دبیرکل حزب موتلفه اسلامی پیش بینی کرد که انتخابات امسال پرماجرا و پر از هیجان خواهد بود و همچنین مشارکت مردم نیز از ۵۰ درصد فراتر خواهد رفت.
دبیرکل حزب موتلفه در این گفتگو با ایلنا اظهاراتی عجیبی هم درباره مهسا امینی مطرح کرده و گفته است؛ گشت ارشاد را هم نقد کنند، اما بعد بگویند اگر گشتارشاد این کار را کرد، خانم مهسا هم خیلی کار زشتی کرد.
بخشهایی از مصاحبه با اسدالله بادامچیان را با ایلنا در زیر میخوانید:
- رفراندوم یک امری در قانون اساسی است. رفراندوم یعنی همهپرسی ملی. اما برای هرکاری که همهپرسی ملی انجام نمیدهند. کسی هم با رفراندوم در قانون اساسی مخالف نیست. همه کارهایمان را برای ملت میخواهیم و اگر ملت نپسندید، اجبار نمیخواهیم داشته باشیم
- مؤتلفه اسلامی با ۵۴ امضا نامه نوشت که بنیصدر شایسته ریاستجمهوری نیست. ما او را میشناختیم اما در عینحال ما هم مانع نبودیم و او رئیسجمهور شد و دوستان حزب مؤتلفه هم با ایشان سلام و علیک داشتند. امام به او میدان داد؛ فرماندهی کل قوا را به او داد و حتی در مقابل شهید بهشتی به او گفت شما با هم اختلاف نکنید. دولتمردان با هم اختلاف نداشته باشند.
- با آقای بهشتی جلسه داشتیم و گفت خدمت امام بودیم. گفتم امام شما میفرمایید دولتمردان، مگر ما دولتمردیم؟ ما با تکلیف شرعی شما اینجا هستیم و هر زمان هم شما بفرمایید به دنبال درس طلبگیمان میرویم. امام فرمودند من که نمیتوانم یکطرفه صحبت کنم. بنابراین امام آمد آقای بنیصدر را به مردم نشان داد و مردم فهمیدند این که تصور میکردند یک شخصیت آزاداندیش و مسلط است، نه اینطور نیست. این پینوشه آمریکایی است؛ دیکتاتور است. روز ۱۴ اسفند در دانشگاه این را نشان داد و ملت او را شناخت و کنار گذاشتند. بنی صدر از ترس چه کسی فرار کرد؟ از ترس امام؟ از ترس ملت فرار کرد. مثل رضاخان که میگویند انگلیسها به خاطر آلمانیها او را بردند. نه، مردم آنقدر از رضاخان متنفر بودند که اگر دستشان به او میرسید تکهتکهاش میکردند. از دست مردم فرار کرد.
- بنی صدر در کنار چه کسی فرار کرد؟ مسعود رجوی. همین که آمده بود در انتخابات شرکت کرده بود، در کنار کشمیری که عامل انفجار نخست وزیری بود. در کنار او کلاهی نشسته بود. اینها همه در هواپیما بودند و رفتند. امام در انقلاب اسلامی، افراد را از مردم نمیگیرد. مردم را آگاهی میدهد و آنها جدا میشوند. فتنه بنیصدر با چه حل شد؟ این تدبیر نظام مردمسالارانه اسلامی است. به همین علت شما ملاحظه میفرمایید بنیصدر هم در این نظام تأیید شد. شورای محترم نگهبان هم تنها نهادی است که ۶ فقیه در آن هستند که آنها را ولیفقیه میگذارد. ۶ حقوقدان هم هستندکه نمایندگان ملت انتخابشان میکنند و موظف هستند احراز صلاحیت افرادی را که میخواهند بروند مسئولیت مهم نمایندگان ملت، مجلس خبرگان و ریاست جمهوری را بگیرند، تأیید کند. هیچجای دنیا نیست که بدون نهادی که باید رسیدگی به صلاحیتها را بررسی کند، کسی را در انتخابات شرکت بدهند؟ خیر. نمیشود. چطور برای یک خلبان یا مهماندار هواپیما یا یک کارمند گزینش میشود، برای جایگاه مهم قانونگذاری و مسائل معاهدات و قراردادها و نظارتها نیاز ندارد؟ پس در ضرورت نهادی مثل شورای نگهبان شک نداریم.
