تفاوت عسگراولادی و بادامچیان هم حزبی
آقای بادامچیان به نسل خود خیانت نکنید!
به طور قطع نه مهندس بازرگان بری از خطا و نقد است و نه مهندس میرحسین موسوی، با هر سیاستمداری می توان به لحاظ مبنایی و اشتراکات فکری و نظری اختلاف اندک و حتی بنیادین هم داشت اما اینکه برای تخریب طرف مقابل به این گفتارهای بی پایه و فاقد ارزش متمسک شویم، امر پسندیده ای نیست.
سرویس سیاسی خرداد- رضا رئیسی: اسدالله بادامچیان دبیر کل موتلفه یکی از دیرپاترین احزاب سیاسی فعال در جمهوری اسلامی و شاخص ترین حزب سنتی جریان اصولگرا این روزها چند اظهار نظر عجیب و جالب توجه داشته که بازتاب های مختلفی یافته و واکنش هایی را در پی داشته است.
به گزارش خرداد، دبیر کل موتلف در گفت و گویی که با روزنامه جوان داشته در بخشی از اظهارات خود به مهندس مهدی بازرگان اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران پرداخته و گفته است:«مهندس بازرگان با ثروت عظیمش حقوق نخست‌وزیری زمان شاه را که ۲۰ هزارتومان
بود گرفت، اما رجایی وقتی آمد گفت چرا اینقدر زیاد بگیریم؟» او در ادامه نیز تاکید کرده است:«حقوق خودش و وزرایش را ۴ هزار و ۳۰۰ تومان کرد! گفتند نخست‌وزیر باید بیشتر
بگیرد! گفت چرا مگر خرجش با بقیه فرق دارد؟ جالب اینجاست به آقای نوربخش و
نعمت‌زاده هم حقوق نداد. گفت شما پدرانتان پولدار هستند، وقتی نیاز ندارید از خزانه بیت‌المال پول بگیرید چرا به شما پول بدهم؟»
آقای بادامچیان در تمجید از شخصیت شهید رجایی، کنایه ای به مهندس بازرگان زده که عجیب و قابل تامل است.
اول مشخص نیست که چرا باید برای تعریف از کسی، شخصیت دیگری را مورد نکوهش قرار دهیم و این گفتار با مرام و شخصیت یک انسان منطف و سیاستمدار اخلاق مدار هیچ تناسب و قرابتی ندارد.
دوم آنکه شهید رجایی خود از اعضای نهضت آزادی بود و همواره ارادت و احترام خاصی برای مهندس بازرگان و مرحوم سحابی قائل بود و پس از اینکه با اتفاقات دولت موقت در سال 58 از این حزب هم جدا شد، هیچ گاه تندی و پرخاش و اسائه ادبی به مهندس بازرگان نداشت.
سوم آنکه، ادعای بادامچیان بر خلاف همه مستندات موجود است و از اساس مهندس بازرگان هیچ حقوقی از نخست وزیری دریافت نمی کرد و حقوق بازنشستگی استادی دانشگاه را می گرفت که حالا ایشان مبلغ آن را 10 هزار تومان معمول آن روزها اعلام کند یا بیست هزار تومانی که مدعی است. مضاف به اینکه حتی به گواهی وزرای کابینه دولت شهید رجایی وی حقوق وزرا را 7000 تومان کرده بود و مشخص نیست مبلغ ادعایی از کجا آمده است؟!
نکته جالب توجه دیگر در اظهارات اخیر بادامچیان که این بار آن را با صدا و سیمای جمهوری اسلامی مطرح ساخته، آنست که در رابطه با مهندس میرحسین موسوی دیگر نخست وزیر دوران جمهوری اسلامی ایران هم به اظهار نظر پرداخته و گفته است: «من آقای میر حسین موسوی را از قبل از انقلاب قبول نداشتم. علتش هم این بود که ایشان یک سیلس برای انقلاب نخورده بود و مشکوک بود که چطور یک نفر بعد از انقلاب از آمریکا می آید و اینطور موقعیت پیدا می کند»
در این رابطه هم ذکر چند نکته خالی از لطف نیست.
اول- مشابه این اظهارات از سوی منتقدان شهید آیت الله بهشتی نیز مطرح و خدمت امام نیز گفته شد که چرا فردی که در خارج از کشور بوده و زندانی نشده است، در جمهوری اسلامی باید این پست حساس و عالیرتبه را داشته باشد. نقل است که رهبر انقلاب در پاسخ به این اظهارات در دفاع از شهید بهشتی گفته بودند که مگر زندان رفتن هنر است، ایشان زرنگ بوده به زندان نرفته است(نقل به مضمون) یعنی صرف زندان رفتن نه هنر است و مزیت و نه بر عکس آن.
دوم- اما از آقای بادامچیان چنین گفتاری در خصوص مهندس موسوی خیلی بعید است. چرا که اگر ایشان در همان دوران مبارزاتی هم قرابتی با مهندس موسوی نداشته و شاهد مبارزات مهندس موسوی نبوده اند، کافی بود سری به موزه عبرت این روزها یا همان شکنجه گاه کمیته مشترک سازمان اطلاعات و امنیت زمان شاه می زدند و به ثبت نام مهندس موسوی در شمار زندانیان این بازداشتگاه مخوف در زمان دانشجویی ایشان نظری می افکندند.
بگذریم از آنکاه ایشان در دوره ای با نوشتن عفونامه از زندان شاه با عفو ملوکانه آزاد شدند!
