counter create hit واکنش دادستان دادسرای قضات به قتل یک امام جماعت: قاتل روانی نیست، من میگم منافقه
۲۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۱
کد خبر: ۴۱۹۳۰۸

واکنش دادستان دادسرای قضات به قتل یک امام جماعت: قاتل روانی نیست، من میگم منافقه

واکنش دادستان دادسرای قضات به قتل یک امام جماعت: قاتل روانی نیست، من میگم منافقه

جعفر قدیانی، دادستان دادسرای انتظامی قضات گفت: مرحوم حیدری حدود ۳۰سال قاضی بود. بنده براساس شیوه قتل ایشان معتقدم که قاتل منافق بوده است. چون شیوه کار، شیوه گروهک منافقین است.

ظهر پنجشنبه دهم مهرماه جاری، «ولی‌الله حیدری» امام جماعت موقت مسجد بقیه‌الله در غرب تهران با دو ضربه چاقو توسط فردی ناشناس به قتل می‌رسد. ضارب پس از ارتکاب جرم از محل می‌گریزد، اما با کمک اهالی و افراد حاضر تحویل ماموران پلیس می‌شود. موضوع به بازپرس کشیک قتل اعلام و تیم بررسی صحنه جرم به محل اعزام می‌شوند. با این حال امام جماعت موقت مسجد بقیه‌الله پس از اعزام به «بیمارستان فرهیختگان» جان خود را از دست می‌دهد.

 یک منبع مطلع در مورد سلامت روان متهم به قتل می‌گوید: «متهم به قتل دارای اختلالات شدید روحی و روانی است و در حال حاضر تحت نظر روانشناس قرار دارد.» 

متهم به قتل چاقوی آشپزخانه و قمه به دست داشته است

مسجد بقیه‌الله نبش یک کوچه حوالی اشرفی اصفهانی در غرب تهران واقع شده است. کوچه‌ای که چندین مغازه اطراف آن را احاطه کرده است؛ اکثر مغازه داران و اهالی وقتی صحبت از قتل امام جماعت موقت مسجد بقیه‌الله می‌شود، می‌ترسند و فقط می‌گویند؛ چیزهایی شنیده‌ایم، ولی از جزییات اطلاعی نداریم.

مرد جوانی داخل مسجد بقیه‌الله است. وقتی از او در مورد روز حادثه می‌پرسم با چهره‌ای نگران جلو می‌آید و می‌گوید: «ما اجازه صحبت نداریم. به ما گفتند در مورد این اتفاق حرفی نزنیم. فقط در همین حد می‌توانم بگویم که ضارب آن روز با چاقوی آشپزخانه داخل مسجد آمد و آقای حیدری را هدف حمله قرار داد.

آن فرد، دو ضربه چاقو به آقای حیدری وارد و بعد از مسجد فرار کرد. آقای حیدری اولین روزی بود که به این مسجد می‌آمد. او ساکن این محل نبود و ضارب نیز از اهالی این محل نبود.»

او در پاسخ به اینکه آیا ضارب مقتول را از قبل می‌شناخته، می‌گوید: «فکر می‌کنیم ضارب به صورت رندوم فقط خواسته یک روحانی را هدف حمله قرار دهد. احتمال اینکه ضارب، آقای حیدری را از قبل می‌شناخته کم است.»

یکی از اهالی که خانه‌اش فاصله کمی با این مسجد دارد می‌گوید: «آن روز در حال بازگشت به خانه بودم که دیدم فردی شتابان از مسجد خارج شد و فرار کرد. عده‌ای هم از داخل مسجد بیرون آمدند و دنبال او دویدند. اول فکر کردم شاید داخل مسجد دعوا شده، اما بعد متوجه شدم فردی ناشناس که هم چاقوی آشپزخانه و هم قمه به دست داشته به امام جماعت موقت مسجد حمله کرده است.

اهالی و افراد حاضر دو، سه کوچه بالاتر مانع فرار ضارب شدند و او را تحویل ماموران پلیس دادند. ضارب نه صورتش را پوشانده بود و نه همدستی داشت که بتواند با کمک او بعد از این اقدام فرار کند؛ به نظر می‌رسد ضارب بدون نقشه و قصد و نیت قبلی به امام جماعت موقت این مسجد حمله کرده، وگرنه چرا باید بدون اینکه چهره خود را بپوشاند، چنین کاری را انجام دهد!»

این فرد در ادامه می‌گوید: «وقتی افراد حاضر مانع فرار ضارب شدند، به پلیس اطلاع دادند. ماموران او را بازداشت کردند. چند نفر پس از این حادثه سریع با اورژانس تماس گرفتند، اما عوامل اورژانس با چهل دقیقه تاخیر رسیدند. وقتی هم آمبولانس به محل حادثه اعزام شد، یک ربع، بیست دقیقه‌ای طول کشید تا پیکر امام جماعت موقت مسجد را داخل آمبولانس قرار دهند. او را به بیمارستان فرهیختگان منتقل کردند، اما به خاطر شدت جراحات جانش را از دست داده بود.» 

شنیده شده؛ ضارب پرونده‌ای به دست داشته و چاقو را زیر پرونده پنهان کرده است

یکی از مغازه‌داران با اشاره به پله‌هایی که آن سمت خیابان وجود دارد  می‌گوید: «آن روز، ضارب وقتی با عجله داشت از همین پله‌ها بالا می‌رفت، چند مرد او را گرفتند. او حتی با چاقو و قمه‌ای که به دست داشت به سمت آن‌ها حمله کرد، اما آن‌ها مانع حمله او شدند.»

