. رفتار کریم باعث شده بود از او کینه به دل بگیرم و در نهایت هم با چاقو او را زدم، البته قصد قتل نداشتم فقط میخواستم زخمیاش کنم.»
متهم ادامه داد: «بعد از وارد کردن ضربات تصمیم گرفتم کریم را به بیمارستان برسانم اما مادرم گفت پلیس بازداشتم میکند. او پیشنهاد داد کریم را داخل خانه ببریم، زخمهایش را تمیز و او را در خیابان رها کنیم.» پرونده این قتل بعد از طی مراحل مقدماتی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و متهم محاکمه شد. هیات قضات این مرد را با توجه به خواسته اولیای دم مقتول به قصاص محکوم کردند و حکم صادره به تایید قضات دیوانعالی کشور نیز رسید. اولیای دم مقتول در حالیکه احمد با مرگ فاصله زیادی نداشت با مراجعه به دادسرای جنایی بدون هیچ شرطی اعلام گذشت کردند و به این ترتیب مرد جوان بار دیگر به زندگی بازگشت.
منبع: روزنامه شرق