فارغ از طرح این ادعاها و صحت و سقم آن که مورد اشاره قرار گرفت، ایراد اصلی به آقای بادامچیان شیوه زشت و کریه ای است که ایشان برای نقد چهره های سیاسی هم دوره اما ناهمراستا با خود برگزیده اند.
به طور قطع نه مهندس بازرگان بری از خطا و نقد است و نه مهندس میرحسین موسوی، با هر سیاستمداری می توان به لحاظ مبنایی و اشتراکات فکری و نظری اختلاف اندک و حتی بنیادین هم داشت اما اینکه برای تخریب طرف مقابل به این گفتارهای بی پایه و فاقد ارزش متمسک شویم، امر پسندیده ای نیست.
در سیاستمداران نسل تازه البته شاهد تندروی و افراط در هجمه و حمله به رقبای سیااسی هستیم اما یک نکته متمایز کننده میان سیاستمداران نسل اول انقلاب با امروزی ها آن است، که اگر چه آنان هم با یکدیگر اختلافات تند و تیز و شدیدی داشتند اما جز معدود افراد هتاک و ناپخته، عموم این سیاستمداران از طیف های مختلف و متفاوت همواره در نقد حریف از گزاره های اخلاقی و مرام انسانی و قیود شرعی عدول نکرده و هیچ گاه به تهمت زنی بی پایه و سرک کشی به زیر و بم زندگی او دست نمی بردند، نکته ای که گویا آقای بادامچیان آن را به فراموشی سپرده اند.
شاید اینجا داشته باشد که از مرحوم حبیب الله عسگر اولادی دبیر کل سابق موتلفه هم یادی کنیم که علیرغم اختلاف نظر با محصورین و تفاوت دیدگاه نسبت به آنان، چگونه توصیه به مدارا و ملاطفت و اخلاق می کرد و از گفتارهای تند و حملات نابخردانه پرهیز می کرد و همین شد که وی در پایان عمر مورد احترام طیف های مختلف سیاسی بود و ماند.
خوب است آقای بادمچیان این نکته را لحاظ کند که دنیای سیاست همانند همه چیز این دنیای فانی گذراست و آنچه می ماند مرام و مسلک و اخلاق ما آدمیان با هر جایگاه و عقیده و مسلکی است و البته ایشان خوبست این نکته را هم ملحوظ بفرمایند که ما نسل های بعدی همواره از سیاستمداران نسل ابتدایی فارغ از جهت گیری ها و تفکرات به عنوان افرادی اخلاق مدار و با پرنسیب یاد می کرده و می کنیم و ایشان با این گفتارها به نسل آن مبارزان و آنچه که بوده اند در نظرگاه ما خدشه و آسیب می زند و شاید خیانتی از این بزرگتر بر این گفتارها نتوان پیدا کرد،به خصوص در روزهایی که جامعه ما و سپهر سیاسی آن اسیر افراط و تفریط و تندروی و بداخلاقی است.
ناشناس
۱۳:۲۶ - ۰۴ دی ۱۳۹۸
* اولویت های کاری مجلس جهادی و انقلابی یازدهم در حوزه قانونگذاری و نظارت مستمر و موثر بر دولت و وزراء در گام دوم حیاتی و ضروری انقلاب و کشور که در طول ده۱۰ دوره گذشته مجلس و ۴۰ سال گذشته عمدا و یا سهوا با غفلت روبرو گردیده و برزمین مانده و در نتیجه از تمامی ظرفیت های بلقوه و بلفعل قانون اساسی در کشور استفاده نگردیده بنحوی که منجر به تضعیف جایگاه و شان مجلس در حوزه قانونگذاری و نظارت به مرور زمان در کشور از دید مردم گردیده ، می بایستی توسط رسانه های خبری ،انجمن ها و اتحادیه های دانشجویی و بسیج کشور بویژه در عرصه های عدالت ، رفع تبعیض و اصلاحات اقتصادی،شفاف سازی و مبارزه با رانت و فساد ، تا پاسخگویی منظم و جلسات پرسش و پاسخ هفتگی با سخنگو و نمایندگان مجلس، تا قبل از برگزاری انتخابات مجلس فهرست و لیست بندی گردیده و از جریان انقلابی و جهادی کاندیدای حضور در مجلس مطالبه گری شود. و شورای ائتلاف جریان انقلابی-شاجا-نیز ملزم به تهیه و ارائه میثاق نامه ای با تضامین کافی از افرادی گردد که از سوی جریان انقلابی و جهادی جهت حضور در مجلس یازدهم به مردم معرفی می گردند.و این میثاق نامه به اطلاع عموم مردم برسد تا خدایی نکرده به سرنوشت جریان بدفرجام اصلاحات در مجلس و دولت دچار نگردیده و ملعبه و بازیچه افراد سودجو و منفعت طلب دو زیست و غارتگر بیت المال قرار نگیرد. و بدینوسیله نتنها زمینه اتحاد نیروهای جریان انقلابی و جهادی بیش از پیش فراهم می گردد،بلکه زمینه لازم جهت ایجاد امید ، انگیزه و اعتماد در مردم جهت شرکت در انتخابات و همچنین زمینه سازی برای روی کار آمدن دولتی جوان،انقلابی،کارآمد ، با برنامه و پاسخگو به مردم،قشر دانشجو و فرهیخته کشور که مورد اعتماد و وثوق نظام ، رهبری معظم و مردم در عرصه داخلی و بین الملل می باشد، فراهم می گردد.
ناشناس
۱۳:۴۲ - ۰۶ دی ۱۳۹۸
حقوق حداکثر هفت هزار تومان مصوبه دولت مرحوم مهندس بازرگان است. اصلا بیست هزارتومن بعنوان حقوق در آن دوران غیر قابل تصور است