- هرکسی ردصلاحیت میشود میگوید شورای نگهبان خطی و باندی عمل میکند
- اما درباره شورای نگهبان و ادعایی که افراد ردصلاحیت شده دارند؛ اصلاحطلب یا اصولگرا فرقی نمیکند. هرکسی ردصلاحیت میشود میگوید شورای نگهبان خطی و باندی عمل میکند. اگر شورای نگهبان میخواست خطی و باندی عمل کند، دیگر در مجلس دوم افراد اصلاحطلب و اصولگرا به مجلس راه نمییافتند. یا مجلس سوم که اکثریت دست اصلاحطلبان آن زمان بود. مجلس ششم اکثریت در اختیار آنها بود. نمایندگان این دو مجلس را چه نهادی تأیید کرده بود؟ شورای نگهبان. شورای نگهبان از نظر قانونی و شرعی نمیتواند نمایندگی ملت را در مسأله مهم نمایندگی به اختیار کسانی بدهد که دارای شرایط و صلاحیت لازم برای نمایندگی نیستند. در قانون اساسی این وظیفه ایشان است. آنهایی هم که ردصلاحیت میشوند، به همهشان اطلاع داده میشود اما اعلام عمومی نمیشود.
- ما رفته بودیم دانشگاهی در یکی از شهرهای خراسان. آقایی که ردصلاحیت شده بود آمد شلوغ کرد که شورای نگهبان من را ردصلاحیت کرده. گفتم آقای محترم لطفا بفرمایید که شما را برای چه چیز رد کرده است؟ گفت معلوم است به علت خط سیاسی که دارم. گفتم همین الان یک نامه بنویس که آقای بادامچیان شما از طرف اینجانب وکالت دارید از شورای نگهبان بپرسید علت رد صلاحیت من چیست و من هم این ردصلاحیت شما را پیگیری میکنم و بعد بنویسید وکالت دارد بیاید اعلام عمومی کند. حاضر نشد زیرا میدانست که او را بیدلیل ردصلاحیت نکردهاند.
- ما در حزب مؤتلفه اجازه نمیدهیم کسی در پی صیغه باشد. اگر کسی در پی این اقدام برود اخراج است. ما در حزب مراقب هستیم که در مؤتلفه اسلامی یکی از این حوادث رخ ندهد. چرا در کمیته امدادی که با وجود مرحوم عسگراولادی و ... دوستان موتلفه مدیریت شده یک رانت و اختلاس نیست؟ چرا درحالی که کمیته امداد با زنهای سرپرست خانواده ارتباط دارد ولی یک مورد اخلاقی در آن یافت نمیشود؟ چون اگر کسی نگاه چپ کند اخراج میشود. اصلا نمیگذارند بماند.
- آن کسی که با میرسلیم دعوا میکند به دلیل دو موضوع است: یک شبکه است که میخواهد کسی جرأت نکند افشایشان کند و قضایا را بگوید. دوم به خاطر مؤتلفه است که میخواهند بگویند در مؤتلفه شخصیت او اینطور است. چقدر آن حرکت بد بود که آقای میرسلیم در حرم حضرت علی(ع) داشت زیارت میکرد یک آقایی آمده و میگوید آقا میشود یک لندروز برای ما بگیرید؟ من وقتی این فیلم را دیدم واقعا متنفر شدم از اینکه چرا بعضیها انقدر آدمهای سقوطکردهای هستند.
- شورای نگهبان آقای هاشمی رفسنجانی را هم واجد شرایط ریاست جمهوری ندانست. آن هم آقای هاشمی را؛ نه هرکسی! این حق قانونی شورای نگهبان است. بنابراین شورای نگهبان وقتی احراز صلاحیت نمیکند، رد میکند و این حق قانونی او است. اگر بخواهد مصلحتبازی کند، نمیشود. مصلحت را مجمع تشخیص در نظر میگیرد. اما ممکن است اشتباه هم داشته باشد، آقا به آنها فرمودند درباره این شخص جفا کردید. اگر آقای لاریجانی در این دوره انتخابات شرکت کند، آنها هم او را تأیید میکنند و جفا تمام میشود.
