counter create hit پیامدهای اتحاد ایران و روسیه از دید استاد برجسته ایرانی
۱۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۵
کد خبر: ۱۷۷۰۴۷
پیامدهای منفی گسترش روابط دو کشور برای واشنگتن

پیامدهای اتحاد ایران و روسیه از دید استاد برجسته ایرانی

روسیه تلاش می کند تا سطح تنش میان واشنگتن وتهران بالا نگه داشته شود و از عادی سازی روابط میان آنان جلوگیری کند البته تا حدی که منجر به جنگ و رویارویی جدی میان آنان نشود
سرویس بین الملل خرداد: محسن میلانی استاد علوم سیاسی دانشگاه فلوریدای جنوبی درباره افزایش همکاری های نظامی ایران و روسیه در هفته های اخیر می نویسد:"در حرکتی تعجب آور در اواخر ماه اوت ایران اجازه استفاده نیروهای هوایی روسیه از پایگاه هوایی نوژه را در شمال غرب آن کشور برای بمباران مناطقی در سوریه داد. این موضوع در تضاد با اصل بنیادین سیاست خارجی در قانون اساسی ایران بود. از سال 1979 میلادی ایران حاکمیت خود را بر مبنای شعار "نه شرقی نه غربی" تعریف کرده است شعاری که بر سر در ساختمان وزارت امور خارجه در تهران نیز نصب شده است. حالا پس از 37 سال از عمر انقلاب ایران چرا آن کشور اجازه داده تا بمب افکن های روس در خاک ایران حضور یابند؟" 


به گزارش خرداد، میلانی در ادامه می نویسد":"این تصمیم نمادین و نشان دهنده تعمیق روابط سیاسی و نظامی میان ایران و روسیه است. همکاری دو کشور در سوریه در واقع مهم ترین درگیری نظامی ایران در یک کشور خارجی از زمان پیروزی انقلاب سال 1979 میلادی به این سو بوده است و می تواند امکان ایجاد روباط حسنه ایران با غرب را پیچیده تر کند. البته این بدان معنا نیست که روابط ایران و روسیه اکنون بدون تنش است. بی اعتمادی میان دو طرف وجود دارد. برای مثال، پس از اعلام خبر حضور نیروهای روس در ایران توسط دولت روسیه چندین نماینده مجلس شورای اسلامی به این موضوع اعتراض کردند آن را نقض قانون اساسی دانستند چرا که طبق آن ایجاد پایگاه نظامی خارجی در داخل کشور ممنوع است. البته مقام های دولتی دیگری پاسخ دادند که در این باره سوء برداشت شده است و ایران به طور موقت اجازه سوخت گیری به بمب افکن های روس را داده است. شورای عالی امنیت ملی که بالاترین نهاد درباره تصمیم گیری پیرامون این گونه مسائل حساس است این تصمیم را تایید کرده بود. این تصمیم پس از ان گرفته شد که وزیر دفاع ایران در طول دو سال و نیم گذشته پنج بار به مسکو سفر کرده بود. در حال حاضر، دو کشور همکاری های استراتژیک زیادی با یکدیگر دارند به خصوص علیه تروریست ها در داخل خاک سوریه اما واقعیت بسیار پیچیده تر از این است". 


این پژوهشگر ایرانی می افزاید:"ایرانیان بی اعتمادی تاریخی به روس ها دارند. پس از جنگ جهانی دوم ارتش سرخ روسیه برخلاف نیروهای امریکایی و بریتانیایی حاضر به ترک ایران نشد و از جمهوری دست نشانده خودخوانده کوتاه مدت در آذربایجان و کردستان ایران حمایت کرد. تنها به لطف فشارهای دیپلماتیک امریکا بین سال های 1846 تا 1847 میلادی بود که نیروهای اشغالگر روس از خاک ایران خارج شدند. بی اعتمادی میان ایران و روسیه حتی پس از پیروزی انقلاب 1979 ایران نیز ادامه یافت. در دهه 80 میلادی ایران به شدت از اتحاد جماهیر شوروی به دلیل حمله علیه افغانستان و حمایت از عراق در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق انتقاد کرد. با این حال، ایران همواره از مسکو به عنوان یک نیروی مقابله کننده با امریکا به عنوان تهدیدی بزرگتر برای خود استقبال کرده بود. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در نامه ای سرگشاده به میخائیل گورباچف در ژانویه سال 1989 میلادی انتقاداتی را نسبت به نظام حاکم بر آن کشور مطرح کردند و هشدار دادند که فروپاشی کمونیسم نزدیک است. پس از سال 1991 میلادی و فروپاشی شوروی رهبران روسیه از جمله پوتین به دنبال بازسازی و احیای قدرت پیشین روسیه برآمدند. یک گام ضورری آنان ورود دوباره به خاورمیانه بود اما گزینه های مسکو محدود بود. اکثر کشورهای منطقه از جمله اسرائیل و عربستان سعودی به واشنکتن نزدیک بودند و مصر، عراق، لیبی و یمن نیز دچار درگیری ها و بحران های داخلی خود بودند. روسیه می دانست اگر ایران را انتخاب کند می تواند از آن به عنوان کارتی در برابر غرب بهره گیرد. به نظر می رسد روس ها در حال تحقق بخشیدن رویای پطر کبیر هستند که خواستار رسیدن به آب های گرم خلیج فارس به عنوان یک پل امن برای ورود دوباره به خلیج فارس بود. تهران اما دست روسیه را خوانده است اما دلایل خود را برای همکاری دارد مهم ترین علت مخالفت با ایالات متحده قدرتمند است. تهران مانند مسکو خواستار جهانی چند قطبی است که در آن امریکا حرف اول و آخر را نزند". 

