اصلاح طلبان که با این خط کش و متر و معیار مهدور الدم هستند(همانند دیدگاه حسن عباسی که گفته بود مردم اصلاح طلبان را قطعه قطعه می کنند) و تکلیف شان روشن است، حتی اصولگرایان سنتی چون احمد توکلی هم هر گاه دیدگاه مخالف نظر آنان مطرح کنند، گمراه هستتند و باید تغییر دیدگاه داده و خط عوض کنند!
سرویس سیاسی خرداد: می شود حرف را خارج از ظرف زمانی و مکانی ایراد آن به عاریت گرفته و از موضع خودش خارج کرد و با تفسیرهای دگم و نسنجیده بر مدار تکسو نگری و حذف دیدگاه مخالف کوبید و برای حذف رقبا از دایره رقابت جیغ و دست و هورا کشید اما آیا این راه به صلاح است و آینده کشور و نظام و انقلاب با تندروی های برخی از طیف های سیاسی در این روزها به نقطه خوب و مطلوب رهنمون می شود؟
به گزارش
خرداد، مرور چند خبر امروز و کنار گذاری آن ها یک برداشت جالب و حرف جدی برای ما مخاطبان این روزهای فضای سیاسی و نگاه کنندگان به فرآیند برگزاری انتخابات دوره یازدهم مجلس دارد.
روز گذشته
خبرگزاری مهر پیرامون
نامه احمد توکلی فعال اصولگرا خطاب به شورای نگهبان در خصوص ردصلاحیت گسترده اصلاح طلبان در فضای رسانه ای، مطلبی تند و اعتراضی نوشت و در آن آورده است:«اگر بخواهیم فارغ از معادلات سیاسی و جناحی قضاوت کنیم حکم این جریانی که
هر روز به شورای نگهبان بهتان میزند و افترا میبندد چیست؟ بعید است چیزی
جز «مفسد فی الارض» به ذهن خطور کند و تحلیلی به غیر از این پایه درست
باشد. و مسأله دوم اینکه شخصی که در مکتب حضرت روحالله «مفسد فی الارض»
شناخته میشود، چه نسبتی با اسلام دارد؟ مسلمان است یا کافر؟»
نویسنده محترم این خبرگزاری اصولگرا فارغ از اینکه اتهام سنگین و خطرناک افساد فی الارض را بی محابا خرج اصلاح طلبان می کند و آنان را تا حد کافری تقلیل می دهد و سخن حضرت امام(ره) را که ناظر بر موقعیت و ظرف زمانی و مکانی دیگری بوده بدون هیچ تفکر و اندیشه ای به اکنون و اعتراض اصلاح طلبان درباره فرآیند نظارت استصوابی شورای نگهبان (و نه اصل این شورا) تعمیم می دهد.
نکته بزرگ نوع نگاه در این نوشتار که در طیفی از اصولگرایان تندرو نیز مشاهده می شود، تمامیت خواهی محض و دفع حداکثری و بی محابای هرگونه دیدگاه مخالف و حتی منتقد است. اصلاح طلبان که با این خط کش و متر و معیار مهدور الدم هستند(همانند دیدگاه حسن عباسی که گفته بود مردم اصلاح طلبان را قطعه قطعه می کنند) و تکلیف شان روشن است، حتی اصولگرایان سنتی چون احمد توکلی هم هر گاه دیدگاه مخالف نظر آنان مطرح کنند، گمراه هستتند و باید تغییر دیدگاه داده و خط عوض کنند!
این نگاه را حالا بگذاریم در کنار اظهار نظر دو نماینده حال حاضر مردم تهران که در خصوص ردصلاحیت شان در شورای نگهبان امروز به نکات جالبی اشاره کرده اند.