- اگر شورای محترم نگهبان در این دوره کل فهرست اصلاحطلبها را تأیید کند در تهران رأی نخواهند آورد، شهرستانها که جای خود دارد و محلی است. چون مردم محاسبه میکنند که این اصلاحطلبها چه کار کردند؟ دو دولت دارند، دولت دوم خردادی و دولت اعتدالی. باعث و بانی گرانی ارز کیست؟ آقای همتی. باعث گرانی مسکن کیست؟ دولت آقای روحانی. بنزین را چه کسی گران کرد؟ صبح جمعه رئیسجمهور بیخبر از خواب بیدار شد و دید گران کردند. ما با آقای روحانی رفیق هستیم و من آقای روحانی را به عنوان یک سیاستمدار برای کشور قبول دارم و خدایی نکرده به ایشان جسارت نمیکنم. در دوران ریاست جمهوری هم با ایشان هیچ برخورد نکردیم، نه او را تضعیف کردیم و نه تخریب. اما این دو دولت چه کار کردند؟ ملت قبولشان ندارند دیگر. حالا دو مجلس اصلاح طلبان؛ یکی مجلس سوم، یکی مجلس ششم هست. بنابراین ملت آنها را دیدند لذا به اصلاحطلبان رأی نمیدهند.
- نباید وارد جدال و درگیری شد. مردم از جدال خوششان نمیآید. از دعوای دوقطبی و سهقطبی خوششان نمیآید. آنکه مهم است اینجاست که مردم به دنبال این هستند که چه کسی میتواند مشکلاتشان را حل کند و چه کسی صادق است و در طول این مدت صادقانه حرف زده و وعده بیخود نداده است.
- مرحوم عسگراولادی، این همه پول در اختیارش بود، در وصیتنامهاش نوشته است که من ثلث ندارم چون دارایی ندارم. همه مایملک من یک خانه است که نصف آن برای مرحومه همسر سابقم است که در سال ۵۷ از دنیا رفت و نصف دیگر هبه اخوی حاجاسدالله رحمتالله است که اگر ایشان هبهشان را پس گرفت به ایشان بدهید و اگر نگرفت بین خودتان تقسیم کنید.
- آقای محمدنبی حبیبی روزی که از دنیا رفت، من نمیدانستم حتی ماشین ندارد. یک منزل دارد که آپارتمانی است و روزی که آنجا ارزان بوده به او فروختهاند. همین آقای میرسلیم در دوران وزارت به سفر کرمانشاه رفت، در راه برگشت وقتی رفت مهمانسرا خوابید، پول مهمانسرا را از جیب پرداخت؛ این سلامت است.
- هیچکجای دنیا نمیبینید که رسانه ملی به مخالفان نظام میدان بدهد که حرف بزنند. همه کشورها سیاست ملی خود را در رسانه ملی اجرا میکنند.
- صداوسیما یک سیاستی دارد و یک هیأت نظارت از طرف سه قوه و یک مسئول از طرف رهبری دارد که سیاست کلی نظام را در آن اداره میکند. عدهای هم طلبکار هستند که چرا نمیگذارید آن فرد اصلاحطلبی که شعار زن، زندگی، آزادی آمریکایی را مطرح میکند، در صداوسیما حرفش را بزند؟ یک آدمی که دائم منفیبافی دارد، اجازه داده شود که به صدا و سیما برود؟ این اشتباه بزرگ اصلاحطلبان است.
- دولتیها، نه فقط این دولت بلکه همه دولتها مایل هستند که مجلس دربست هرچه دولت میگوید، قبول کند. من دو دوره نماینده مجلس بودم. مجلسیها هم مایل هستند هرچه میگویند دولت قبول کند. الان کسی که در استان خود نماینده میشود میخواهد تمام مسئولین دولتی را با نظر خودش بگذارد که این غلط است. از آن طرف استاندار هم میخواهد تمام نمایندگان به میل او کار انجام دهند که این هم نمیشود. پس یک بحث تفکیک قوا است که این نوع اختلاف را دارد. اما این اختلاف ساختارشکن نیست و اختلافات طبیعی است. در پایان سال چهارم هر مجلس هم این اختلافها زیاد میشود چون نمایندهها میخواهند رأی بیاورند و یکی از راههای رأیآوری را هم در نقد دولت میدانند، بنابراین نقد میکنند و رسانههای دولتی هم عصبانی میشوند و جواب میدهند. اینها طبیعی است.