این تحلیلگر مسائل سیاسی می افزاید:"ایران نسبت به روس ها اما مشکوک باقی مانده است. قراردادهای تسلیحاتی روسیه و ایران با تاخیرهای زیادی مواجه شدند. روسیه هم چنین در زمان تحریم ایران در سازمان ملل در سال 2006 میلادی از حق وتوی خود استفاده نکرد. تاخیر در ارائه اس -300 نیز قابل ذکر است. در سال 2007 میلادی مسکو برای محافظت از تاسیسات هسته ای ایران توافقی را با ایران امضا کرد اما تحت فشار اسرائیل و واشنگتن از اجرای آن عقب نشینی کرد. روسیه می داند اگر ایران بتواند بین آن کشور و غرب انتخابی کند قطعا غرب را انتخاب می کند چرا که روس ها نه فناوری پیشرفته ای دارند و نه سرمایه قابل توجه برای نوسازی ایران. در نتیجه روسیه تلاش می کند تا سطح تنش میان واشنگتن وتهران بالا نگه داشته شود و از عادی سازی روابط میان آنان جلوگیری کند البته تا حدی که منجر به جنگ و رویارویی جدی میان آنان نشود". 

میلانی اشاره می کند که پس از برجام روابط میان روسیه و ایران پیجیده تر شده است چرا که اصلاح طلبان و دولت روحانی مایل به روابط دوستانه بیش تر با غرب و نه با مسکو. هستند و در مقابل محافظه کاران دید مثبت تری نسبت به مسکو دارند. 


میلانی در ادامه اشاره می کند که هدف استراتژیک ایران در سوریه حفظ اسد است و در صورتی که این موضوع بیش از حد پرهزینه شود به حفظ دستگاه های سیاسی، نظامی و امنیتی حکومت بعثی حاکم بر سوریه رضایت خواهد داد. او می نویسد:"برای ایران سوریه اهمیت دارد چرا که منبع کمک رسانی به حزب الله لبنان برای مقابله با اسرائیل است. برای تهران هم چنین سوریه میدان نبردی علیه عربستان سعودی است که از گروه های معارض مخالف اسد حمایت می کند. او اشاره می کند که دستور کار استراتژیک روسیه با ایران تنها تا حدی سازگار است و در این باره می نویسد:"هدف مشترک آنان حمایت از اسد و شکست دادن مخالفان اسد است. هر دو کشور مصمم به مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق هستند. هر دو گروه از مخالفان اسد به عنوان تروریست یاد می کنند حتی از گروه های مورد حمایت امریکا. روسیه را اما به سختی می توان در امتداد محور مقاومت ایران و حزب الله تعریف کرد. روسیه علاقه ای به کدورت روباط با اسرائیل ندارد و روابط میان انان بسیار هم دوستانه است. نیروهای روس علاقه ای به مانور تهاجمی علیه اسرائیل ندارند". 

میلانی در پایان می نویسد:"تهران مطمئن نیست که سیاست دولت بعدی امریکا چگونه است و به همین خاطر با چین و روسیه همکاری های نظامی و امنیتی بیش تری دارد. در مقابل اما روسیه مشتاق تر از ایران برای کناره گیری اسد و پذیرش جایگزینی مشابه اوست. مداخله روسیه در امور سوریه نیز تا حدودی نفش ایران را کاهش داده است". 

میلانی در بخش نتیجه گیری این مقاله می نویسد:"در حال حاضر سیاست خارجی ایران به وضوح شرق گراتر است تا غربگرا. نزدیکی به روسیه تاکتیکی است با این حال، در صورتی که این اتحاد به یک ائتلاف استراتژیک با روسیه تبدیل شود عواقب منفی عمیقی برای واشنگتن خواهد داشت. ایران و روسیه می توانند یک بلوک ضد امریکایی تشکیل دهند بلوکی در اسیای مرکزی و قفقاز. برای جلوگیری از چنین امری امریکا باید به ایران نزدیک شود. دولت امریکا باید به ایران اطمینان دهد که آن کشور در اقتصاد جهانی ادغام می شود. امرکیا باید کاری کند که دست میانه روها در داخل ایران تقویت شود تا سیاست خارجی ملایم تری از سوی ایران در پیش گرفته شود". 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
فواد
United States
۲۳:۰۷ - ۱۱ شهريور ۱۳۹۵
۰
۰
محسن میلانی تحلیل هاش عالي هستند
پربحث ترین عناوین