علی مطهری که کسی از مخالف و موافق در صراحت لهجه و صداقت و باور وثیق او به اصل نظام نمی تواند ایراد و شبهه ای وارد سازد و حتی به رغم ردصلاحیت نهایی هم مردم را دعوت به حضور در انتخابات کرده است، در
بیانیه اعتراضی خود خطاب به مردم ایران نوشته است:« عضو حقوقدان شورای نگهبان در جلسهای که به دعوت شورا به
آنجا رفتم تلویحاً گفت شما باید همان را بگویید که ما میگوییم، لرزه بر
اندامم انداخت و در یک لحظه فکر کردم که دارم خواب میبینم. در همان حال
سخن امام خمینی(ره) در فرانسه به یادم آمد که فرمود: "در جمهوری اسلامی
حتی کمونیستها در اظهار نظر آزادند" و سخن پاره تن او استاد شهید
آیتالله مطهری که امروز ۱۳ بهمن یکصدمین سال تولد اوست به یادم آمد که در
آستانه پیروزی انقلاب فرمود: "در جمهوری اسلامی احزاب غیر اسلامی نیز
آزادند که اظهار نظر و فعالیت کنند مشروط به اینکه با تابلوی خودشان فعالیت
کنند نه با تابلوی اسلام." اینجانب ادامه این رویه را که در این دوره از انتخابات مجلس شدت گرفته است خطری میدانم که کیان جمهوری اسلامی را تهدید میکند.»
اگر نویسنده اصولگرای خبرگزاری مهر امثال علی مطهری را بواسطه نقد رویکرد شورای نگهبان در فرآیند نظارت انتخابات، مفسد فی الارض می خواند و می داند اما مطهری و امثال مطهری با اشاره به دیدگاه بزرگان پایه گذار نظام و انقلاب از سر دلسوزی می گویند که این تنگ نظری ها فرآیند خوش آیندی نخواهد داشت و کشور را به سمت و سوی قهقرایی خطرناک سوق می دهد چه ما باشیم و نباشیم، تکرار همان حرف ساده ای که پیرمرد کاشمری به وزیر سابق جهاد کشاورزی گفت و با آن لهجه زیبا، گفت:«خودتان دانید و مملکت تان»
در دیگر سو
روایت جالب غلامرضا حیدری از جلسه با یکی از اعضای شورای نگهبان هم جالب و شنیدنی است. او که از این جلسه بازجوگونه و تفتیش عقایدی که بواسطه اظهار نظر در مقام نمایندگی مورد عتاب و خطاب قرار گرفته و در نهایت رد صلاحیت شده، گفته است. در بخشی از اظهارات خود می گوید:« من زندگی و جوانیام را برای انقلاب گذاشتم ولی دنبال
دکان درست کردن نبودم، اگر هم بلایی بر سر نظام بیاید، ما مدافع این نظام
هستیم و این تهمت به من است و من در قیامت از تهمت زنان نمیگذرم. گفتم که
من نمی توانم بز اخفش باشم بلکه فهمم را صادقانه گفتم، اگر اینقدر آزادی
بیان را محصور کنید و نقد و انتقاد را محدود کنید این حرفها زیرزمینی
خواهد شد و آن وقت هزینههای امنیتی و بگیر و ببند افزایش پیدا میکند که
این برای بقای نظام سم مهلک است.»
حیدری هم همانند مطهری سمعا و طاعتا نیست، اتفاقا امثال او عدم انتقاد را به درستی نه کمک کننده به نظام که سم مهلک برای آن می دانند، سرمایه هایی که عمر و جوانی برای این کشور و نظام داده اند و کارنامه اقتصادی و زندگی شخصی آنها هم قابل ایراد و غلط نیست و تنها به خاطر نظر دیگرگونه نسبت به خط فکری و تفسیر عده ای از زیر مجموعه های نظام، حذف و طرد می شوند. سرمایه هایی که حذف آنان از فرآیند انتخابات و کرسی های قدرت شاید در این برهه کار را برای اصولگرایان سهل و راحت کند اما در بلند مدت ضربات جبران ناپذیری به بدنه و ساختار نظام وارد کرده و آن را از داخل سست می کند.
البته آن عده که قصد ترکتازی در فضای سیاسی را دارند گوششان به این حرف ها بدهکار نیست اما عقلای اصولگرا شاید التفاتی کرده و نیک نظر کنند که این بر سر شاخه نشستن و بن بریدن است!