counter create hit رمزهای موفقیت دولت جدید در اقتصاد
۲۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۳
کد خبر: ۳۶۵۰۹۴

رمزهای موفقیت دولت جدید در اقتصاد

داوود دانش جعفری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزیر اسبق اقتصاد: راز موفقیت دولت در اقتصاد، کار تیمی است.

 اقتصاد ایران با چالش‌های فراوانی مواجه است؛ از یک طرف تحریم‌ها بدنه اقتصاد ایران را ضعیف کرده و از طرف دیگر سیاست‌های غلط در سال‌های گذشته به برخی بحران‌ها دامن زده است. پاندمی کرونا هم حجم مشکلات اقتصادی را بیشتر کرده و موجب شده اقتصاد ایران از جنبه‌های مختلف به‌ویژه تولید و تورم با مشکلات عمیقی مواجه شود. اکنون پرسش این است که دولت سید ابراهیم رئیسی باید کدام‌یک از چالش‌های اقتصادی را در اولویت کاری خود قرار دهد. بر همین اساس، روزنامه همشهری در گفت‌وگو با داوود دانش‌جعفری، اقتصاددان، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزیر اسبق اقتصاد به چالش‌های پیش‌روی دولت سیزدهم پرداخته است. دانش‌جعفری معتقد است: با وجود اینکه اقتصاد ایران با چالش‌های جدی مواجه است، درصورتی که کابینه دولت رئیسی، مشی اقتصادی واحدی را در پیش بگیرد، می‌تواند در قالب یک کار تیمی مشترک به مشکلات غلبه کند. او تأکید می‌کند: رمز موفقیت دولت جدید در حوزه اقتصاد یک کار تیمی منسجم است.

به‌نظر شما مهم‌ترین مشکلات اقتصاد ایران چیست و دولت جدید باید چه اولویت‌هایی را در اقتصاد مدنظر قرار دهد؟

شاید بهتر باشد این پرسش از تیم اقتصادی دولت جدید پرسیده شود؛ به این دلیل که قاعدتا برنامه اقتصادی دولت جدید براساس برداشت آنها از مشکلات اقتصادی ایران تعریف می‌شود، اما اگر نظر مرا بخواهید باید بگویم اقتصاد ایران هم‌اکنون چند مشکل اساسی دارد و قاعدتا تیم اقتصادی دولت جدید باید به این مشکلات بپردازد.

یکی از مشکلات فعلی اقتصاد ایران رکود کسب‌وکار، فرصت‌های شغلی بسیار کم و درآمد کم کارکنان شاغل است که موجب شده خانواده‌ها نتوانند از پس مخارج زندگی‌شان بربیایند و زندگی را اداره کنند. تورم، مشکل دیگری است که به کاهش مستمر ارزش پول ملی منجر شده است.

از طرف دیگر توجه بیش از حد به سیاست‌های پوپولیستی یکی دیگر از مهم‌ترین مشکلات اقتصاد ایران است که در فضای اقتصاد سیاسی پدیده بسیار مهمی است و آثار بسیار عمیقی دارد. این موضوع در عین حال به افزایش مخارج دولت منجر شده و توان مالی دولت را کاهش داده؛ به‌طوری که دست دولت برای تامین مخارج و هزینه‌های سنگین کشور خالی است.
علاوه بر این، اقتصاد ایران در طول سال‌های گذشته با یک‌سری تکانه‌های مستمر ناشی از عوامل خارجی مثل تحریم‌ها مواجه بوده و اخیرا هم تکانه‌های ناشی از پاندمی کرونا بی‌ثباتی را در برخی کسب‌وکارها به‌ویژه در حوزه خدمات افزایش داده است.

به‌نظر شما آیا در شرایط فعلی حل مشکلات تولید بر تورم اولویت دارد یا برعکس؟

درواقع پرسش اصلی این است که برای رونق تولید و راه‌اندازی کسب‌وکارها باید منابع مالی را از کجا تامین کرد؟ اگر دولت برای رسیدن به هدف افزایش تولید از یک سازوکارهایی استفاده کند که به افزایش تورم منجر شود، این موضوع می‌تواند تولید را از صرفه اقتصادی خارج کند؛ بنابراین متغیرهای اقتصادی را باید با هم تنظیم کرد.

یکی از مشکلات اقتصاد ایران این است که مخارج دولت زیاد است و حتی در دورانی که درآمدهای نفتی دولت زیاد بوده، باز هم میزان مخارج دولت بیشتر از توان مالی‌اش بوده است. درواقع در سال‌های گذشته دولت برای تامین منابع مالی موردنیازش عمدتا به سیستم بانکی فشار وارد کرده و افزایش فشار مالی به بانک‌ها و بانک مرکزی به‌معنای چاپ پول و رشد پول پرقدرت در اقتصاد است و این خود عامل مهمی برای افزایش تورم است.

باید دقت کرد که هیچ اقتصادی در تورم‌های بالا به اهدافش دست پیدا نمی‌کند و لازمه سرمایه‌گذاری در هر کشوری این است که تورم پایین باشد، اما به‌طور دقیق‌تر باید متغیرهای اقتصادی مانند تولید و تورم را با همدیگر تنظیم کرد. متغیر کاهش تورم را باید از طریق کاهش مخارج دولت، میدان دادن به بخش خصوصی و مردم دنبال کرد، اما راه‌اندازی کسب‌وکار را باید از طریق هدایت منابع مالی موجود در جهت کسب‌وکارهایی که پیشران اقتصاد هستند، دنبال کرد تا اقتصاد را به تحرک وادارند. اگر منابع مالی به سمت این پیشران‌های اقتصاد هدایت شود، می‌توان به اهداف موردنظر در زمینه تولید دست پیدا کرد.

مثل مسکن؟

مسکن هم یکی از این پیشران‌های اقتصاد است، ولی نباید شیوه تامین مالی آن به افزایش تورم منجر شود. درواقع حوزه مسکن باید به کمک خود مردم توسعه پیدا کند و کمک‌های دولتی باید شامل اعطای زمین ارزان‌قیمت و ارائه تسهیلات به‌خود مردم باشد؛ نه اینکه دولت پول پرقدرت تولید کند. تعاونی‌ها هم باید با همین طریق خودشان وارد حوزه ساخت مسکن شوند. سیاست‌هایی که در این بخش دنبال می‌شود نباید به‌گونه‌ای باشد که به اهداف اصلی‌مان دست پیدا نکنیم و همچون سال‌های گذشته در گرداب تورم گرفتار شویم.

