counter create hit کرونا برای ما و مسئولان، کی و چه زمانی اینقدر بدبین و بی رحم شدیم؟
۱۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۹
کد خبر: ۳۳۷۳۳۴

کرونا برای ما و مسئولان، کی و چه زمانی اینقدر بدبین و بی رحم شدیم؟

سرویس اجتماعی خرداد: این روزها همزمان با انتشار و شیوع کرونا در سراسر جهان و از جمله کشور خودمان ایران شاهد برخی واکنش های عجیب و غریب و بواقع تاسف برانگیز هستیم که نیازمند ریشه یابی جدی است و باید پرسید که چه زمانی و کجا ما تا این حد بدبین و عصبانی و نامهربان و تندخو شده ایم؟! مردمانی که به نوع دوستی و سخاوت و کرامت شهره بوده اند چرا اینگونه واکنش نشان می دهند؟

به گزارش خرداد، همزمان با افزایش آمار مبتلایان به کرونا در کشور و شیوع آن به اقصی نقاط ایران و استان های فراوان، طی این چند روز شاهد اعلام ابتلای تنی چند از مقامات در رسته ها و رده های مختلف به کرونا بوده ایم.

از معاون رئیس جمهوری یعنی معصومه ابتکار گرفته تا معاون کل وزیر بهداشت و چند نماینده مجلس و بالاخره نیز همین ساعتی پیش خبر آمد که نماینده منتخب آستانه اشرفیه بر اثر کرونا دارفانی را وداع گفته و جان باخته است.

در این میان البته واکنش برخی کاربران در فضای مجازی عجیب و جالب توجه و قابل تامل است.

غیر از کاربرانی که عداوت همیشگی و مخالفت تمام عیار با کلیت نظام داشته و با کرونا یا بی کرونا همیشه بد و بیراه گفته و به تخریب و نقد مغرضانه و جهت دار می پردازند و در این مقال هم اینگونه کرده اند، برخی کاربران معمولی که شمارشان کم هم نیست واکنش های منفی به اعلام خبر مثبت شدن تست کرونای مسئولان داشته اند.

عده ای نوشته و گفته اند که این فیلم بازی کردن خودشان است و دروغ می گویند!، عده ای دیگر تاکید کرده اند که چون این افراد سر و مر گنده جلوی دوربین پیام داده اند پس حتما فیلم بازی می کنند و قصد و غرضی از اعلام مثبت بودن کرونای خود دارند. عده ای با عصبانیت و خشم آرزوی زمین گیر شدن آنان را کرده اند، عده ای دیگر از رنگین تر بودن خون مسئولان و تبعیض در تست کرونا انتقاد کرده اند. عده ای روی عدم مرگ آنان مانور داده و بر ناباوری بر این اتفاقات تاکید کرده اند...

برای نگارنده حداقل این نوع واکنش ها قابل هضم و پذیرش نیست و نشان از ریشه دار بودن مشکلات شدید اجتماعی در لایه های مختلف و متکثر جامعه می دهد.

چگونه می توانیم با این حد و حجم از بدینی به همه مقولات بنگریم و حتی اعلام کرونای مثبت مقامات را هم به پای توهم توطئه بنویسم؟! کدام عقل سلیمی چنین کاری می کند؟ چه نفع و منفعتی می توان برای چنین کاری متصور بود؟ اعلام کنند کرونا داریم و بعد بگویند که خوب شده ایم تا به جامعه روحیه بدهند؟؟؟!!!

اینکه اعلام شود کرونا دارند آنهم در چنین فضایی که در ابتدای مسیر و در نقطه سر بالایی هستیم که روحیه همه را خراب می کند تا درست کند! اصلا فرض محال که چنین باشد، اتفاقا این کار بدی نیست و استراتژی درست و هوشمندانه ای است و آیا روحیه دادن به مردم در چنین فضایی بد است؟

چرا و کجا راه را اشتباه رفته ایم که تا این حد اعتماد عمومی سلب شده که پشنت اعلام خبر بیماری هم توطئه می بینیم و مخاطبان اعتماد خود را از دست داده اند؟!

چگونه می توانیم در این فضا که همه ما نیازمند انرژی مثبت و روحیه بخشی و مهربانی مضاعف با یکدیگر هستیم، تا این حد پر از خشم و عصبانیت و واکنش های ناراحت کننده باشیم و براحتی برای دیگران آرزوی مرگ کنیم؟؟

این بزرگوارانی که مدعی بودند که چون مسئولی نمرده است، پس شیوع کرونا هم در میان مسئولان دروغ و فیلم است، حالا با اعلام خبر درگذشت نماینده منتخب آستانه اشرفیه خیالشان راحت شد و دغدغه شان مرتفع گشت؟!!

کرونا با همه تبعات مخرب و تاثرات ناخوشایند و مصائب و مشکلاتی که رقم زده، دیر یا زود بار خود را بسته و خواهد رفت اما این رفتارها این گفتارها و این واکنش ها در اذهان عمومی ثبت و ضبط خواهد شد، چه خوب است جوری سخن نگفته و عمل نکنیم که فردا روزی شرمنده خودمان باشیم

البته و بیش از همه مسئولان محترم در هر رده و رسته ای عنایت بفرمایند که چرا و کجا راه را اشتباه رفته اند که چنین بازخوردهایی از جامعه دریافت می کنند، چگونه عمل کرده اند یا به چه چیزهایی درست عمل نکرده اند که این نگرش های منفی در جامعه نسبت به آنان رسوخ یافته است.










ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
علي
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۴۵ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۸
۰
۰
ريشه سوالات مطرح شده رو بايد در عملكرد خودتان جستجو كنيد . دوست عزيز .
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۳۹ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۸
۰
۰
با ِسلام در پاسخی کوتاه به نویسنده مقاله ، در یک کلام اکثریت ۹۰ درصدی از این شیوه حکمرانی و از این زندگی بیکاری و فقر و عدم امید به آینده متنفر شده اند مردم حکومت عادلانه بنام اسلام می خواستند نه حکومت یک قبیله سیاسی تحت نام اسلام ،هدف از انقلاب اختیار تغییر مسئولان بدست خود مردم بود که در صورت عدم رضایت از عملکرد آنان، بتوان با آراده خود سرنوشت خود را تغییر دهند در حالی که انتخابات در انحصار یک نهاد قرار گرفته و مردم می بینند جهل سال پای صندوق رای برای بهبود زندگی حاضر شدند ولی افسوس که هر سال بدتر از پارسال،مردم بلاجماع به این نتیجه رسیده اند که برگزاری انتخابات مجلس و ریاست جمهوری نه برای تغییر در سرنوشت آنهاست بلکه به یقین قطعی دریافته اند که انتخابات برای پوشاندن لباس مشروعیت به تن حاکمیت است و از آنان استفاده ابزاری میشود.مردم ره یقین ر سیده اند که اگر انتخابات موثر در سرنوشت انان‌بود هیچ وقت اجازه برگزاری آن را نمی دادند زیرا آنها متوجه شده اند که چرا حاکمیت تن به رفراندم و پذیرش رای و تاثیر اراده انهو در مسائل مهم و سرنوشت ساز داده نمی شود ،می دانند که حاکمان فعلی قصد پیاده شدن از مرکب قدرت و چرخش قدرت نداشته و به ماندن مادام‌العمر در قدرت برای انان بصورت یک اعتقاد درآمده و با هر ابزاری در برابر خواسته مردم مقاومت می شود .بنابراین طوفان های آتش در زیر پوست شهر در حال وزیدن است .