counter create hit آموزه های واقعیتی به نام کرونا برای سیاستمداران و البته ما
۰۴ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۳
کد خبر: ۳۳۹۳۱۰
وقتی شعار زدگی پاسخگو نیست

آموزه های واقعیتی به نام کرونا برای سیاستمداران و البته ما

به هر تقدیر می توان گفت کرونا با الزامات و تغییراتی که بر زندگی فردی و جمعی ما مستولی کرده در کنار همه تلخی ها و سختی هایی که به همراه دارد، آموزه ها و موهبت هایی نیز دارد که در کوتاه مدت و بلند مدت می تواند نقطه عزیمت برای تغییرات ملموس و محسوس در زیست اجتماعی ما مردم ایران باشد
سرویس اجتماعی خرداد- عبدالرضا کنی:مردمان ایرانی به رقیقی قلبی و احساساتی بودن شهره عام و خاص هستند و البته که این برآمده از فرهنگ دیرپا و آموزه های تاریخی است که در جای جای ادبیات تا سنت های ما ریشه دوانده و به یک خصلت فراگیر تبدیل شده است و خوی بدی هم نیست اما در کنارش معایبی هم دارد، از جمله آنکه ما را دچار شعار زدگی و گاه توهماتی می کند که در مواجهه با واقعیت ها بر حجم آسیب پذیری ما می افزاید.

به گزارش خرداد، واقعیتی به نام کرونا بیش از یکماه است که ما را به چالشی عمیق و سخت رهنمون کرده و شاید تلنگری جدی برای ما و سیاستمداران ما باشد که از نگاه احساسی و شعارزدگی همیشگی ما را به دور داشته و این نکته را بر ما گوشزد کند که در مواجهه با بحران ها نیازمند نگاه بدور از احساس زدگی هستیم.

در ادامه به جلوه هایی از این موضوع خواهیم پرداخت.

اول- شاید اولین آموزه کرونا برای سیاستمداران ما این باشد که در مواجهه با ابر چالش هایی که منافع ملی و کلیت جامعه ما را تهدید می کند از نگاه طیفی و جناحی و رویکردهای شعاری پرهیز کرده و این نکته را ملحوظ کنیم که تهدیدات پیش روی ما اگر با همنوایی و همدلی و همراهی همگانی بدور از لحاظ علاقه و سلیقه فردی و طیفی، مورد توجه و التفات قرار نگیرد، کار سخت و مشکل شده و امکان عبور ایمن و امن برای هیچ یک از ما وجود نخواهد داشت. ما باید این نکته را ملحوظ کنیم که همگی در یک کشتی هستیم از چپ و راست و مخالف و منتقد تا هوادار و هواخواه ما مردمان ایران در مواجهه با یک بحران ملی قابل تفکیک از یکدیدگر نبوده و  باید این نکته را به یاد داشته باشیم که اختلاف و رقابت و کشاکش های درونی در جایی که منافع ملی پایش در میاان است محلی از اعراب نداشته و ندارد و این واقعیتی است که کرونا به شکلی عیان تر از همیشه به ما گوشزد می کند.

دوم- کرونا و تلخی آن به مثابه یک تلنگر برای همه ماست که از خواب خرگوشی و نگاه احساسی و هیجانی به مقوله سیاست خارجی بیدار شده و این نکته را از یاد نبریم که در دنیای امروز دوست و دشمن تنها در جارچوب منافع ملی کشورها تعریف و ترسیم می شود. از یاد نبریم که شعارهای خوش آب رنگ و دلنشینی چون حقوق بشر، دموکراسی یا حسن همجواری تنها یک نمایه وویترین است و کشورها در سر بزنگاه بر سر منافع خود عمل کرده و پشیزی هم برای شعارهای مطروحه ارزش قائل نیستند، آنچنان که آمریکا به رغم همه شعارها از بدیهی ترین وظیفه انسانی خود که لغو تحریم ها در شرایط بحرانی کروناست سر باز می زند یا در همین همسایگی ما ترکیه که بخش عمده ای از پیشرفت خود را مدیون حضور میلیونی شهروندان ایرانی است به محض وقوع بحران درهای خود را به روی ما می بندد و هیچ کمک شایانی به ما نمی کند اما پاکستانی که شاید هیچ گاه آنگونه که باید و شاید  مورد توجه ما نبوده با همه توان خواستار لغو تحریم های ما می شود یا قطری که به داد ما می رسد و پاسخ محبت سالیان پیش ما را می دهد و عراقی که تمامیت ارضی خود را مدیون ماست، هیچ اقدام ملموسی انجام نمی دهد و ...

سوم- کرونا یک نکته مهم دیگر را هم برای ما گوشزد می کند که فراتر از نگاه شعاری و دعوت های فرهنگی و رویکردهای فانتزی آنچیزی که مقدم بر همه گزاره هاست و ما را از بحران به بیرون رهنمون می کند، حاکمیت قانون و قاطعیت در اجرای آن است. به همین سفرهای نوروزی نگاه کنید، درست است که اغلب مردم در خانه ها مانده و شعور اجتماعی بالای خود را به نمایش گذاشته اند اما درصدی از مردم هم به دلایل مختلف وقعی به همه استدلال ها و خواهش و تمناها نکرده اند و اینجاست که این نکته به ما به عینه به اثبات می رسد که فراتر از اقدامات فرهنگی و ... در نهایت آنچه که گره گشاست عمل به مر قانون و قاطعیت در اجرای آن است و با من بمیری و تو بمیری کارها پیش نمی رود.

چهارم- کرونا و بحران پدید آمده فرصت خوبی هم برای شناخت و ارزیابی رفتارورزی آحاد و صنوف و قشرهای مختلف برای ما پدید آورد. به ما گوشزد کرد نه هر که رسم دلبری داند، به حال و کار ما مردم در بحران ها می آید. یکطرفش سلبریتی هایی که این روزها بر خلاف همتایان خارجی خود به جای حضور ملموس و محسوس خود در میانه بحران و کمک های مالی هنگفت تنها مرحمت فرموده و شعارهای پولیستی و شایعات عمومی را در بوق و کرونا می کنند به جای آنکه آستین ها را بالا بزنند و به میانه میدان بیایند. سوی دیگرش واکنش دین مداران به این مقوله بود، یکطرف اهالی معرفت و شناخت و عقلانیت دینی بودند که کارنامه خود را نشان دادند و به مبارزه جهل و تحجر رفتند و سوی دیگر به ظاهر دین مدارانی بودند که با خرافه گویی و خرافه پردازی بزرگترین صدمه و هجمه را به دین و دین داری وارد آورده و البته ماهیت خود را نشان داده و مردم را هوشیار به این مقوله کردند. دیگر سو کاسبان و صنوفی بودند که در بحبوحه مبارزه با کرونا یا با ظرفیت های خود به میدان آمدند و یا با ترجیح سلامت عمومی و نیروهای خود بر منافع شخصی عمل کردند و جامعه پیرامونی را بر سود شخصی مرجح دانستند و سوی دیگر منفعت طلبانی بودند که به محض وقوع بحران به سراغ سودآوری و احتکار زالو صفتانه رفتند.

به هر تقدیر می توان گفت کرونا با الزامات و تغییراتی که بر زندگی فردی و جمعی ما مستولی کرده در کنار همه تلخی ها و سختی هایی که به همراه دارد، آموزه ها و موهبت هایی نیز دارد که در کوتاه مدت و بلند مدت می تواند نقطه عزیمت برای تغییرات ملموس و محسوس در زیست اجتماعی ما مردم ایران باشد


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین
پرطرفدارترین