پس ما باید در هدفگذاری‌هایمان مشکلات تولید و تورم را به موازات هم حل کنیم؟

اقتصاد مثل اتاق جنگ است و شرایط اقتصادی باید هر روز به‌طور مداوم سنجیده شود تا در نهایت به هدف موردنظر دست پیدا کنیم. نکته مهم این است که ما باید از کشورهایی که اقتصادشان به رونق رسیده درس بگیریم. این کشورها از روش‌های تجربه شده استفاده کرده‌اند و به موفقیت رسیده‌اند؛ مثلا میانگین تورم در بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ در ترکیه ۷۲.۵ درصد بود و حتی در یک مقطع، میزان تورم در ترکیه به ۱۰۰ درصد هم رسید، اما به‌کارگیری سیاست‌های صحیح به کنترل تورم منجر شد. میزان تورم در ترکیه به‌قدری بود که خیلی از مردم به شوخی می‌گفتند وقتی به رستوران می‌روید، همان ابتدا صورتحساب را پرداخت کنید؛ چون ممکن است بعد از خوردن غذا، قیمت آن غذا گران شده باشد.

مقامات اقتصادی ترکیه چندین بار تلاش کردند تورم را کنترل کنند، اما ناموفق بودند و زمانی موفق شدند که راه را به‌صورت اصولی طی کردند.

دولتمردان ترکیه زمانی موفق شدند تورم را کنترل کنند که از مخارج دولت کاستند؛ به‌طور مثال هر سال دولت به‌خاطر افزایش تورم حقوق کارکنان را تا ۱۵ درصد افزایش می‌داد، اما یکی از وزیران اقتصاد ترکیه بعد از آغاز به کارش اعلام کرد نه فقط حقوق کارمندان و کارکنان را ۱۵ درصد افزایش نمی‌دهد، بلکه ۱۵ درصد از میزان حقوق کارمندان کم می‌کند. مقامات ترکیه به مردم توضیح دادند با افزایش مخارج دولت، تورم افزایش پیدا می‌کند و با وجود آنکه حقوق ماهانه ۱۵ درصد افزایش پیدا می‌کند، اما با افزایش تورم قدرت خرید کاهش پیدا می‌کند. مردم نیز متقاعد شدند و دولت ترکیه توانست تورم را کنترل کند. اقتصاد ما نیز از این قاعده مستثنا نیست. بسیاری اوقات اهداف ما اهداف خوبی است، اما کارهایی انجام می‌دهیم که مغایر با اهدافمان است؛ به همین دلیل دولت باید از سیاست‌های پوپولیستی اجتناب کند. پرداختن به مسائل واقعی و کمتر پوپولیستی می‌تواند چشم‌انداز دقیق‌تری را برای ما ترسیم کند. مطمئن هستم اگر دولت اهداف و چشم‌انداز روشنی داشته باشد می‌تواند مشکلات را کاهش دهد.

اگر برجام احیا نشود و مذاکرات هسته‌ای با شکست مواجه شود، آیا دولت می‌تواند بر مشکلات اقتصادی چیره شود؟

اگر تکانه‌هایی که از بخش خارجی به اقتصاد ایران تحمیل می‌شود کمتر شود، طبیعتا اقتصاد ایران راحت‌تر حرکت خواهد کرد. درواقع با احیای برجام درصد موفقیت دولت در حوزه اقتصاد بیشتر می‌شود، اما چار چوب کلی همان اقتصاد مقاومتی است؛ به این معنا که باید در بلندمدت میزان ضربه‌پذیری اقتصاد ایران از تکانه‌های خارجی کمتر شود.

به خاطر دارم زمانی که وزیر اقتصاد بودم زمانی که در یک اجلاس بانک جهانی شرکت کرده بودیم باخبر شدیم که آمریکا در فکر آن است که ۳‌ ماه بعد صادرات بنزین به ایران را تحریم کند. این دوره زمانی بود که اقتصاد ایران وابستگی زیادی به واردات بنزین داشت، اما در همان دوره با اقداماتی که انجام شد میزان وابستگی به بنزین وارداتی کاهش پیدا کرد و آمریکا نتوانست اهدافش را محقق کند؛ بنابراین باید اقداماتی انجام شود که میزان ضربه‌پذیری اقتصاد ایران در برابر تکانه‌های خارجی کمتر شود.

این ضربه‌پذیری باید از زاویه تقویت اقتصاد داخلی باشد. با این حال می‌توان گفت احیای برجام و رفع تحریم‌ها نیز می‌تواند میزان تکانه‌هایی که به اقتصاد ایران وارد می‌شود را کمتر کند.

به‌نظر شما چه عواملی می‌تواند به موفقیت دولت در حل چالش‌های اقتصادی منجر شود؟

یکی از موضوعات مهم برای هر دولتی این است که تا آنجا که می‌تواند فعالیت‌های اقتصادی را به مردم بسپارد و خود صرفا در جهت ایجاد هماهنگی و نظارت کلان بر اقتصاد گام بردارد. اگر دولت بخواهد خودش همه کارها را انجام دهد، همان ابتدا منابع مالی‌اش به پایان می‌رسد و مشکلات همچنان پابرجا باقی خواهد ماند. با این حال باید توجه کرد که راز موفقیت دولت، در کار تیمی است. منظور از تیم، هم تیم اقتصادی دولت و هم کل تیم کابینه در بخش داخلی و خارجی است.

تیم اقتصادی دولت مثل چرخ‌های یک ماشین هستند که باید با هم حرکت کنند؛ البته فرمان خودرو دست افراد دیگری است. درحقیقت دولت و نظام همگی مثل یک تیم حرکت می‌کنند که این شامل نهادهای غیردولتی هم می‌شود. موفقیت دولت در حوزه اقتصاد صرفا مربوط به کارهای قابل انجام نیست، بلکه باید کارهایی را که دولت نباید انجام بدهد هم مدنظر داشت. پرداختن به مسائل پوپولیستی یکی از این موضوعات است. البته متأسفانه پوپولیسم در همه ابعاد کشور ریشه دوانیده، در مقابله با این جریان نباید اجازه داد منابع کشور صرف اجرای کارهایی شود که دولت نباید انجام بدهد.

