میزان توسعه و رشد اقتصادی کشورها، با معیارهای مختلفی سنجیده میشود. تورم یکی از این معیارهاست که میتواند وضعیت اقتصادی کشورها را به خوبی تشریح کند. احتمالا بسیاری از ما این اصطلاح را بارها شنیده و آن را به طور ملموس تجربه کردهایم. تورم، میتواند بسیاری از جنبههای زندگی انسان از خودروهای دست دوم گرفته تا بازار مسکن، بورس و... را شامل شود. اما شاید برای بسیاری سوال باشد که تورم چیست و به چه دلایلی رخ میدهد و یا افزایش مییابد؟ با این نوشته همراه شوید تا پاسخ سوالات خود را بیابید.
برای اینکه بتوانیم به سوالات فوق پاسخ دهیم، بهتر است ابتدا با مفهوم تورم آشنا شویم. تورم عبارت است از افزایش سطح قیمت کالاها و خدمات در یک بازه زمانی خاص. اساساً به این معنی که اگر تا دیروز قیمت یک پفک 5 هزار تومان بود، امسال برای خرید آن باید 10 هزار تومان پرداخت کنید. تورم معمولاً بر حسب درصد مورد تعیین میگردد. بنابراین اگر تورم 2 درصد باشد، قیمت یک کارتن تخم مرغ که 3 دلار بود، با احتساب تورم اکنون 3.06 دلار است.
نرخ تورم در همه کشورها یکسان نیست. در برخی از کشورها ممکن است نرخ تورم بالای ده درصد باشد در برخی کشورها، زیر 10 درصد و در برخی از کشورها نیز زیر صفر درصد. بله درست متوجه شدید. زیر صفر درصد. معمولا از این نوع تورم به عنوان تورم منفی یاد میشود و اتفاقا برخلاف تصور چندان هم برای اقتصاد جالب نیست. زیرا به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، حداقلی از تورم برای رشد اقتصادی لازم است. گفته شده است میزان متعادل تورم برای رشد اقتصادی 2 تا 3 درصد است. اما حال که تا حدودی با مفهوم تورم آشنا شدید بهتر است به سراغ دلایل رشد تورم برویم
مهمترین دلیلی که اقتصاددانان از آن به عنوان عامل افزایش و ایجاد تورم یاد میکنند، افزایش عرضه پول است. دین بیکر، اقتصاددان ارشد در مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاست، می گوید: «داستان ساده این است که پول زیاد به دنبال کالاها و خدمات بسیار کم اتفاق میافتد.» این بدان معناست که عرضه پول زمانی باعث ایجاد تورم میشود که تعادل میان عرضه پول و خدمات و کالاهای تولیدی به هم بخورد. به عنوان نمونه زمانی که کسری بودجه اتفاق میافتد ممکن است دولت از بانک مرکزی تقاضای چاپ پول بیشتر کند. با چاپ پول نقدینگی افزایش مییابد و با برهم خوردن تعادل، تورم افزایش مییابد.
افزایش عرضه پول همچنین میتواند تورم از نوع کشش تقاضا را افزایش دهد. بدین معنا که با گردش پول بیشتر، تقاضا رشد میکند و قیمتها افزایش مییابد. برخی از اقتصاددانان معتقدند که عرضه پول در شرایط بحرانی میتواند علیرغم ایجاد تورم، به رشد اقتصادی و کمرنگ شدن مشکلاتی همچون بیکاری کمک کند. از این رو پیشنهاد میکنند بهتر است به جای تزریق مستقیم پول از روشهایی که به تسریع روند انتقال پول کمک میکند، استفاده کنند. اقداماتی مانند افزایش خودپردازها یا ایجاد پرداخت یار، روشی برای کمک کردن به وضعیت اقتصادی است.
