counter create hit ‏فحش می‌دهم، پس هستم!
۱۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۷
کد خبر: ۳۳۴۹۳۰

‏فحش می‌دهم، پس هستم!

خرداد: مهرداد جهانگیری فعال رسانه ای در یادداشتی به موضوع رفتارهای خشن و گفتارهای تند و تیز و پر پاخش در فضای مجازی و ریشه های آن پرداخته است.

به گزارش خرداد، متن این یادداشت ارسالی را در ادامه می خوانید.

بازار هتک حرمت و فحاشی در فضای مجازی چنان داغ شده که دیگر صدای همه‌ی مصلحان را درآورده.

این البته به این معنا نیست که در گذشته اوضاع گل و بلبل بوده و ملت ما همواره با سینه‌ی گشاده سخن مخالفان خود را می‌شنیدند و مولاناوار از کنار فحاشان می‌گذشتند و می‌گفتند «هرچه خواهی به من گوی، که گر هزار گویی، یک هم نشنوی».

هتاکی در کمال تأسف بخشی از تاریخ ماست و حتی بسیاری از ادبای بزرگ ما در این باب طبع‌آزمایی کرده و به زبان شعر و نظم، مخالفین خود را نواخته‌اند.

گروهی از دوستان، حزب توده و جریانات مارکسیستی را باعث و بانی تثبیت فحاشی در فضای سیاست ایران معاصر می‌دانند اما علیرغم نقش پررنگ آنان، نمی‌توان تمام تقصیر را به گردن آنان انداخت. برای مثال می‌توان به فحاشی‌های غریب گروهی از مذهبیون به آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی پس از تألیف کتاب ارزشمند «شهید جاوید» اشاره کرد که خود داستانی‌ست پر آب چشم!

بنابر این نفس فحاشی برای ما ایرانیان چندان غریب نیست. پس چرا رفتار فحاشان مجازی ما را متعجب کرده است؟

شاید به این دلیل که انتظار داشتیم با افزایش ابزارهای ارتباطی و آگاهی عمومی، از شدت تعصبات سیاسی یا ایدئولوژیک ملت کاسته شده و نسل جدید برخلاف اسلاف خود به زبانی شسته‌تر با مخالفین خود صحبت کند.

به باور من؛ باید دو موضوع را از هم تفکیک کنیم. یک اینکه؛ آیا فحاشی مجازی پدیده‌ی نوظهور در میان ماست؟

پاسخ من «خیر» است. به دلایل مختلف، ما (و شاید سایر جوامع) همواره با دست‌یابی به ابزارهای نوین ارتباطی، به موازات بهره‌برداری مثبت، از آنها جهت آزار سایرین نیز استفاده کرده‌ایم!

حتماً به یاد داریم که همین چند سال پیش که اولین مدل‌ گوشی‌های دارای بلوتوث به بازار آمده بود، کلیپ‌های صوتی فراوانی حاوی مزاحمت‌های تلفنی بین مردم دست به دست می‌شد!

یا حتی قبل‌تر از آن، شخصاً بخاطر دارم که در روستایی، بعد از ورود تلفن‌ و راه‌افتادن آژانس تلفنی، خیلی از اهالی با آژانس مذکور تماس می‌گرفتند و درخواست ماشین به اسم شخص دیگری می‌کردند و بعد از سر کار گذاشتن راننده‌ی بی‌نوا، به این شیرین‌کاری خود می‌خندیدند!

سال‌ها بعد کم‌کم تب این آزارها فرو نشست. هرچند که پیشرفت علم و دست‌یابی به تکنولوژی «کالر آیدی» نیز در این راه بی‌تأثیر نبود!

حال شاید بتوان امیدوار بود که مرور زمان این‌بار نیز  شدت و حدت آزارهای مجازی را فرو بکاهد.
مسئله‌ی دوم اما این است که آیا یک جریان، جنبش، گروه یا جبهه‌ی سیاسی می‌تواند با استفاده از چنین روشی به شمار هواخواهان خود بیافزاید؟ و اگر روزگاری به قدرت رسید، می‌تواند خشمی را که در نتیجه‌ی این خشونت‌های کلامی در میان افکار عمومی پدید آمده، مهار کند؟

پاسخ عقل ناقص من به این پرسش نیز «خیر» است. بسیاری از فعالان مجازی در توجیه عمل فحاشان، می‌گویند که رفتار آنان واکنشی به اعمال و کردار حاکمان است. این گفته شاید بتواند فحاشی‌ها را قابل فهم کند، اما قطعاً قابل توجیه نخواهد کرد.

جریانات چپ و مارکسیستی پیش از انقلاب، اخلاق را «رو بنا» می‌دانستند و می‌گفتند «زیر بنا» چیزی نیست جز یک جامعه بی‌طبقه. و چنین نظامی بعد از استقرار، اخلاق خاص خود را نیز شکل می‌دهد. در حالی که تجربه‌ی حکومت‌های کمونیستی این تصور یا تحلیل را نقض کرده است.

حال افرادی که به نوعی به توجیه فحاشی‌ها می‌پردازند، باید به این پرسش پاسخ دهند که؛ حتی اگر تمام استنادات آنان پیرامون رفتار حاکمان درست بوده و فحاشی‌ها تنها نوعی واکنش به آن باشد، چگونه می‌توان امیدوار بود که در صورت رسیدن به قدرت، این خشونت کلامی به خشونتی رفتاری بدل نگردد؟!


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین
پرطرفدارترین