دولت باید در قالب یک کار تیمی چشم‌انداز و اهداف مشخصی را ترسیم کند و با طراحی یک سلسله اقدامات، تلاش کند تا به اهدافش دست پیدا کند. اگر کل تیم یک هدف مشخص را با هم دنبال کنند حتما موفق می‌شوند، اما اگر تک‌روی داشته باشند، قطعا دولت دچار مشکل می‌شود.

منابع مالی ایران همیشه و به‌ویژه در شرایط فعلی بسیار محدود است؛ بنابراین باید یاد بگیریم که از این منابع برای هدف‌هایی که طراحی کرده‌ایم چگونه استفاده کنیم. علاوه بر کار تیمی دولت باید چشم‌انداز مشخصی داشته باشد تا از پراکنده کاری و روزمرگی جلوگیری کند؛ به این معنا که دولت نباید کارهایی را مغایر با کارهای گذشته‌اش انجام دهد. موضوع سومی که دولت باید به آن توجه کند، این است که باید برنامه اقدام مشخص و مؤثری داشته باشد؛ یعنی شیوه رسیدن به هدف را دقیقا مشخص کند. خیلی وقت‌ها مقصد ما روشن است و می‌دانیم قرار است به کجا برویم، ولی راه رسیدن به مقصد را خوب طراحی نمی‌کنیم و از همان ابتدا به بیراهه می‌رویم.

نظر شما درباره احسان خاندوزی، وزیر پیشنهادی اقتصاد به مجلس چیست؟

آقای خاندوزی همکار من در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است و از ویژگی‌های شخصی بسیار خوبی برخوردار است؛ به‌طور مثال علاوه بر نیروی جوانی اهل تعامل با اهالی کسب‌وکار نیز هست. رساله دکتری آقای خاندوزی در حوزه عدالت بوده که در شرایط فعلی یک نیاز مهم برای اقتصاد کشور است. درواقع عدالت یک موضوع چالشی در اقتصاد ایران است و تخصص دکتر خاندوزی در این حوزه می‌تواند به او در انجام فعالیت‌هایش کمک کند. آقای خاندوزی همچنین بیان خوب و شیوایی داشته و در بین دانشجویان نیز محبوبیت خوبی دارد. یکی از دروس ثابت که خاندوزی در دانشگاه تدریس می‌کند، درس اقتصاد ایران است و این به‌معنای آن است که او شناخت کافی از اقتصاد ایران دارد و آشنایی با اقتصاد ایران امکان شناسایی سریع مسائل اقتصاد را برای دکتر خاندوزی فراهم می‌کند.

فکر می‌کنید وزیر اقتصاد پیشنهادی دولت جدید در کار خود موفق خواهد بود؟

همانطور که گفتم سرنوشت اقتصاد ایران در انجام یک کار تیمی است. این کار تیمی حتی ممکن است فراتر از دولت باشد؛ مثلا ممکن است مجلس یک راه را در اقتصاد ترسیم کند که متفاوت از راه ترسیم شده در دولت باشد. اگر این راه‌های اقتصادی با هم زاویه داشته باشند، همگرایی یا سینرژی لازم برای پیشرفت کار ایجاد نمی‌شود. اگر برنامه‌های اقتصادی در قالب یک کار تیمی انجام شود با توجه به اینکه آقای خاندوزی خود نماینده مجلس هم بوده است می‌تواند تعامل خوبی با مجلس برقرار کند، اما در کل همانطور که گفتم سرنوشت اقتصاد ایران در انجام یک کار تیمی است و موفقیت وزیر اقتصاد پیشنهادی دولت هم در این قالب معنا می‌شود.

تفکر اقتصادی آقای خاندوزی بیشتر مبتنی بر اقتصاد دولتی است یا رقابتی؟

برداشت من این است که آقای خاندوزی تفکر اقتصاد دولتی ندارد و بیشتر به سمت اقتصاد رقابتی گرایش دارد، اما باز هم تأکید می‌کنم که چون رمز موفقیت کار تیمی است باید همه کابینه و اعضای اقتصادی دولت چنین برداشتی داشته باشند و با هم حرکت کنند تا وزیر اقتصاد هم در کارش موفق باشد.

منبع:

روزنامه همشهری، اقتصاد ایران با چالش‌های فراوانی مواجه است؛ از یک طرف تحریم‌ها بدنه اقتصاد ایران را ضعیف کرده و از طرف دیگر سیاست‌های غلط در سال‌های گذشته به برخی بحران‌ها دامن زده است. پاندمی کرونا هم حجم مشکلات اقتصادی را بیشتر کرده و موجب شده اقتصاد ایران از جنبه‌های مختلف به‌ویژه تولید و تورم با مشکلات عمیقی مواجه شود. اکنون پرسش این است که دولت سید ابراهیم رئیسی باید کدام‌یک از چالش‌های اقتصادی را در اولویت کاری خود قرار دهد. بر همین اساس، روزنامه همشهری در گفت‌وگو با داوود دانش‌جعفری، اقتصاددان، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزیر اسبق اقتصاد به چالش‌های پیش‌روی دولت سیزدهم پرداخته است. دانش‌جعفری معتقد است: با وجود اینکه اقتصاد ایران با چالش‌های جدی مواجه است، درصورتی که کابینه دولت رئیسی، مشی اقتصادی واحدی را در پیش بگیرد، می‌تواند در قالب یک کار تیمی مشترک به مشکلات غلبه کند. او تأکید می‌کند: رمز موفقیت دولت جدید در حوزه اقتصاد یک کار تیمی منسجم است.

به‌نظر شما مهم‌ترین مشکلات اقتصاد ایران چیست و دولت جدید باید چه اولویت‌هایی را در اقتصاد مدنظر قرار دهد؟

شاید بهتر باشد این پرسش از تیم اقتصادی دولت جدید پرسیده شود؛ به این دلیل که قاعدتا برنامه اقتصادی دولت جدید براساس برداشت آنها از مشکلات اقتصادی ایران تعریف می‌شود، اما اگر نظر مرا بخواهید باید بگویم اقتصاد ایران هم‌اکنون چند مشکل اساسی دارد و قاعدتا تیم اقتصادی دولت جدید باید به این مشکلات بپردازد.

