طلا برای هزاران سال به عنوان پناهگاه امن نهایی در برابر آشفتگیهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی شناخته شده است. توانایی این فلز گرانبها در حفظ ارزش در زمان تورم، جنگ و بحرانهای مالی، آن را به یک جزء حیاتی در سبد سرمایهگذاریهای هوشمند تبدیل کرده است. با این حال، در عصر دیجیتال، مالکیت و معامله طلای فیزیکی با چالشهایی مانند هزینههای نگهداری، کندی در معاملات و محدودیتهای نقدشوندگی همراه است. در پاسخ به این چالشها، نوآوریهایی مانند تتر گلد (XAUT) ظهور کردهاند. این دارایی دیجیتال ادعا دارد ثبات و اعتبار طلا همراه با سرعت، کارایی و نقدشوندگی دنیای دیجیتال را فراهم میکند. اما سوال کلیدی این است: زمانی که بازارها واقعاً ناپایدار میشوند، کدام یک نقدشوندگی بهتری از خود نشان میدهد؟ این مقاله به تحلیل عمیق و مقایسهای نقدشوندگی تتر گلد و طلای فیزیکی در شرایط بحرانی میپردازد.
پیش از هر مقایسهای، باید درک دقیقی از مفهوم «نقدشوندگی» داشته باشیم. نقدشوندگی صرفاً به معنای حجم بالای معاملات نیست؛ بلکه به سهولت، سرعت و هزینهای اشاره دارد که با آن میتوان یک دارایی را به پول نقد تبدیل کرد، بدون آنکه این تبدیل، تأثیر قابل توجهی بر قیمت بازار آن دارایی بگذارد. عوامل کلیدی در سنجش نقدشوندگی عبارتند از:
با این معیارها، میتوانیم به شکلی دقیقتر به بررسی دو نوع طلا بپردازیم.
نقدشوندگی طلای فیزیکی، به ویژه در قالب شمشهای استاندارد، بسیار عمیق و ریشهدار است. بازارهای اصلی آن در لندن (LBMA) و نیویورک (COMEX) روزانه صدها میلیارد دلار طلا را جابجا میکنند. این بازار توسط بانکهای شمش، پالایشگاهها و فروشندگان عمده اداره میشود و از اعتباری چند صد ساله برخوردار است.
با این حال، برای یک سرمایهگذار خرد، نقدشوندگی طلای فیزیکی با محدودیتهای قابل توجهی روبروست:
نقطه ضعف اصلی نقدشوندگی طلای فیزیکی در شرایط بحران شدید زنجیره تأمین آشکار میشود. برای مثال، در مارس ۲۰۲۰ و با شروع همهگیری کرونا، اختلال در حملونقل هوایی و تعطیلی پالایشگاهها باعث ایجاد یک «فشار نقدشوندگی» در بازار طلای فیزیکی شد. در حالی که قیمت «کاغذی» طلا در بازارهای مالی مشخص بود، تقاضای شدید برای خرید فیزیکی آن با کمبود عرضه مواجه شد. این امر منجر به افزایش چشمگیر پرمیوم (اختلاف قیمت فیزیکی با قیمت اسپات) گردید و نقدشوندگی آن را برای کسانی که قصد خرید فوری داشتند، به شدت کاهش داد.
تتر گلد با هدف حل مشکلات نقدشوندگی طلای فیزیکی طراحی شده است. نقدشوندگی این دارایی از دو منبع اصلی تأمین میشود:
۱. بازارهای ثانویه (صرافیهای ارز دیجیتال): این اصلیترین محل نقدشوندگی برای اکثر کاربران است. XAUT به صورت ۲۴ ساعته و هفت روز هفته در صرافیهای مختلف در سراسر جهان معامله میشود. تسویه حساب تقریباً آنی بوده و اسپرد خرید و فروش در صرافیهای بزرگ معمولاً بسیار پایین است. سهولت دسترسی از طریق پلتفرمهای دیجیتال به این معناست که فرآیند خرید تتر گلد از صرافی معتبر میتواند در عرض چند دقیقه تکمیل شود که این تضاد آشکاری با روزهایی دارد که ممکن است برای تهیه شمش فیزیکی زمان لازم باشد.
۲. بازار اولیه (بازخرید مستقیم): هولدرهای مقادیر زیاد تتر گلد (معمولاً معادل یک شمش کامل طلا) میتوانند توکنهای خود را مستقیماً به شرکت صادرکننده تحویل داده و معادل آن طلای فیزیکی یا وجه نقد دریافت کنند. این مکانیزم ثانویه، به عنوان لنگری برای حفظ برابری قیمت XAUT با قیمت جهانی طلا عمل میکند.
با این حال، این مدل نقدشوندگی نیز با ریسکهای خاص خود همراه است:
حال بیایید سناریوهای مختلف بحران را بررسی کنیم:
هیچ برنده مطلقی در این رقابت وجود ندارد. انتخاب بین تتر گلد و طلای فیزیکی، انتخاب بین دو نوع متفاوت از نقدشوندگی است که هر یک برای هدف و سناریوی خاصی مناسب هستند.
تتر گلد (XAUT) نقدشوندگی معاملاتی (Transactional Liquidity) برتری را ارائه میدهد. این دارایی برای معاملهگران فعال، سرمایهگذارانی که به دنبال جابجایی سریع ارزش هستند و کسانی که خواهان دسترسی ۲۴/۷ به بازار طلا با هزینههای پایینتر هستند، ایدهآل است. ضعف اصلی آن در وابستگی به اکوسیستم کریپتو و وجود ریسک طرف مقابل نهفته است.
طلای فیزیکی نقدشوندگی بنیادی (Foundational Liquidity) و نهایی را فراهم میکند. این دارایی، پناهگاه امن بینظیر در برابر فروپاشی سیستمیک و ریسکهای دیجیتال است. نقطه ضعف آن در ناکارآمدی معاملاتی، هزینههای بالا و آسیبپذیری در برابر شوکهای فیزیکی زنجیره تأمین است.
برای یک سرمایهگذار مدرن، شاید بهترین رویکرد، یک استراتژی ترکیبی باشد. نگهداری بخشی از دارایی به صورت طلای فیزیکی به عنوان بیمه نهایی در برابر فجایع غیرقابل پیشبینی و تخصیص بخشی دیگر به تتر گلد برای بهرهمندی از نقدشوندگی برتر، سهولت در معامله و مدیریت فعالانه سبد دارایی در بازارهای امروزی بهترین راه است.