سرویس سلامت خرداد: در سالهای اخیر، همزمان با رشد چشمگیر بازار سلامت و تناسباندام، ایدههایی وارد گفتمان عمومی شدهاند که در ظاهر علمی، اما در واقع فاقد پشتوانه تحقیقیاند. یکی از این ایدهها، رژیم غذایی مبتنی بر گروه خونی است؛ رویکردی که ادعا میکند بدن انسان بر اساس نوع گروه خونی، نیازها و حساسیتهای غذایی متفاوتی دارد. بهعبارتی دیگر، هر فرد باید بنا بر گروه خونی خود غذا بخورد و از برخی خوراکیها اجتناب کند تا به سلامت گوارشی، کاهش وزن و تندرستی کلی دست یابد. اما آیا این گزاره پایه علمی دارد یا صرفاً بازاری برای فروش کتابهای شبهعلمی است؟ دکتر خدیجه رحمانی، استاد تغذیه دانشگاه شهید بهشتی، در گفتوگویی علمی و شفاف به واکاوی این موضوع پرداخته و نشان داده است که در پس ظاهر فریبنده این نظریه، هیچ بنای مستحکمی از شواهد علمی وجود ندارد.
به گزارش خرداد؛ دکتر رحمانی در ابتدا به تاریخچه شکلگیری این ایده اشاره میکند؛ جایی که نام «دکتر دی آدامو» مطرح میشود، کسی که در دهه ۹۰ میلادی کتابی با عنوان Eat Right 4 Your Type منتشر کرد و بلافاصله با موجی از استقبال عمومی روبهرو شد. این کتاب مدعی بود که گروههای خونی A، B، AB و O هر یک رژیم خاصی را طلب میکنند. برای مثال، گروه خونی O باید رژیمی سرشار از پروتئین حیوانی داشته باشد و از کربوهیدراتها دوری کند، در حالی که گروه A باید گیاهخوار باشد و از محصولات حیوانی اجتناب کند. به گفته دکتر رحمانی، اغلب مقالات و منابعی که این رژیم را تبلیغ میکنند، مستقیماً به همین کتاب و نظریه ارجاع میدهند و پشتوانه علمی مستقلی ندارند.
اما ادعا بدون شواهد کافی در علم تغذیه نمیتواند مبنای عمل باشد. دکتر رحمانی در همین راستا به مقالهای از دانشگاه ایالتی اوهایو اشاره میکند که در فوریه ۲۰۲۴ منتشر شده و بهصراحت اعلام میکند هیچ شواهد علمی معتبری برای تأیید ارتباط میان گروه خونی و رژیم غذایی خاص وجود ندارد. او همچنین بررسیهای بیشتری در ژورنالهای علمی داخلی و خارجی انجام داده که همگی به یک نتیجه مشابه رسیدهاند: این نظریه فاقد پشتوانه آماری و تجربی معتبر است.
بهعنوان نمونه، پژوهشی در ژورنال ایرانی دیابت و چاقی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال ۲۰۲۳ نشان داد که هیچ رابطه آماری معناداری میان گروه خونی و احتمال بروز دیابت بارداری وجود ندارد. این یافته، یکی از نشانههای ناکارآمدی فرضیه رژیم خونی در پیشبینی یا کنترل بیماریهاست. دکتر رحمانی همچنین از منابع معتبری مانند The American Journal of Clinical Nutrition و پایگاه ScienceDirect نام میبرد که آنها نیز از نبود شواهد تجربی و کارآزماییهای دقیق برای این نظریه سخن گفتهاند.
مسئله اما صرفاً نبود شواهد نیست؛ بلکه ایرادات بنیادین در خود این رژیمها نیز وجود دارد. برای مثال، در رژیم پیشنهادی برای گروه O، مصرف پروتئین حیوانی بهطور افراطی توصیه شده است. دکتر رحمانی توضیح میدهد که چنین رژیمی در بلندمدت میتواند تعادل کلسیم بدن را بر هم بزند، عملکرد کلیه را مختل کند و موجب افزایش خطر اسیدوز متابولیک شود. این در حالی است که بسیاری از پیروان این رژیم، تصور میکنند با حذف کربوهیدراتها و تمرکز بر پروتئین، به بدن خود خدمت میکنند، در حالی که این کار ممکن است آسیبزننده باشد.
در سوی دیگر، گروه خونی A تشویق به رژیم گیاهخواری مطلق شده است. این موضوع نیز از دیدگاه پزشکی چندان سالم نیست؛ چرا که رژیمهای گیاهخواری سختگیرانه میتوانند باعث کمبود ویتامینهای حیاتی مانند B۱۲ و D شوند؛ دو ریزمغذیای که نقش کلیدی در سلامت عصبی، عملکرد مغز و تنظیم سیستم ایمنی دارند. حذف کامل منابع حیوانی بدون جایگزینهای علمی و دقیق، ممکن است بیش از آنکه به سلامت فرد کمک کند، موجب آسیبهای پنهان شود.
برای گروه خونی B نیز نسخهای تجویز شده که از نظر تغذیهای محل تردید است. در این رژیم، توصیه شده که افراد از مصرف گندم، ذرت، عدس و گوجهفرنگی خودداری کنند و در عوض بیشتر از لبنیات، گوشت قرمز، سبزیجات و تخممرغ استفاده کنند. دکتر رحمانی در واکنش به این نسخه، بر اهمیت گروه غلات بهعنوان منبع اصلی کربوهیدرات بدن تأکید میکند و توضیح میدهد که گلوکز حاصل از کربوهیدراتها منبع فوری و در دسترس انرژی برای سلولهاست؛ بهویژه گلبولهای قرمز که تنها از گلوکز تغذیه میکنند. حذف غلات، بهویژه در افرادی با فعالیت فیزیکی بالا یا شرایط خاص متابولیکی، میتواند منجر به خستگی، افت عملکرد ذهنی و حتی افت قند خون شود.
رحمانی همچنین به نبود تعادل کلی در این رژیمها اشاره میکند. او میگوید که هیچیک از این رژیمها، چهار گروه اصلی غذایی شامل پروتئین، کربوهیدرات، چربی و ویتامینها را بهصورت کامل و علمی در نظر نگرفتهاند. همین امر موجب شده که پیروی بلندمدت از آنها، بهجای بهبود وضعیت سلامت، زمینهساز کمبودهای تغذیهای و اختلالات گوارشی یا متابولیکی شود.
او بهدرستی یادآور میشود که موفقیت موردی برخی افراد در کاهش وزن با این رژیمها را نمیتوان نشانه علمی بودن آن دانست. کاهش وزن ممکن است در اثر کالری کمتر، افزایش فعالیت یا انگیزه روانی رخ دهد و ربطی به گروه خونی نداشته باشد. معیار علمیبودن یک رژیم، موفقیت در مطالعات متعدد و قابل تکرار روی نمونههای بزرگ و متنوع است؛ چیزی که در مورد رژیمهای خونی اساساً وجود ندارد.
در نهایت، این گفتوگو ما را به یاد جملهای از متفکران علم میاندازد: «علم آن نیست که پاسخی داشته باشد، بلکه آن است که بداند چه پرسشهایی شایسته پاسخند.» بهنظر میرسد در بحث رژیم غذایی و گروه خونی، پرسش مطرحشده اساساً مسیر علمی نادرستی را پیموده و بیش از آنکه نتیجه پژوهش باشد، بازتابی از بازار پررونق تغذیههای عامهپسند و فروش کتابهای پرفروش است.