تورم فشاری هزینه زمانی رخ میدهد که قیمت نهایی محصولات به دلیل افزایش هزینههای تولید مانند مواد اولیه و دستمزد افزایش مییابد. این اتفاق در حالی رخ میدهد که تقاضا برای کالاها بدون تغییر است اما عرضه کالا به دلیل هزینههای بالاتر تولید کاهش مییابد و یا آنکه محصولات تولید شده با قیمت بالا وارد بازار میشوند. آن هم با تعداد کمتر. در نتیجه، هزینههای اضافی تولید به صورت قیمتهای بالاتر برای کالاهای نهایی به مصرف کنندگان منتقل میشود. افزایش هزینههای تولید میتواند هم ناشی از سیاستهای داخلی مانند افزایش دستمزدها باشد و هم برخی از سیاستهای جهانی مانند تحریم و...
تورم کشش تقاضا میتواند ناشی از تقاضای قوی مصرف کننده برای یک محصول یا خدمات باشد. هنگامی که تقاضا برای کالاهای گستردهای در یک اقتصاد افزایش مییابد، قیمت آنها افزایش مییابد. البته تاثیر منفی این نوع تورم آن است که تقاضای پایدار میتواند در اقتصاد بازتاب داشته باشد و هزینههای سایر کالاها را افزایش دهد. نتیجه تورم از نوع کشش تقاضا است.
تورم بالا، مانع رشد اقتصادی است، اما رشد اقتصادی نیز گاه منجربه افزایش تورم میشود. بدین ترتیب که در یک اقتصاد رو به رشد یا در حال توسعه، بیکاری کاهش مییابد و دستمزدها معمولاً افزایش مییابد. در نتیجه، نقدینگی افراد افزایش مییابد و تمایل برای خرید تجملات و کالاهای لوکس بیشتر میشود. تقاضای بالا به تامین کنندگان اجازه میدهد تا قیمتها را افزایش دهند که به نوبه خود منجر به مشاغل بیشتر میشود که پول بیشتری را در گردش میگذارد و دور و بر آن می چرخد. البته این نوع تورم معمولا تورم مثبت محسوب میشود.
در کشورهایی که مسکن به عنوان یک گزینه سرمایهگذاری مطرح است، میتواند عاملی در جهت افزایش تورم نیز باشد. به عنوان مثال، بازار مسکن ایران طی چند سال اخیر با فراز و نشیبهای خود مواجه بوده است. هر زمان که تقاضا برای مسکن بیشتر بوده است، قیمت خانه نیز افزایش یافته و تورم بالا رفته است. این تقاضا و افزایش قیمت همچنین بر محصولات و خدمات جانبی که به صنعت مسکن مربوط است نیز تاثیر میگذارد. محصولات ساختمانی مانند چوب و فولاد و همچنین میخها و پرچهای مورد استفاده در خانهها، همگی ممکن است شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه تورم باشند.
سیاست انبساطی مالی توسط دولتها معمولا برای برون رفت از بحران بیکاری و تشویق به تولید بیشتر صورت میگیرد. طی این سیاست دولتها با افزایش هزینهها، تقاضا برای خرید کالاها را بالا برده و باعث میشوند تا تولیدکنندگان به تولید بیشتر و استخدام افراد بیشتر ترغیب شوند. این سیاست علیرغم آنکه به منظور حل بحران بیکاری صورت میگیرد، عملا میتواند میزانی از تورم را به جا گذارد. دولت همچنین میتواند با افزایش هزینههای پروژههای زیربنایی اقتصاد را تحریک کند. نتیجه میتواند افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات باشد که منجر به افزایش قیمت میشود.
عوامل تاثیرگذار بر تورم بسیار زیاد و پیچیده است و ممکن است عاملی که در یک کشور باعث تورم میشود در کشور دیگر باعث رشد اقتصادی شود. از این رو در تحلیل تورم باید تمام عوامل در نظر گرفته شود. با این حال عوامل فوق، از عوامل مهم و کلی در ایجاد تورم هستند.