بدون تردید علی دایی زاییده همین تفکر و ایده است و شاید برای همین معتقد است «باید تحمل شود»، اگرنه زمانی که با باشگاهش به مشکل میخورد، «برای رضای خدا!» افشاگری میکند و یکی از مشکلات متعدد فوتبال را بهعنوان «برگ برنده » رو میکند تا هم وجه دیگری برای اختلافات مرسوم مالی با باشگاه بسازد، هم دست برتر داشته باشد و هم در افکار عمومی محبوب شود.
طرف مقابل هم که البته مشخص نیست با کدام رویکرد شایستهسالارانه بر کرسی مدیریت باشگاه تکیه زده، تفاوت چندانی ندارد و در مقابل حمله دایی، سعی میکند برای پوشاندن نقاط ضعفش از کارگران خرج کند.
**علی دایی کیست؟
در این میان علی دایی اهل گفتمان نیست و اگر احتمال دهد حملهاش به طرف مقابل بار دیگر باعث یادآوری برخی پروندههای امنیتی کشور شود، ظاهراً برایش مهم نیست، شاید چون هنوز به آن درجه از اعتقاد نرسیده که بتواند میان منافع خود و منافع ملی، دومی را دنبال کند. وگرنه کدام سرمربی را سراغ دارید که نام شرکت تولیدی و اقتصادی خود را روی پیراهن تیمش منقش کند؟ دایی که رفتار و اخلاق خاصی دارد و همگان او را به شخصیتی با ثبات که به هیچکس باج نمیدهد، میشناسند، همیشه حرفهای زیادی برای گفتن دارد. او ذهن دقیق و طبقهبندیشده دارد که گفتنیها را روزها و ماهها حفظ میکند تا هر کدام به وقتشان گفته شوند و در زمان مناسب بهره آن را ببرد.
** اسطورهای که معمولاً با دعوا جدا میشود
میتوانیم بگوییم علی دایی اسطوره فوتبال ما است و اگر کشورهای عربی در فوتبالشان فردی مثل دایی را داشتند، شاید مجسمه او را میساختند. علی دایی مرد بزرگی است و در بین فوتبالیها و غیر فوتبالیها جایگاه ویژهای دارد. با این حال حافظه ورزشیها نشان میدهد او نوعاً با دعوا از تیمهایش جدا میشود. ۴۸ ساعت پس از مصاحبه جنجالی علی دایی در مورد عدم دریافت مطالبات بازیکنانش از باشگاه سایپا، حکم اخراج او از این باشگاه ابلاغ شد. این در حالی است که برخی منابع از دریافت 60 درصد مطالبات او خبر میدهند و اینکه اختلافات او با تیم سایپا از قبل در جریان بوده است.
** شگفتی بزرگ مسئولان متخصص! سایپا
در باشگاههایی که مدیران غیرورزشی حضور پیدا کردهاند، اینکه بدون اشراف به برخی از مسائل برخوردهای غیرحرفهای انجام شود، کم نبوده است. از فرهاد کاظمی و محمد مایلیکهن بگیر تا جواد نکونام و علی کریمی؛ نامهای زیادی هستند که بعد از مصاحبههای تندشان از کار برکنار شدهاند.
**دیوار کوتاه کارگران!
در بیانیه منتشر شده این باشگاه دلیل اخراج دایی، مراجعه مکرر کارگران کارخانه سایپا به مسئولان باشگاه بوده که به گفته آنها از حرفهای علی دایی در کنفرانس مطبوعاتی آزرده شدهاند!
** در بیانیه آمده بود: «متأسفانه در نشست خبری پس از دیدار تیمهای سایپا و ذوب آهن اصفهان، در روز سهشنبه ۱۰ اردیبهشت رفتار غیرحرفهای، مصاحبه خارج از عرف و اظهارنظر غیرتخصصی جناب آقای علی دایی، منشور اخلاقی و مفاد قرارداد فیمابین با باشگاه سایپا را زیر پا گذاشت و علیرغم تذکرات قبلی، بیاحترامی ایشان به مجموعه گروه خودروسازی سایپا، موجب ناراحتی و تکدر خاطر مجدد قشر عظیمی از کارگران شریف و زحمتکش این مجموعه صنعتی بزرگ گردید و همزمان با روزهایی که متعلق به این عزیزان بوده و به نام «کار و کارگر» نامگذاری شده است، کام آنها را تلخ کرد.»
** انتقاد از مسئولان سایپا
موضوعی که در این بیانیه به آن اشاره شده ربطی به صحبتهای علی دایی ندارد، چرا که طرف صحبت دایی با مسئولان باشگاه بود نه کارگران مجموعه صنعتی گروه خودروسازی سایپا. دایی در پایان بازی گفت: «این بچهها مگر چقدر قراردادشان است؟ این ارقام برای کارخانه سایپا عددی نیست. پراید ۵۰ میلیون شده، تیبا ۷۵ میلیون شده، اما قرارداد ما بالا نرفته است، شاید دوست ندارند که من کارم را در سایپا ادامه بدهم که ۹۹ درصد میگویند همین مسئله است.»
علی دایی بعد از مطلع شدن از اخراجش چنین میگوید: «برای اخراج من از سوژه کارگر استفاده شده که باید بگویم خود من هم کارگرزاده هستم. هرگز به کارگران بیاحترامی نکردم، اما آقایان با این واژه پشت کارگران سنگر گرفتهاند. دعوا و مبارزه به شجاعت نیاز دارد، این آقایان چنین شجاعتی ندارند. چون این کاره نیستند. معلوم نیست از کجا آمده که حالا کاسه داغتر از آش شدهاند. من حرف دل کارگر را زدم. بیرویه قیمت خودرو را بالا میبرند، اما حقوق کارگر پرداخت نمیشود. کجای این حرف علیه کارگر است. اگر کارگران با این حرف من شاد شدند برای من جای خوشحالی دارد که توانستم دل قشر زحمتکش کارگر را شاد کنم.»
