سه سال از عمر دولت ميگذرد؛ سه سالي كه بزرگترين دستاورد آن در حوزه سياست خارجي توافق تاريخي برجام با قدرتهاي جهاني بوده است. در دولت گذشته واقعيت تلخ تحريمها همواره در گرد و غبار شعارهاي عوام فريبانه پنهان نگه داشته ميشد.
تنها پس از سخنرانيهاي روشنگرانه اوليه آقاي روحاني بود كه معلوم شد نه تنها خزانه دولت خالي بوده بلكه در سيلوها و انبارها هم فقط براي چند روز يا چند هفته گندم وجود دارد.
ارتباط بانكي با دنياي خارج قطع بود، فروش نفت به نقطه صفر نزديك ميشد و اگر هم فروشي صورت ميگرفت پولش پرداخت نميشد و به جاي آن كالاهاي نامرغوب چيني و هندي بازارهاي كشور را اشباع كرده بود.
بنگاههاي كار و توليد كه قدرت رقابت با كالاهاي مشابه و بيكيفيت خارجي را از دست داده بودند، يكي پس از ديگري تعطيل شد و بر اين مشكلات ميتوان تعهدات مالي و بدهيهاي ايجادشده دهها ميلياردي غيرمسئولانه را افزود که اکنون بزرگترين مصيبت دولت است.
همچنين تورم و بيكاري لجام گسيخته و البته خطر برخوردهاي نظامي و... دولت روحاني ابتدا سياست افشاي خرابيهاي گذشته را در دستور كار قرار داد و با تاكيد مكرر بر فراگير بودن فساد مالي و اقتصادي در دولت گذشته، سعي كرد بخشي از ناكاميهاي اجتناب ناپذير دوره «آواربرداري» را نتيجه سياستهاي غلط دولت گذشته اعلام كند و در اين رابطه وجود چند پرونده قضائی موسوم به اختلاس سه هزار ميلياردي و فساد نفتي و پرونده فساد بيمه دستمايه تبليغاتي خوبي بود.
هرچند تيم مذاكرهكننده با قدرتهاي جهاني كاملا حرفهاي و ورزيده عمل كرد اما با اين همه ظاهرا در ارزيابي اهرمهاي مالي و سياسي در اختيار غربيها خصوصا آمريكا دچار توهم شده بوديم و سيل گروههاي بزرگي از بازرگانان و بانكداران و شركتهاي غربي كه بلافاصله بعد از لغو رسمي تحريمهاي سازمان ملل و اتحاديه اروپا راهي ايران شدند، بر اين توهمات و خوشبينيها افزود.
وجود جناح نيرومند محافظهكار در آمريكا كه برگزيدهترين نمود آن حزب جمهوريخواه و دستگاه قانونگذاري آمريكا و همين طور لابي پرنفوذ صهيونيستي و عربي است، همراه با تحركات شديد جبهه ضد دولت تدبير و اميد وضعيتي را پديد آورد كه دستاوردهاي اقتصادي رفع تحريمها از انتظارات ايجاد شده بسيار كمتر بود.
بعد از ۳۷ سال در بسياري عرصهها هنوز با حركات شعاري سطحي و بيشتر داراي مصرف داخلي روزگار ميگذرانيم.
در دولت روحاني هم غير از چند وزير و كارگزار ارشد كه از حيثيت دولت دفاع ميكنند به نظر ميرسد بقيه دنباله رو حوادث هستند و كابينه انسجام و وحدت دروني لازم را ندارد. كافي است به اظهارات چند روز اخير برخي از مسئولان نظري بياندازيم. آقاي مهندس تركان كه با وجود پيكر زخمدار ناشي از معالجه، مسئوليتهاي بزرگ اجرايي را به دوش ميكشد گاه يك تنه دفاع سياسي از دولت روحاني را نيز عهدهدار ميشود و به جاي برخورداري از حمايت وزراي ديگر، مورد طعنه وزير صنعت، معدن و تجارت قرار ميگيرد.
اين در حالي كه همزمان از جانب رئيس بازرسي كل كشور انتقادات تندي متوجه اوست و به بياطلاعي از اوضاع منطقه آزاد كيش متهم ميشود و از طرف برخي از نمايندگان مجلس نيز عليه او مطالب تندي بيان میشود.
سالها پيش آیتا... هاشمي در ابتداي دولت خود گفت:«كابينه من كابينه غير سياسي و كابينه كار است و لازم نيست وزراي دولت من سياسي باشند يا كار سياسي كنند، چون اين كار را خودم انجام ميدهم».آيا كابينه دولت تدبير و اميد تكرار ناقص همان كابينه است و آيا هنگامي كه از چند جبهه به دولت حمله ميشود، غير از تعدادي اندك مانند آقايان جهانگيري ، تركان و يونسي و مجيد انصاري و ظريف و در راس همه آنان شخص رئيسجمهور، بقيه وزرا و ديگر مقامات ارشد دولتي در حد وزرا و معاونان، و استانداران و فرمانداران در زمينه دفاع سياسي از دولت، مسئوليت و تكليفي ندارند؟! انصافا لازم است بسياري از دولتمردان اين كابينه همپوشاني و دفاع متقابل از يكديگر و كل قوه مجريه را از مردان دولت احمدينژاد بياموزند كه حتي در حالت محكوميتهاي قضائی نيز دفاع از يكديگر را فراموش نكردند.
منبع: آرمان