یکی از مشکلات فعلی اقتصاد ایران رکود کسب‌وکار، فرصت‌های شغلی بسیار کم و درآمد کم کارکنان شاغل است که موجب شده خانواده‌ها نتوانند از پس مخارج زندگی‌شان بربیایند و زندگی را اداره کنند. تورم، مشکل دیگری است که به کاهش مستمر ارزش پول ملی منجر شده است.

از طرف دیگر توجه بیش از حد به سیاست‌های پوپولیستی یکی دیگر از مهم‌ترین مشکلات اقتصاد ایران است که در فضای اقتصاد سیاسی پدیده بسیار مهمی است و آثار بسیار عمیقی دارد. این موضوع در عین حال به افزایش مخارج دولت منجر شده و توان مالی دولت را کاهش داده؛ به‌طوری که دست دولت برای تامین مخارج و هزینه‌های سنگین کشور خالی است.
علاوه بر این، اقتصاد ایران در طول سال‌های گذشته با یک‌سری تکانه‌های مستمر ناشی از عوامل خارجی مثل تحریم‌ها مواجه بوده و اخیرا هم تکانه‌های ناشی از پاندمی کرونا بی‌ثباتی را در برخی کسب‌وکارها به‌ویژه در حوزه خدمات افزایش داده است.

به‌نظر شما آیا در شرایط فعلی حل مشکلات تولید بر تورم اولویت دارد یا برعکس؟

درواقع پرسش اصلی این است که برای رونق تولید و راه‌اندازی کسب‌وکارها باید منابع مالی را از کجا تامین کرد؟ اگر دولت برای رسیدن به هدف افزایش تولید از یک سازوکارهایی استفاده کند که به افزایش تورم منجر شود، این موضوع می‌تواند تولید را از صرفه اقتصادی خارج کند؛ بنابراین متغیرهای اقتصادی را باید با هم تنظیم کرد.

یکی از مشکلات اقتصاد ایران این است که مخارج دولت زیاد است و حتی در دورانی که درآمدهای نفتی دولت زیاد بوده، باز هم میزان مخارج دولت بیشتر از توان مالی‌اش بوده است. درواقع در سال‌های گذشته دولت برای تامین منابع مالی موردنیازش عمدتا به سیستم بانکی فشار وارد کرده و افزایش فشار مالی به بانک‌ها و بانک مرکزی به‌معنای چاپ پول و رشد پول پرقدرت در اقتصاد است و این خود عامل مهمی برای افزایش تورم است.

باید دقت کرد که هیچ اقتصادی در تورم‌های بالا به اهدافش دست پیدا نمی‌کند و لازمه سرمایه‌گذاری در هر کشوری این است که تورم پایین باشد، اما به‌طور دقیق‌تر باید متغیرهای اقتصادی مانند تولید و تورم را با همدیگر تنظیم کرد. متغیر کاهش تورم را باید از طریق کاهش مخارج دولت، میدان دادن به بخش خصوصی و مردم دنبال کرد، اما راه‌اندازی کسب‌وکار را باید از طریق هدایت منابع مالی موجود در جهت کسب‌وکارهایی که پیشران اقتصاد هستند، دنبال کرد تا اقتصاد را به تحرک وادارند. اگر منابع مالی به سمت این پیشران‌های اقتصاد هدایت شود، می‌توان به اهداف موردنظر در زمینه تولید دست پیدا کرد.

مثل مسکن؟

مسکن هم یکی از این پیشران‌های اقتصاد است، ولی نباید شیوه تامین مالی آن به افزایش تورم منجر شود. درواقع حوزه مسکن باید به کمک خود مردم توسعه پیدا کند و کمک‌های دولتی باید شامل اعطای زمین ارزان‌قیمت و ارائه تسهیلات به‌خود مردم باشد؛ نه اینکه دولت پول پرقدرت تولید کند. تعاونی‌ها هم باید با همین طریق خودشان وارد حوزه ساخت مسکن شوند. سیاست‌هایی که در این بخش دنبال می‌شود نباید به‌گونه‌ای باشد که به اهداف اصلی‌مان دست پیدا نکنیم و همچون سال‌های گذشته در گرداب تورم گرفتار شویم.

پس ما باید در هدفگذاری‌هایمان مشکلات تولید و تورم را به موازات هم حل کنیم؟

اقتصاد مثل اتاق جنگ است و شرایط اقتصادی باید هر روز به‌طور مداوم سنجیده شود تا در نهایت به هدف موردنظر دست پیدا کنیم. نکته مهم این است که ما باید از کشورهایی که اقتصادشان به رونق رسیده درس بگیریم. این کشورها از روش‌های تجربه شده استفاده کرده‌اند و به موفقیت رسیده‌اند؛ مثلا میانگین تورم در بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ در ترکیه ۷۲.۵ درصد بود و حتی در یک مقطع، میزان تورم در ترکیه به ۱۰۰ درصد هم رسید، اما به‌کارگیری سیاست‌های صحیح به کنترل تورم منجر شد. میزان تورم در ترکیه به‌قدری بود که خیلی از مردم به شوخی می‌گفتند وقتی به رستوران می‌روید، همان ابتدا صورتحساب را پرداخت کنید؛ چون ممکن است بعد از خوردن غذا، قیمت آن غذا گران شده باشد.

مقامات اقتصادی ترکیه چندین بار تلاش کردند تورم را کنترل کنند، اما ناموفق بودند و زمانی موفق شدند که راه را به‌صورت اصولی طی کردند.