** از جنس ورزش
علی دایی مدعی است قبل از اینکه خبر اخراجش رسانهای شود از آن با خبر بوده و بار اولش هم نیست که اخراج میشود. «خدا را شاکرم که اخراجم به مسائل فنی مربوط نمیشود. یکبار توسط دولت قبل اخراج شدم، بار دوم توسط وزیر ورزش و اکنون توسط بیان حرف حق و بازگو کردن حرف دل کارگران اخراج میشوم. من علی دایی هستم و از جنس ورزش، آنهایی که مرا اخراج کردن کجا هستند؟ اما من همچنان در ورزش ماندگارم. راحت حرف میزنم، چون عاشق میز و مقام نیستم. میز و صندلی به کسی وفا نکرده است.»
** زیادهخواهی
ستارههای فوتبال ما بهمجرد آنکه با دنیای حرفهای خداحافظی میکنند، درصدد بازگشت به میادین هستند و جالب اینکه همه آنها داعیه سرمربیگری تیم ملی در سر دارند و به هیچ سمت دیگری هم قانع نیستند! این زیادهخواهی محصول تفکراتی است که در رأس فوتبال ما قرار دارد و هنوز هم از بین نرفته است. علی دایی دوست ندارد در پست مدیریتی باشد. «نه! برای پشت میز نشستن زاییده نشدم. این میز و صندلی به کسی وفا نکرده و تمام کسانیکه مرا اخراج کردند الان کجا هستند؟ جایگاه و منزلت آنها کجاست؟ آینده بزرگترین قاضی است و همه چیز را نشان میدهد. آینده نشان میدهد که علی دایی کی بوده و امثال مدبر، گودرزی و .. چه کسانی بودند. گذشت زمان و نسل آینده میفهمند.»
** مدبر کیست؟!
علی دایی بعد از اخراج خود یک سؤال مطرح کرد تا طرف مقابل را شکست دهد. «مصطفی مدبر کیست و از کجا آمد؟ مدیرعامل باشگاه برای من حضور حقیقی ندارد. تا جاییکه ذهن ناقصم یاری میکند و من ایشان را میشناسم از زمانیکه ریاست حراست سازمان صداوسیما را بر عهده داشت، سردار غفور را میشناسم! برای من جالب بود که مدبر را برای اولین بار در برنامه نود دیدم و گفتند مصطفی مدبر رئیس سازمان توسعه و تجهیز! تلویزیون را نگاه نمیکردم، ولی صدا آشنا بود. وقتی تلویزیون را دیدم، متوجه شدم همین سردار غفور خودمان و اردبیلی است! اینکه ایشان چطور مصطفی مدبر شده است برایم سؤال است! کاش یکی از سازمان ثبتاحوال اینجا بود و میتوانستم سؤال کنم آیا یک نفر میتواند کل اسم و فامیلش را عوض کند؟»
** با مطلب و مدرک و سند
علی دایی در ادامه چنین توضیح میدهد: «مشکل ما این است. یهویی از جایی اخراج میشود و اینجا میآید. خیلی چیزهای پیچیدهای در قسمت مدیریتمان داریم. هرکس میآید آدم خودش را میآورد و به غیر از این نیست. اصلاً نگاه نمیکنیم بلد است و به توانایی او و به گذشتهاش کار نداریم. فقط میخواهیم اطرافیان خودمان را بیاوریم تا باشند. اما برای آقایان میگویم؛ آقایان محترم! هستند کسانیکه در وصف شما بسیار گفتنیها دارند، خیلی حرف دارند بگوید. اگر لازم باشد با مطلب و مدرک و سند خیلی چیزها گفته میشود؛ و آن موقع واویلاست و تشت رسوایی که بیفتد آن زمان شما جایگاهی بین جامعه و مردم نخواهید داشت.»
گرچه کشاندن موضوع فوتبال به پروندههای خاص قابلقبول نیست، اما باید پرسید مدیر باشگاه سایپا چه تخصص ورزشی و سوابقی داشته که بابت آن مورد حمله قرار گیرد و منافع یک باشگاه ورزشی به خطر بیفتد؟
** چرا عادل بیرون است؟!
علی دایی رسانهها و رگ خواب افکار عمومی را هم خوب میشناسد و این ناشی از هوش او و تجارب چندین سالهاش است. از همین رو یادی هم از عادل فردوسیپور و برنامه نود میکند و میگوید: «همه اصحاب رسانه به من لطف دارند. من الان این مسئله را مشکل نمیبینم و یک اتفاق خوب در زندگیام میدانم که از سایپا کنار رفتم. مطمئناً عادل هم بهخاطر خیلی از مسائل بیرون است و به او برنامه نمیدهند و ندارد و خیلی چیزها هست. نمیخواهم خستهتان کنم و حرف آخر را بزنم. عزت و ذلت دست بالایی است. همه چیزم را از آن بالایی دارم و خیلیها خواستند مرا زمین بزنند، اما آن بالایی جوری بالا برده که فکرش را نمیکردند. از این به بعد هم مطمئناً کاری نمیکنم که این رابطه خراب شود و جایگاه خودم را میدانم.»