- طرحهای استکبار در رابطه با بیحجابی این است که فساد ایجاد کند. قصد استکبار برداشتن چادر از سر زنان ما نیست، قصد او فاسد کردن جامعه ما است. درست مانند اسپانیا در اندلس این کار را کرده و در ایران هم در زمان رضاشاه این کار را میخواستند انجام دهند اما نشد. فرهنگ و تمدن ایرانی اجازه این کار را نمیدهد یعنی در طول ۶۰۰۰ سال گذشته یک زن لخت در کتیبههای داریوش نداریم، یک مجسمه زن و مرد لخت در مجسمههای باستانی نداریم، در حالیکه در یونان مردها در ورزشگاههایشان لخت مادرزاد ورزش میکردند. سقراط در کتاب جمهوری افلاطون میگوید زنها هم باید مثل مردها لخت شوند و با مردها و جوانها ورزش کنند. این حرف در کتاب جمهوری افلاطون است.
- کسی در کشور ما از اول انقلاب تا به حال گفته باید به زور چادر سرکنی؟ حجاب را نوشتند و قانون دارد. بنابراین ما سه مسأله داریم: یک مسأله توطئه علیه حجاب و عفاف بانوان داریم که دختر من، خانم من، همسر شما، خواهر شما هم با این قضیه روبهرو است که این توطئه از طرف غرب است. اصلاحطلبها هم که دارند این کار را میکنند بخشیشان دربست نادانسته در اختیار آمریکا هستند و توطئه غرب را انجام میدهند. مقالاتشان را ببینید. مگر میشود کسی بگوید من مسلمان هستم و در خانوادهام همه لخت باشند و شب هم مثل کشورهای غربی رفیق پسر و دخترم بیایند در خانه خودم با هم فحشا کنند؟ نمیشود. بنابراین لایحه حجاب و عفاف مربوط به اسلام است.
- من بحثم درباره این است که این گروهی که درباره بیحجابی وارد صحنه میشوند چه کسانی هستند و چرا وارد این بحثها میشوند؟ چرا مدعی حکومت هستند؟ آیا اینها به دفاع از زنها این کار را میکنند یا فریبخورده غرب هستند یا در خط غرب این کار را میکنند و دچار اشتباه فاحش هستند؟ این را روشن کنید و بقیهاش یک روز یک لایحه جدا میشود و طبعا اگر این لایحه مفید واقع شود، کارساز خواهد بود.
- رفتار گشت ارشاد با مهسا امینی چیزی نبود. یک مقدار نظام با خانم مهسا امینی مدارا کرد. خانم ژینا طرفدار حزب کومله است و عکس رقاصی او با حزب کومله موجود است. بعد آمد با لباس مبتذل در تهران به پارک رفت. در آنجا به او تذکر دادند که پارک محل عمومی است. شروع کرد به فحاشی و دعوا. گفتند سوار گشت ارشاد شود، مگر گشت ارشاد چه کار میکرد؟ دعوا میکرد یا میزد؟ او را به مقر گشت ارشاد آوردند که راهنماییاش کنند. یک مرتبه حال او به هم خورد و بعد هم فوت کرد و بعد از آن حرکت دستهجمعی منظم از داخل و خارج به همراه بیبیسی، سیانان، من و تو و اینترنشنال و صهیونیستها شروع شد که خانم مهسا امینی در برخورد با گشت ارشاد کشته شده است.
- چرا با گشت ارشاد دعوا دارند؟ چرا با خانمهایی که به شکل غیرمناسب بیرون میآیند، هفتاد قلم آرایش کرده، با این افراد برخورد نمیشود؟ او دارد خلاف میکند. در جمهوری اسلامی خلاف قانون، خلاف دین، اسلام عمل میکند. به جای اینکه به این بگویند تو اشتباه کردی، خلاف کردی، میگویند گشتارشاد چرا این کار را کرده؟ گشت ارشاد را هم نقد کنند، اما بعد بگویند اگر گشتارشاد این کار را کرد، خانم مهسا هم خیلی کار زشتی کرد.
- چرا از مهسا امینی حمایت کردند؟ آیا جمهوری اسلامی آمد مهسا امینی را بکشد؟ چنین کاری را نمیکند. او یک بیحجاب است و حداقل مجازات میشود. زشتی کاری که دار و دسته اصلاحطلب و دار و دسته این تیپی میکنند خدا میداند در عمق جامعه و فرهنگ ایرانی به ضرر کاملشان تمام میشود. نصیحت من را بپذیرند. اگر خواستند به گشت ارشاد نقد کنند، مهسا امینی را هم نقد کنند و بگویند این کار هم غلط است.