دولتمردان ترکیه زمانی موفق شدند تورم را کنترل کنند که از مخارج دولت کاستند؛ به‌طور مثال هر سال دولت به‌خاطر افزایش تورم حقوق کارکنان را تا ۱۵ درصد افزایش می‌داد، اما یکی از وزیران اقتصاد ترکیه بعد از آغاز به کارش اعلام کرد نه فقط حقوق کارمندان و کارکنان را ۱۵ درصد افزایش نمی‌دهد، بلکه ۱۵ درصد از میزان حقوق کارمندان کم می‌کند. مقامات ترکیه به مردم توضیح دادند با افزایش مخارج دولت، تورم افزایش پیدا می‌کند و با وجود آنکه حقوق ماهانه ۱۵ درصد افزایش پیدا می‌کند، اما با افزایش تورم قدرت خرید کاهش پیدا می‌کند. مردم نیز متقاعد شدند و دولت ترکیه توانست تورم را کنترل کند. اقتصاد ما نیز از این قاعده مستثنا نیست. بسیاری اوقات اهداف ما اهداف خوبی است، اما کارهایی انجام می‌دهیم که مغایر با اهدافمان است؛ به همین دلیل دولت باید از سیاست‌های پوپولیستی اجتناب کند. پرداختن به مسائل واقعی و کمتر پوپولیستی می‌تواند چشم‌انداز دقیق‌تری را برای ما ترسیم کند. مطمئن هستم اگر دولت اهداف و چشم‌انداز روشنی داشته باشد می‌تواند مشکلات را کاهش دهد.

اگر برجام احیا نشود و مذاکرات هسته‌ای با شکست مواجه شود، آیا دولت می‌تواند بر مشکلات اقتصادی چیره شود؟

اگر تکانه‌هایی که از بخش خارجی به اقتصاد ایران تحمیل می‌شود کمتر شود، طبیعتا اقتصاد ایران راحت‌تر حرکت خواهد کرد. درواقع با احیای برجام درصد موفقیت دولت در حوزه اقتصاد بیشتر می‌شود، اما چار چوب کلی همان اقتصاد مقاومتی است؛ به این معنا که باید در بلندمدت میزان ضربه‌پذیری اقتصاد ایران از تکانه‌های خارجی کمتر شود.

به خاطر دارم زمانی که وزیر اقتصاد بودم زمانی که در یک اجلاس بانک جهانی شرکت کرده بودیم باخبر شدیم که آمریکا در فکر آن است که ۳‌ ماه بعد صادرات بنزین به ایران را تحریم کند. این دوره زمانی بود که اقتصاد ایران وابستگی زیادی به واردات بنزین داشت، اما در همان دوره با اقداماتی که انجام شد میزان وابستگی به بنزین وارداتی کاهش پیدا کرد و آمریکا نتوانست اهدافش را محقق کند؛ بنابراین باید اقداماتی انجام شود که میزان ضربه‌پذیری اقتصاد ایران در برابر تکانه‌های خارجی کمتر شود.

این ضربه‌پذیری باید از زاویه تقویت اقتصاد داخلی باشد. با این حال می‌توان گفت احیای برجام و رفع تحریم‌ها نیز می‌تواند میزان تکانه‌هایی که به اقتصاد ایران وارد می‌شود را کمتر کند.

به‌نظر شما چه عواملی می‌تواند به موفقیت دولت در حل چالش‌های اقتصادی منجر شود؟

یکی از موضوعات مهم برای هر دولتی این است که تا آنجا که می‌تواند فعالیت‌های اقتصادی را به مردم بسپارد و خود صرفا در جهت ایجاد هماهنگی و نظارت کلان بر اقتصاد گام بردارد. اگر دولت بخواهد خودش همه کارها را انجام دهد، همان ابتدا منابع مالی‌اش به پایان می‌رسد و مشکلات همچنان پابرجا باقی خواهد ماند. با این حال باید توجه کرد که راز موفقیت دولت، در کار تیمی است. منظور از تیم، هم تیم اقتصادی دولت و هم کل تیم کابینه در بخش داخلی و خارجی است.

تیم اقتصادی دولت مثل چرخ‌های یک ماشین هستند که باید با هم حرکت کنند؛ البته فرمان خودرو دست افراد دیگری است. درحقیقت دولت و نظام همگی مثل یک تیم حرکت می‌کنند که این شامل نهادهای غیردولتی هم می‌شود. موفقیت دولت در حوزه اقتصاد صرفا مربوط به کارهای قابل انجام نیست، بلکه باید کارهایی را که دولت نباید انجام بدهد هم مدنظر داشت. پرداختن به مسائل پوپولیستی یکی از این موضوعات است. البته متأسفانه پوپولیسم در همه ابعاد کشور ریشه دوانیده، در مقابله با این جریان نباید اجازه داد منابع کشور صرف اجرای کارهایی شود که دولت نباید انجام بدهد.

دولت باید در قالب یک کار تیمی چشم‌انداز و اهداف مشخصی را ترسیم کند و با طراحی یک سلسله اقدامات، تلاش کند تا به اهدافش دست پیدا کند. اگر کل تیم یک هدف مشخص را با هم دنبال کنند حتما موفق می‌شوند، اما اگر تک‌روی داشته باشند، قطعا دولت دچار مشکل می‌شود.

منابع مالی ایران همیشه و به‌ویژه در شرایط فعلی بسیار محدود است؛ بنابراین باید یاد بگیریم که از این منابع برای هدف‌هایی که طراحی کرده‌ایم چگونه استفاده کنیم. علاوه بر کار تیمی دولت باید چشم‌انداز مشخصی داشته باشد تا از پراکنده کاری و روزمرگی جلوگیری کند؛ به این معنا که دولت نباید کارهایی را مغایر با کارهای گذشته‌اش انجام دهد. موضوع سومی که دولت باید به آن توجه کند، این است که باید برنامه اقدام مشخص و مؤثری داشته باشد؛ یعنی شیوه رسیدن به هدف را دقیقا مشخص کند. خیلی وقت‌ها مقصد ما روشن است و می‌دانیم قرار است به کجا برویم، ولی راه رسیدن به مقصد را خوب طراحی نمی‌کنیم و از همان ابتدا به بیراهه می‌رویم.

نظر شما درباره احسان خاندوزی، وزیر پیشنهادی اقتصاد به مجلس چیست؟

آقای خاندوزی همکار من در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است و از ویژگی‌های شخصی بسیار خوبی برخوردار است؛ به‌طور مثال علاوه بر نیروی جوانی اهل تعامل با اهالی کسب‌وکار نیز هست. رساله دکتری آقای خاندوزی در حوزه عدالت بوده که در شرایط فعلی یک نیاز مهم برای اقتصاد کشور است. درواقع عدالت یک موضوع چالشی در اقتصاد ایران است و تخصص دکتر خاندوزی در این حوزه می‌تواند به او در انجام فعالیت‌هایش کمک کند. آقای خاندوزی همچنین بیان خوب و شیوایی داشته و در بین دانشجویان نیز محبوبیت خوبی دارد. یکی از دروس ثابت که خاندوزی در دانشگاه تدریس می‌کند، درس اقتصاد ایران است و این به‌معنای آن است که او شناخت کافی از اقتصاد ایران دارد و آشنایی با اقتصاد ایران امکان شناسایی سریع مسائل اقتصاد را برای دکتر خاندوزی فراهم می‌کند.

