پایین بودن مشارکت البته نه خطری آنی و فوری و نه یک مسئله عجیب و غریب در فرآیند انتخاباتی است و چیزی را هم تغییر نمی دهد اما یک پیام و هشدار دارد، فارغ از اینکه چه عواملی دخیل در آن بوده، عدم رضایت مردم از شرایط اقتصادی، نارضایتی از رویکردهای سیاسی، محدودیت های انتخاباتی، فقدان چشم انداز سیاسی و ... که هر کدام می تواند عامل و متغییری در این میان باشد و بخشی از حاکمیت را مقصر وضعیت جلوه دهد
سرویس سیاسی خرداد: یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی جمعه 2 اسفندماه سال یکهزار و سیصد و نود و هشت برگزار شده و با شمارش آراء نتایج انتخابات در حوزه های کوچک به تدریج در حال اعلام است و در حوزه های بزرگ نیز آمار اولیه اعلام شده است.
به گزارش
خرداد، هنوز آمار رسمی و قطعی میزان مشارکت در انتخابات اعلام نشده است، هر چند روز گذشته و تا حوالی ظهرگاه آمار بر خط مشارکت اعلام می شد اما به ناگهان تصمیم بر این گرفته شد که نتایج مشارکت در انتخابات، امروز و پس از پایان رای گیری اعلام شود و آنگونه که مسئولان امر تدبیر کرده اند گویا قرار است میزان مشارکت در کل کشور و نه فقط استانی اعلام شود.
در غیاب اخبار رسمی البته گمانه زنی ها و آمار غیر رسمی دست به دست می شود که این خود بازهم جلوه ای از ضعف مفرط اطلاع رسانی در کشور ما در همه حوزه ها را هویدا کرده و زمینه اعتماد زدایی و شیوع شایعات را فراهم می کند، کاری که به عنوان مثال در همین ماجرای کرونا هم اتفاق افتاده و مشخص نیست مسئولان عزیز چه زمانی قصد اصلاح این رویه را دارند و کی می خواهند متوجه شوند که در دنیای امروز این دست تدابیر تاریخ گذشته و فاقد کارایی در عرصه اطلاع رسانی نه تنها کاربردی ندارد که زمینه ساز سوء استفاده مغرضان و ناخیرخواهان را فراهم می کند و از شان و اعتبار نهادهای رسمی در افکار عمومی می کاهد.
البته فارغ از این ماجرای اطلاع رسانی آنچه که واضح است، کاهش مشارکت انتخاباتی نسبت به ادوار گذشته به خصوص در شهرهای بزرگ است که نیاز به ارائه آمار و ارقام نداشته و با چشم غیر مسلح هم قابل رصد و استنتاج است!
البته اصولگرایان که میوه های این سکوت و انفعال بدنه حامیان اصلاحات را با پیروزی مطلق در انتخابات برداشته و کامشان شیرین است، طبیعتا چندان ابراز ناراحتی و ناخشنودی نمی کنند و جالب آنجاست که شماری از آنان در شبکه های اجتماعی انگشت اتهام را به سمت دولت و شرایط و وضعیت اقتصادی گرفته و تاکید کرده اند که مقصر پایین آمدن مشارکت دولتی ها هستند.
پایین بودن مشارکت البته نه خطری آنی و فوری و نه یک مسئله عجیب و غریب در فرآیند انتخاباتی است و چیزی را هم تغییر نمی دهد اما یک پیام و هشدار دارد، فارغ از اینکه چه عواملی دخیل در آن بوده، عدم رضایت مردم از شرایط اقتصادی، نارضایتی از رویکردهای سیاسی، محدودیت های انتخاباتی، فقدان چشم انداز سیاسی و ... که هر کدام می تواند عامل و متغییری در این میان باشد و بخشی از حاکمیت را مقصر وضعیت جلوه دهد
اما آنچه مهم است، آنست که با توجه به شرایط خاص کشور ما مهم ترین مولفه و عنصر ارتقا بخش امنیت ملی همذات پنداری میان حاکمیت و مردم است که بخش مهمی از آن در انتخابات جلوه گر می شود، مردمی که به عنوان مثال در ماجرای تشییع پیکر سردار سلیمانی سنگ تمام گذاشتند و نشان دادند که به رغم مشکلات اقتصادی و نارضایتی های سیاسی در مقولات معطوف به امنیت ملی و تمامیت ارضی پا پس نمی کشند و حال سئوال اینجاست که چرا به فاصله اندک زمانی از آن حضور قاطعانه و پررنگ این بار آنگونه به میدان نیامده اند، سئوالی که متولیان با عبور از پیچ سخت انتخابات خوب است به آن فکر کنند!