سرویس سیاسی خرداد- محمد محمدی: حسن روحانی امروز در دیدار با ایرانیان مقیم مالزی که سایت اطلاع رسانی ریاست جمهوری آن را صمیمانه ارزیابی کرده،مطابق معمول چنین جلساتی برای حضار به سخنرانی پرداخت، سخنانی که به نوعی تکرار مکررات و همان حرف های همیشگی بود، تنها با یکی دو تعبیر و اشاره جالب توجه و البته شایسته تامل.
به گزارش خرداد، حسن روحانی در این دیدار مطابق معمول به موضوع تحریم ها پرداخته و از ناکامی فشارهای آمریکا علیه ایران گفت و تاکید کرد که دشمنان در این پروژه شکست خواهند خورد و ملت با مقاومت توانستند از پس از این فشارها بر بیایند و آمریکا چاره ای جز تغییر رفتار ندارد و همه آمارها از بهار امسال مثبت شده است و ...
مخلص کلام آنکه دولت به رغم همه سختی ها و فشارها توانسته از پس کار بر بیاید و دشمنان نتوانسته اند از فشارهای همه جانبه خود خروجی مطلوبی داشته باشند.
این یکطرف ماجراست و طرف دیگر دشمنان نام و نشان دار ایران و ایرانی و مغرضان و مخالفان جمهوری اسلامی در خارج کشور که درست در نقطه مقابل این سخنان روحانی مدام بر طبل سیاه نمایی کوبیده و می خواهند وضعیت کشور را بسیار بحرانی و در آستانه اضمحلال و فروپاشی جلوه گر سازند.
نکته البته آنست که نه آنگونه که روحانی مدعی است وضعیت در مسیر مطلوب و بهینه در حال حرکت است و نه آنگونه که آنان می گویند هیچ نقطه روشنی وجود ندارد و همه چیزسیاه و تنگ و تاریک است.
اولی با این سفید نمایی غلو شده می خواهد در بازی جنگ روانی، اعتماد آفرین و اعتماد بخش باشد و به طرف مقابل پالس مقاومت و ایستادگی بفرستد و دومی می خواهد با بمباران اذهان و سیاه نمایی جامعه را به سمت یاس سوق دهد اما نکته مهم آنست که هر دو آنچه را که واقعیت است جلوه گر نمی کنند و در مسسیر اغراض و اهداف خود گام بر می دارند و طبیعی است که افکار عمومی به هر دوی این رویکردها روی خوش نشان ندهد و پذیرای آن نباشد.
با رجوع به اظهارات روز گذشته جهانگیری و نیز یادداشت چند روز پیش علی ربیعی سخنگوی دولت البته رویکردی متفاوت نسبت به اظهارات روحانی را می توانیم مشاهده کنیم، رویکردی که جای تامل دارد و این امید را زنده کرد که قرار است مسئولان دولتی به جای برخوردهای شعاری و سخنان تبلیغاتی با نگاه واقع گرایانه به وقایع رخ داده نگاه کنند. نگاهی که با تسری آن به اضلاع و اجزای مختلف دولت می توانست امیدها را زنده کند که دولتی ها بالطبع این واقع نگری و اشراف اطلاعاتی به رخدادها می توانند راه حل های درست و منطقی را نیزبرای آن بیابند و از مرحله حرف و شعار به مرحله عمل هوشمندانه رهنمون شوند.
جهانگیری دیروز با صراحت از سختی تحریم ها و فشارهای دشمن به کشورهای مختلف گفت که حتی کشورهای دوست را هم از همکتاری با ایران منع کرده، او البته تاکید کرد:« گاهی برخی فکر میکنند اگر بگوییم آمریکا کارهای بسیاری علیه ملت ما انجام داده به معنای علامت دادن به آنها است این در حالی است که اعلام این موضوع، بیاعتبار کردن آمریکا است.» جهانگیری در بخشی دیگر از اظهارات خود نیز گفت:« گاهی اوقات برخی در واکنش به مطالبی که درباره وضعیت اقتصاد ایران مطرح میشود، میگویند که فلانی خبر ندارد که چه خبر است. در پاسخ به این افراد باید بگوییم که اقتصاد ایران در حال فروپاشی بود اما سرپا ایستاد.»
جهانگیری نمی گویید همه چیز گل و بلبل است، او مثل روحانی تاکید می کند که تحریم ها نتوانسته شریان های حیاتی را قطع کند اما این سخنان را غلو آمیز و بدون سفید نمایی تصنعی می گوید و طبیعی است که افکار عمومی از وی این سخنان را بیش تر از روحانی بپذیرد.
علی ربیعی هم چند روز پیش نکته جالبی را مورد اشاره قرار داده و گفته بود:« رخدادهای تلخ اخیر محصول سیاست غلط اطلاعرسانی (در حقیقت «اطلاع نرسانی») درباره تحریمها بود. باید به سؤال «برای چی تحریم میشیم» و تحریم چیست پاسخ داد. در غیر اینصورت همه فجایعی که تحریم برسر ایران میآورد به جانب حاکمیت فرافکنی خواهد شد.»
روحانی و دیگر مسئولان که به آمریکا تاخته و او را ناکام معادله جنگ تحریمی می خوانند با شعار درمانی نمی توانند آمریکا را ناکام بگذارند، چرا معادله تعیین کننده در این کشاکش مردم و نوع واکنش آن ها به تحریم ها و تبعات آن است، تحریم هایی که زندگی و معیشت آنان را هدف گرفته و سختی های فراوانی پیش پای آنان گذاشته و راهکار ناکامی آمریکا و شرکا هم در پروژه تحریم و فشار حداکثری واکنش و بازخورد مردم به آن است و این مردم باید اقناع شوند، آگاهی یابند، اطلاع رسانی شوند و آنگاه است که باهمه سختی ها پای کار خواهند ایستاد البته منوط به آنکه حقیقت ها عریان و بی تعارف به آنان گفته شده و از رویکردهای شعاری و تبلیغاتی که اعتماد سوز است و دفع حداکثری دارد، پرهیز شود.
نمونه آنکه در همین سخنرانی روحانی، آقای رئیس جمهوری مدعی شدند:« آمار و ارقام بیانگر این است که هر دو روز 3 ایرانی متخصص و تحصیلکرده در خارج از کشور برای کار و فعالیت وارد کشور می شود. »
اظهار نظری که با آنچه ما از شرایط عمومی کشور می بینیم همخوان نیست یا اگر هم که آمار درست باشد باید کم و کیف این ورود و سفر را ملاحظه کرد و در نهایت آنسوی ماجرا را هم دید که آمار مهاجرت به چه نحوی است!
مخلص کلام آنکه ارائه آمارهای یکسویه، غلو آمیز و یا سفید نمایی بدور از واقعیت به جای تاثیرات مثبت جز فرصت سوزی و خدشه بر اعتماد عمومی حاصل و ثمری نخواهد داشتو روحانی را بیش از اینی که هست به ورطه فاصله از افکار عمومی خواهد برد.