فکر می‌کنید وزیر اقتصاد پیشنهادی دولت جدید در کار خود موفق خواهد بود؟

همانطور که گفتم سرنوشت اقتصاد ایران در انجام یک کار تیمی است. این کار تیمی حتی ممکن است فراتر از دولت باشد؛ مثلا ممکن است مجلس یک راه را در اقتصاد ترسیم کند که متفاوت از راه ترسیم شده در دولت باشد. اگر این راه‌های اقتصادی با هم زاویه داشته باشند، همگرایی یا سینرژی لازم برای پیشرفت کار ایجاد نمی‌شود. اگر برنامه‌های اقتصادی در قالب یک کار تیمی انجام شود با توجه به اینکه آقای خاندوزی خود نماینده مجلس هم بوده است می‌تواند تعامل خوبی با مجلس برقرار کند، اما در کل همانطور که گفتم سرنوشت اقتصاد ایران در انجام یک کار تیمی است و موفقیت وزیر اقتصاد پیشنهادی دولت هم در این قالب معنا می‌شود.

تفکر اقتصادی آقای خاندوزی بیشتر مبتنی بر اقتصاد دولتی است یا رقابتی؟

برداشت من این است که آقای خاندوزی تفکر اقتصاد دولتی ندارد و بیشتر به سمت اقتصاد رقابتی گرایش دارد، اما باز هم تأکید می‌کنم که چون رمز موفقیت کار تیمی است باید همه کابینه و اعضای اقتصادی دولت چنین برداشتی داشته باشند و با هم حرکت کنند تا وزیر اقتصاد هم در کارش موفق باشد.

منبع:

روزنامه همشهری، اقتصاد ایران با چالش‌های فراوانی مواجه است؛ از یک طرف تحریم‌ها بدنه اقتصاد ایران را ضعیف کرده و از طرف دیگر سیاست‌های غلط در سال‌های گذشته به برخی بحران‌ها دامن زده است. پاندمی کرونا هم حجم مشکلات اقتصادی را بیشتر کرده و موجب شده اقتصاد ایران از جنبه‌های مختلف به‌ویژه تولید و تورم با مشکلات عمیقی مواجه شود. اکنون پرسش این است که دولت سید ابراهیم رئیسی باید کدام‌یک از چالش‌های اقتصادی را در اولویت کاری خود قرار دهد. بر همین اساس، روزنامه همشهری در گفت‌وگو با داوود دانش‌جعفری، اقتصاددان، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزیر اسبق اقتصاد به چالش‌های پیش‌روی دولت سیزدهم پرداخته است. دانش‌جعفری معتقد است: با وجود اینکه اقتصاد ایران با چالش‌های جدی مواجه است، درصورتی که کابینه دولت رئیسی، مشی اقتصادی واحدی را در پیش بگیرد، می‌تواند در قالب یک کار تیمی مشترک به مشکلات غلبه کند. او تأکید می‌کند: رمز موفقیت دولت جدید در حوزه اقتصاد یک کار تیمی منسجم است.

به‌نظر شما مهم‌ترین مشکلات اقتصاد ایران چیست و دولت جدید باید چه اولویت‌هایی را در اقتصاد مدنظر قرار دهد؟

شاید بهتر باشد این پرسش از تیم اقتصادی دولت جدید پرسیده شود؛ به این دلیل که قاعدتا برنامه اقتصادی دولت جدید براساس برداشت آنها از مشکلات اقتصادی ایران تعریف می‌شود، اما اگر نظر مرا بخواهید باید بگویم اقتصاد ایران هم‌اکنون چند مشکل اساسی دارد و قاعدتا تیم اقتصادی دولت جدید باید به این مشکلات بپردازد.

یکی از مشکلات فعلی اقتصاد ایران رکود کسب‌وکار، فرصت‌های شغلی بسیار کم و درآمد کم کارکنان شاغل است که موجب شده خانواده‌ها نتوانند از پس مخارج زندگی‌شان بربیایند و زندگی را اداره کنند. تورم، مشکل دیگری است که به کاهش مستمر ارزش پول ملی منجر شده است.

از طرف دیگر توجه بیش از حد به سیاست‌های پوپولیستی یکی دیگر از مهم‌ترین مشکلات اقتصاد ایران است که در فضای اقتصاد سیاسی پدیده بسیار مهمی است و آثار بسیار عمیقی دارد. این موضوع در عین حال به افزایش مخارج دولت منجر شده و توان مالی دولت را کاهش داده؛ به‌طوری که دست دولت برای تامین مخارج و هزینه‌های سنگین کشور خالی است.
علاوه بر این، اقتصاد ایران در طول سال‌های گذشته با یک‌سری تکانه‌های مستمر ناشی از عوامل خارجی مثل تحریم‌ها مواجه بوده و اخیرا هم تکانه‌های ناشی از پاندمی کرونا بی‌ثباتی را در برخی کسب‌وکارها به‌ویژه در حوزه خدمات افزایش داده است.

به‌نظر شما آیا در شرایط فعلی حل مشکلات تولید بر تورم اولویت دارد یا برعکس؟

درواقع پرسش اصلی این است که برای رونق تولید و راه‌اندازی کسب‌وکارها باید منابع مالی را از کجا تامین کرد؟ اگر دولت برای رسیدن به هدف افزایش تولید از یک سازوکارهایی استفاده کند که به افزایش تورم منجر شود، این موضوع می‌تواند تولید را از صرفه اقتصادی خارج کند؛ بنابراین متغیرهای اقتصادی را باید با هم تنظیم کرد.