همچنین یکی دیگر از اهالی محل که آن روز شاهد ماجرا بوده می‌گوید: «ضارب اصلا برایش مهم نبود که دستگیر شده است؛ رفتارهایش خیلی عجیب بود و انگار دوست داشت، دیده شود. من همین‌جا ایستاده بودم که او با دو چاقو از داخل مسجد بیرون آمد و فرار کرد. چند مرد مسن هم دنبال او دویدند. آن فرد سریع از پله‌های آن طرف خیابان بالا رفت که فرار کند، اما ناگهان یکی از افراد حاضر به او گفت؛ ایست، پلیس. هنوز پلیس نیامده بود؛ ایست، پلیس را یکی از افرادی که دنبال ضارب بود به زبان آورد. ضارب هم تا این دو کلمه را شنید سریع دستانش را بالا برد و ایستاد. آن چند نفر دستان او را گرفتند و از بالای پله‌ها پایین آوردند و او را به سمت مسجد بردند و بعد تحویل ماموران پلیس دادند؛ ضارب هم در کمال خونسردی سوار ماشین شد و مردم را نگاه کرد.»

طبق شنیده‌ها و تحقیقات میدانی؛ «مقتول روز حادثه اولین‌باری بوده که به مسجد بقیه‌الله رفته است؛ امام جماعت مسجد بقیه‌الله به خاطر کاری که برایش پیش آمده از مقتول که خود امام جماعت یکی از مساجد مرادآباد بوده، درخواست کرده آن روز به جای او به مسجد بقیه‌الله برود.»

همچنین طبق دیگر شنیده‌ها «روز حادثه، ضارب پرونده‌ای به دست داشته و دو چاقو را زیر پرونده پنهان کرده و داخل مسجد رفته و نماز ظهر را همراه افراد حاضر خوانده است. او بین دو نماز پرونده خود را برداشته و به بهانه اینکه از امام جماعت موقت مسجد بقیه‌الله سوال بپرسد، نزدیک او شده و از روبه‌رو با ضربات چاقو او را هدف حمله قرار داده است.»

بر اساس اعلام قوه قضاییه و خبرگزاری مهر در مورد جراحات وارده به امام جماعت موقت مسجد بقیه‌الله؛ «مقتول از ناحیه شکم و پا مجروح شده است.» ضربات وارده با چاقو آن هم به این دو ناحیه نشان می‌دهد که ضارب از روبه‌رو به بدن مقتول ضربه وارد کرده است. این در حالی است که هنوز مقامات قضایی در مورد جزییات این حادثه و انگیزه متهم به قتل صحبتی نکرده‌اند. 

واکنش دادستان دادسرای انتظامی قضات

«جعفر قدیانی» دادستان دادسرای انتظامی قضات در واکنش به این حادثه اعلام کرده است: «مرحوم حیدری حدود ۳۰سال قاضی بود. بنده براساس شیوه قتل ایشان معتقدم که قاتل منافق بوده است. چون شیوه کار، شیوه گروهک منافقین است. در ۵۵ سالی که ایشان را می‌شناختم یک‌بار نشد ما از حرکات و صحبت‌هایش هنگام مباحثه، احساس کنیم خودش را نسبت به دیگران برتر بداند؛ نه‌تنها خود را برتر نمی‌دانست بلکه همیشه سعی می‌کرد خود را پایین‌تر از دیگران حساب کند.

اصلا اینگونه نبود که طلبه‌بودن و عالم بودن خود را ابزاری برای تظاهر برتری خود نسبت به دیگران کند. مرحوم حیدری حدود ۳۰سال قاضی بود و یک نفر از دست او ناراضی نبود؛ حتی کسانی که پیش ایشان پرونده داشتند. بعضی‌ها گفته‌اند قاتل، روانی بوده و مشکلات روحی داشته است، اما این حرف‌ها صحیح نیست و من شخصا معتقدم این آقا منافق بوده است.

هرچند باید منتظر ماند و دید که تحقیقات دستگاه قضایی به چه نتیجه‌ای ختم می‌شود. من با بازپرس پرونده صحبت کرده‌ام او قبل از اینکه اقدام به این کار کند ظاهرا حدود هفتاد قرص آرام بخش مصرف کرده است. خورده بود که چه شود؟ خورده بود که ردّ کار و عملیات باقی نماند.

این شیوه منافقین است که قبلا هم هر وقت اقدام به ترور و عملیاتی می‌کردند قرص سیانور می‌خوردند که خودکشی کنند و ردّ قضیه گم شود. قطعا این آدم منافق بوده است. اینکه یک آدم هنگام نمازخواندن یک جماعتی، به راحتی چاقو در بدن کسی فرو کند، کار ساده‌ای نیست که از هر کسی برآید. شنیدم که گفته من نه او را می‌شناختم و نه قصدی داشتم و چون وضع مالی خوبی نداشتم، خواستم یک نفر را بکشم. چیزی که ما شنیده‌ایم این است که این فرد دکتر داروساز بوده است. تا جایی که من اطلاع دارم دکترهای داروساز قراردادهای خوب و سنگینی هم با مالکان داروخانه‌ها می‌بندند.»

کارن تجارت
پرواز بیتاسیر
اسنپ دکتر صفحه خبر
عی بابا صفحه خبر
ویزا کانادا
خرید آنلاین
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2