یکی از مشکلات اقتصاد ایران این است که مخارج دولت زیاد است و حتی در دورانی که درآمدهای نفتی دولت زیاد بوده، باز هم میزان مخارج دولت بیشتر از توان مالی‌اش بوده است. درواقع در سال‌های گذشته دولت برای تامین منابع مالی موردنیازش عمدتا به سیستم بانکی فشار وارد کرده و افزایش فشار مالی به بانک‌ها و بانک مرکزی به‌معنای چاپ پول و رشد پول پرقدرت در اقتصاد است و این خود عامل مهمی برای افزایش تورم است.

باید دقت کرد که هیچ اقتصادی در تورم‌های بالا به اهدافش دست پیدا نمی‌کند و لازمه سرمایه‌گذاری در هر کشوری این است که تورم پایین باشد، اما به‌طور دقیق‌تر باید متغیرهای اقتصادی مانند تولید و تورم را با همدیگر تنظیم کرد. متغیر کاهش تورم را باید از طریق کاهش مخارج دولت، میدان دادن به بخش خصوصی و مردم دنبال کرد، اما راه‌اندازی کسب‌وکار را باید از طریق هدایت منابع مالی موجود در جهت کسب‌وکارهایی که پیشران اقتصاد هستند، دنبال کرد تا اقتصاد را به تحرک وادارند. اگر منابع مالی به سمت این پیشران‌های اقتصاد هدایت شود، می‌توان به اهداف موردنظر در زمینه تولید دست پیدا کرد.

مثل مسکن؟

مسکن هم یکی از این پیشران‌های اقتصاد است، ولی نباید شیوه تامین مالی آن به افزایش تورم منجر شود. درواقع حوزه مسکن باید به کمک خود مردم توسعه پیدا کند و کمک‌های دولتی باید شامل اعطای زمین ارزان‌قیمت و ارائه تسهیلات به‌خود مردم باشد؛ نه اینکه دولت پول پرقدرت تولید کند. تعاونی‌ها هم باید با همین طریق خودشان وارد حوزه ساخت مسکن شوند. سیاست‌هایی که در این بخش دنبال می‌شود نباید به‌گونه‌ای باشد که به اهداف اصلی‌مان دست پیدا نکنیم و همچون سال‌های گذشته در گرداب تورم گرفتار شویم.

پس ما باید در هدفگذاری‌هایمان مشکلات تولید و تورم را به موازات هم حل کنیم؟

اقتصاد مثل اتاق جنگ است و شرایط اقتصادی باید هر روز به‌طور مداوم سنجیده شود تا در نهایت به هدف موردنظر دست پیدا کنیم. نکته مهم این است که ما باید از کشورهایی که اقتصادشان به رونق رسیده درس بگیریم. این کشورها از روش‌های تجربه شده استفاده کرده‌اند و به موفقیت رسیده‌اند؛ مثلا میانگین تورم در بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ در ترکیه ۷۲.۵ درصد بود و حتی در یک مقطع، میزان تورم در ترکیه به ۱۰۰ درصد هم رسید، اما به‌کارگیری سیاست‌های صحیح به کنترل تورم منجر شد. میزان تورم در ترکیه به‌قدری بود که خیلی از مردم به شوخی می‌گفتند وقتی به رستوران می‌روید، همان ابتدا صورتحساب را پرداخت کنید؛ چون ممکن است بعد از خوردن غذا، قیمت آن غذا گران شده باشد.

مقامات اقتصادی ترکیه چندین بار تلاش کردند تورم را کنترل کنند، اما ناموفق بودند و زمانی موفق شدند که راه را به‌صورت اصولی طی کردند.

دولتمردان ترکیه زمانی موفق شدند تورم را کنترل کنند که از مخارج دولت کاستند؛ به‌طور مثال هر سال دولت به‌خاطر افزایش تورم حقوق کارکنان را تا ۱۵ درصد افزایش می‌داد، اما یکی از وزیران اقتصاد ترکیه بعد از آغاز به کارش اعلام کرد نه فقط حقوق کارمندان و کارکنان را ۱۵ درصد افزایش نمی‌دهد، بلکه ۱۵ درصد از میزان حقوق کارمندان کم می‌کند. مقامات ترکیه به مردم توضیح دادند با افزایش مخارج دولت، تورم افزایش پیدا می‌کند و با وجود آنکه حقوق ماهانه ۱۵ درصد افزایش پیدا می‌کند، اما با افزایش تورم قدرت خرید کاهش پیدا می‌کند. مردم نیز متقاعد شدند و دولت ترکیه توانست تورم را کنترل کند. اقتصاد ما نیز از این قاعده مستثنا نیست. بسیاری اوقات اهداف ما اهداف خوبی است، اما کارهایی انجام می‌دهیم که مغایر با اهدافمان است؛ به همین دلیل دولت باید از سیاست‌های پوپولیستی اجتناب کند. پرداختن به مسائل واقعی و کمتر پوپولیستی می‌تواند چشم‌انداز دقیق‌تری را برای ما ترسیم کند. مطمئن هستم اگر دولت اهداف و چشم‌انداز روشنی داشته باشد می‌تواند مشکلات را کاهش دهد.

اگر برجام احیا نشود و مذاکرات هسته‌ای با شکست مواجه شود، آیا دولت می‌تواند بر مشکلات اقتصادی چیره شود؟

اگر تکانه‌هایی که از بخش خارجی به اقتصاد ایران تحمیل می‌شود کمتر شود، طبیعتا اقتصاد ایران راحت‌تر حرکت خواهد کرد. درواقع با احیای برجام درصد موفقیت دولت در حوزه اقتصاد بیشتر می‌شود، اما چار چوب کلی همان اقتصاد مقاومتی است؛ به این معنا که باید در بلندمدت میزان ضربه‌پذیری اقتصاد ایران از تکانه‌های خارجی کمتر شود.

به خاطر دارم زمانی که وزیر اقتصاد بودم زمانی که در یک اجلاس بانک جهانی شرکت کرده بودیم باخبر شدیم که آمریکا در فکر آن است که ۳‌ ماه بعد صادرات بنزین به ایران را تحریم کند. این دوره زمانی بود که اقتصاد ایران وابستگی زیادی به واردات بنزین داشت، اما در همان دوره با اقداماتی که انجام شد میزان وابستگی به بنزین وارداتی کاهش پیدا کرد و آمریکا نتوانست اهدافش را محقق کند؛ بنابراین باید اقداماتی انجام شود که میزان ضربه‌پذیری اقتصاد ایران در برابر تکانه‌های خارجی کمتر شود.

این ضربه‌پذیری باید از زاویه تقویت اقتصاد داخلی باشد. با این حال می‌توان گفت احیای برجام و رفع تحریم‌ها نیز می‌تواند میزان تکانه‌هایی که به اقتصاد ایران وارد می‌شود را کمتر کند.

به‌نظر شما چه عواملی می‌تواند به موفقیت دولت در حل چالش‌های اقتصادی منجر شود؟

یکی از موضوعات مهم برای هر دولتی این است که تا آنجا که می‌تواند فعالیت‌های اقتصادی را به مردم بسپارد و خود صرفا در جهت ایجاد هماهنگی و نظارت کلان بر اقتصاد گام بردارد. اگر دولت بخواهد خودش همه کارها را انجام دهد، همان ابتدا منابع مالی‌اش به پایان می‌رسد و مشکلات همچنان پابرجا باقی خواهد ماند. با این حال باید توجه کرد که راز موفقیت دولت، در کار تیمی است. منظور از تیم، هم تیم اقتصادی دولت و هم کل تیم کابینه در بخش داخلی و خارجی است.

تیم اقتصادی دولت مثل چرخ‌های یک ماشین هستند که باید با هم حرکت کنند؛ البته فرمان خودرو دست افراد دیگری است. درحقیقت دولت و نظام همگی مثل یک تیم حرکت می‌کنند که این شامل نهادهای غیردولتی هم می‌شود. موفقیت دولت در حوزه اقتصاد صرفا مربوط به کارهای قابل انجام نیست، بلکه باید کارهایی را که دولت نباید انجام بدهد هم مدنظر داشت. پرداختن به مسائل پوپولیستی یکی از این موضوعات است. البته متأسفانه پوپولیسم در همه ابعاد کشور ریشه دوانیده، در مقابله با این جریان نباید اجازه داد منابع کشور صرف اجرای کارهایی شود که دولت نباید انجام بدهد.

دولت باید در قالب یک کار تیمی چشم‌انداز و اهداف مشخصی را ترسیم کند و با طراحی یک سلسله اقدامات، تلاش کند تا به اهدافش دست پیدا کند. اگر کل تیم یک هدف مشخص را با هم دنبال کنند حتما موفق می‌شوند، اما اگر تک‌روی داشته باشند، قطعا دولت دچار مشکل می‌شود.

منابع مالی ایران همیشه و به‌ویژه در شرایط فعلی بسیار محدود است؛ بنابراین باید یاد بگیریم که از این منابع برای هدف‌هایی که طراحی کرده‌ایم چگونه استفاده کنیم. علاوه بر کار تیمی دولت باید چشم‌انداز مشخصی داشته باشد تا از پراکنده کاری و روزمرگی جلوگیری کند؛ به این معنا که دولت نباید کارهایی را مغایر با کارهای گذشته‌اش انجام دهد. موضوع سومی که دولت باید به آن توجه کند، این است که باید برنامه اقدام مشخص و مؤثری داشته باشد؛ یعنی شیوه رسیدن به هدف را دقیقا مشخص کند. خیلی وقت‌ها مقصد ما روشن است و می‌دانیم قرار است به کجا برویم، ولی راه رسیدن به مقصد را خوب طراحی نمی‌کنیم و از همان ابتدا به بیراهه می‌رویم.

نظر شما درباره احسان خاندوزی، وزیر پیشنهادی اقتصاد به مجلس چیست؟

آقای خاندوزی همکار من در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است و از ویژگی‌های شخصی بسیار خوبی برخوردار است؛ به‌طور مثال علاوه بر نیروی جوانی اهل تعامل با اهالی کسب‌وکار نیز هست. رساله دکتری آقای خاندوزی در حوزه عدالت بوده که در شرایط فعلی یک نیاز مهم برای اقتصاد کشور است. درواقع عدالت یک موضوع چالشی در اقتصاد ایران است و تخصص دکتر خاندوزی در این حوزه می‌تواند به او در انجام فعالیت‌هایش کمک کند. آقای خاندوزی همچنین بیان خوب و شیوایی داشته و در بین دانشجویان نیز محبوبیت خوبی دارد. یکی از دروس ثابت که خاندوزی در دانشگاه تدریس می‌کند، درس اقتصاد ایران است و این به‌معنای آن است که او شناخت کافی از اقتصاد ایران دارد و آشنایی با اقتصاد ایران امکان شناسایی سریع مسائل اقتصاد را برای دکتر خاندوزی فراهم می‌کند.

فکر می‌کنید وزیر اقتصاد پیشنهادی دولت جدید در کار خود موفق خواهد بود؟

همانطور که گفتم سرنوشت اقتصاد ایران در انجام یک کار تیمی است. این کار تیمی حتی ممکن است فراتر از دولت باشد؛ مثلا ممکن است مجلس یک راه را در اقتصاد ترسیم کند که متفاوت از راه ترسیم شده در دولت باشد. اگر این راه‌های اقتصادی با هم زاویه داشته باشند، همگرایی یا سینرژی لازم برای پیشرفت کار ایجاد نمی‌شود. اگر برنامه‌های اقتصادی در قالب یک کار تیمی انجام شود با توجه به اینکه آقای خاندوزی خود نماینده مجلس هم بوده است می‌تواند تعامل خوبی با مجلس برقرار کند، اما در کل همانطور که گفتم سرنوشت اقتصاد ایران در انجام یک کار تیمی است و موفقیت وزیر اقتصاد پیشنهادی دولت هم در این قالب معنا می‌شود.

تفکر اقتصادی آقای خاندوزی بیشتر مبتنی بر اقتصاد دولتی است یا رقابتی؟

برداشت من این است که آقای خاندوزی تفکر اقتصاد دولتی ندارد و بیشتر به سمت اقتصاد رقابتی گرایش دارد، اما باز هم تأکید می‌کنم که چون رمز موفقیت کار تیمی است باید همه کابینه و اعضای اقتصادی دولت چنین برداشتی داشته باشند و با هم حرکت کنند تا وزیر اقتصاد هم در کارش موفق باشد.

منبع: روزنامه همشهری

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: