counter create hit آیا روحانی ایران را به سوی مدل چینی سوق خواهد داد؟
۲۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۶
کد خبر: ۱۷۸۷۱۴

آیا روحانی ایران را به سوی مدل چینی سوق خواهد داد؟

او از سویی با قدرت گیری بیش تر محافظه کاران و فشار آنان مواجه خواهد بود و در سوی دیگر با فشار رای دهندگان سرخورده خود که انتظار تخقق وعده ها را دارند. این سناریو به افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران کمکی نمی کند.
به گزارش خرداد به نقل از روزنو، "فیلیپ گینر اسمیت" تحلیلگر مسائل خاورمیانه در بریتانیا که بر روی روابط اقتصادی چین با شورای همکاری خلیج فارس و ایران نیز تمرکز دارد در مقاله تازه خود در "اوراسیا ریویو" به میزان امکان پذیری دنباله روی ایران از مدل توسعه به سبک چینی پرداخته است.

او می نویسد:"اجرای برجام از ژانویه سال 2016 میلادی گمانه زنی های زیادی را در داخل و خارج از ایران دامن زده است. بسیاری امیدوار هستند که لغو تحریم های چند جانبه به کاهش دشمنی ها که در دهه های طولانی در جریان بوده است منجر شود. بسیاری از ایرانیان امیدوارند که حذف تحریم ها ممکن است به بهبود وضعیت سیاسی ایران بیانجامد و ادغام مجدد آن کشور در اقتصاد جهانی را موجب شود. برای امریکایی ها، اروپایی ها و اسیایی ها برجام می تواند دارای ظرفیت بالقوه ای برای کاهش دغدغه های امنیتی و فراهم نمودن فرصت های جذاب تجاری و اقتصادی برای همکاری با ایران باشد. علاوه بر این تنش زدایی ایران و غرب می تواند به ثبات خاورمیانه نیز کمک کند".

این نویسنده در ادامه می افزاید:"با این حال، عدم اطمینان از آینده اقتصادی وسیاسی ایران سبب شده تا ایرانی ها و غربی ها به پیش بینی سناریوهای احتمالی بپردازند. در حالی که محافظه کاران تا حد زیادی خواستار حفظ کنترل خود بر اقتصاد ایران و حفظ وضعیت ایدئولوژیک موجود هستند بسیاری از جوانان شهرنشین تمایل زیادی به دموکراسی خواهی و رونق سرمایه داری در ایران دارند. برای طیفی دیگر مدل چینی یعنی بسته بودن فضای سیاسی همزمان با باز شدن فضای اقتصادی مدلی بهتر است".

نویسنده برای ارزیابی امکان پذیری اجرای مدل توسعه به سبک چینی در ایران به چالش های اقتصادی پیش روی ایران می پردازد و می نویسد:"در سال 2013 میلادی حسن روحانی رییس جمهوری اصلاح طلب ایران انتخاب شد. وعده او حل مناقشه بر سر برنامه هسته ایران و رفع محدودیت های اقتصادی بود. از سال 2014 به این سو اما تنها کمی از فشارهای تورمی کاسته شده است با این حال، کاهش قیمت نفت سبب کاهش تولید ناخالص ملی و افزایش های کسری های مالی شده است. علاوه بر این اشتغال زایی نیز در سطح مطلوبی نبوده است. اگرچه ایران دومین اقتصاد بزرگ خاورمیانه پس از عربستان سعودی است و پس از مصر دومین کشور پرجمعیت منطقه ای است اما شرایط مثبت و مساعد پس از برجام به اندازه کافی نبوده اند. ایران بخش انرژی قابل توجهی دارد هم چنین کشاورزی و خدمات آن کشور نیز در وضعیت خوبی قرار دارند اما بخش صنعت و تولید و بخش خدمات مالی و بانکی هنوز هم به شدت تحت کنترل دولت هستند. دولت روحانی درصدد اجرای برنامه بلندپروازانه رشد اقتصادی هشت درصدی ظرف مدت پنج سال بوده است. اولین گام برای اصلاحات در نظر گرفته شده خصوصی سازی برخی از صنایع است که به مدت طولانی در دست بخش دولتی بوده و علیرغم دریافت یارانه مولد نبوده اند. علاوه بر این هدف قرار دادن سطح بالای فساد در ایران به همراه تسهیل چارچوب ها و مقررات پیچیده از سوی روحانی با هدف جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در دستور کار قرار گرفته اند. اولین و مهم ترین اقدام روحانی تلاش برای تزریق سرمایه های غربی و آسیایی و وارد شدن فناوری و تخصص به صنعت نفت و گاز ایران بوده است. ایران دارای چهارمین ذخایر نفت خام جهان و دومین ذخایر گاز طبیعی است. با تکیه بر صادرات انرژی روحانی ابزارکوتاه مدتی برای افزایش رشد خواهد داشت. با این حال، این استراتژی با وجود کاهش قیمت نفت نمی تواند در بلند مدت کارآمد باشد. با این حال، روحانی امیدوار است که با اندک افزایش در تولید ناخالص ملی در سال 2017 میلادی (که بانک جهانی رقمی بین 4.2 تا 4.6 درصد برای ایران را پیش بینی کرده است) بتواند اصلاحات بیش تر و متنوع تری را اعمال کند و انتخاب مجدد خود در انتخابات سال 2017 تضمین کند".

نویسنده در ادامه به چالش های پش روی روحانی برای انتخاب مجدد می پردازد و می نویسد:"او با موانع جدی سیاسی مواجه است. محافظه کاران  و بخشی از نهادهای نظامی همواره مخالف طرح ایده های مختلف در جامعه بوده اند. آنان مخالف سرمایه گذاری مستقیم خارجی تا حد زیادی سرمرایه گذاری غربی در بخش صنعت نفت و گاز هستند چرا که معتقدند این موضوع به نفوذ فرهنگی می انجامد. آنان باور دارند که این موضوع می تواند بقای نظام و "خلوص گرایی" ایدئولوژیک آن را تهدید کند. نکته دوم آن که محافظه کاران و آن نهادهای خاص تاکنون از مزایای کنترل بر صنایع کلیدی کشور برخوردار بوده اند و نمی خواهند در اقتصادی رقابتی مزایا و انحصارات خود را از دست دهند. در نتیجه، محافظه کاران در حال تلاش برای کارشکنی در مسیر اصلاحات جامع روحانی با استفاده از تاکتیک های مختلفی بوده اند. از رد صلاحیت جمعی از اصلاح طلبان پیش از انتخابات مجلس گرفته تا آزمایش های موشکی اخیر و رویارویی های دریایی در خلیج فارس میان قایق های ایرانی و ناوهای امریکایی که همگی به افزایش تنش در روابط ایران و غرب دامن زده اند. روحانی می داند که برای ادامه کار باید تا حدی نظر این طیف را نیز جلب کند. در نتیجه او از اصلاحات سیاسی تند و سریع خودداری کرده است. روحانی در این راستا از آزادسازی سیاسی و اجتماعی و طرح موضوعاتی چون ازادی مطبوعات و حقوق زنان خودداری می کند و سعی می کند تا از طریق اصلاحات در اقتصاد راه خود را پیش ببرد. در طرف مقابل در امریکا نیز کنگره هم چنان بخش مهمی از تحریم ها علیه ایران را حفظ کرده است که مانع از دسترسی ایران به بازارهای بین المللی و امکان برخورداری از معاملات با دلار می شوند. این موضوع سبب می شود تا ایران نتواند سرمایه خارجی زیادی را جذب کند. روحانی اما باید بداند که زمان به نفع او نیست. احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات ایران وجود دارد این موضوع پیامدهای نامشخصی برای برجام خواهد داشت در نتیجه دولت او برای انجام اصلاحات باید سرعت بیش تری به خرج دهد".

نویسنده در ادامه اشاره می کند که با توجه به تنوع بالای سیاسی و اجتماعی در ایران به نظر می رسد احتمال وقوع انقلاب در ایران در کوتاه مدت منتفی است. او در ادامه می افزاید:"علیرغم آن که اصلاح طلبان مخالفت خود با مخافظ کاران را پنهان نمی کنند اما بسیاری از کادرهای قدیمی آنان نسبت به غرب مشکوک هستند. اولویت آنان رشد اقتصادی و ثبات منطقه ای نسبی و تمایل به حل و فصل درگیری های با امریکا است. تمرکز اقتصادی اصلاح طلبان بر روی پیروزی از مدل چینی است تا ادغام ایران در اقتصاد جهانی سرمایه داری را ببینند اما نه به سبک غربی که همراه با ازادسازی گسترده سیاسی و اجتماعی است. با این حال، موانع زیادی در  پیش روی اجرای این مدل وجود دارد از جمله آن که چین در دهه های گذشته تغییرات ایدئولوژیک زیادی داشته است این در حالیست که محافظه کاران ایرانی هم چنان در برابر هر نوع تغییری مقاومت کرده اند آن هم از ترس استحاله فرهنگی. علاوه بر آن وضعیت پیچیده امنیتی در خاورمیانه و خطر رویارویی ایران و امریکا معادلات را پیچیده تر از وضعیت چین در دهه های گذشته می سازد. نکته دیگر آن که جوانان شهرنسین ایرانی تحصیلکرده تر و مدرن تر از نسل های قدیمی چینی هستند نسل قدیمی چینی تا حد زیادی اقتدار حزب کمونیست را پذیرفته بود این در حالیست که جوانان ایرانی  پویاتر هستند و مشارکت بیش تری دارند. به احتمال زیاد این جوانان انتظار تغییر بیش تری را دارند و فضای باز سیاسی بیش تری را خواهند خواست".

نویسنده در ادامه می افزاید:" آیا ایران در مقابل مشاهده سرنوشت مشابه شوروی خواهد بود آن گونه که جان لیمبرت دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه امریکا و یا ری تکیه از شورای روابط خارجی پیش بینی کرده اند؟ ایا روحانی گورباچف ایران است؟ مسلما شباهت هایی وجود دارند اما تفاوت ها بیش تر هستند. محافظه کاران در ایران در مقابل پروستریکا (گشایش درهای اقتصادی) مقاومت می کنند همانند اعضای پیشین حزب کونیست شوروی با این حال، به نظر می رسد آنان در قبال گلاسنوست (گشایش فضای سیاسی) از خود مقاومت بیش تری در مقایسه با نسل قدیمی کمونیست های شوروی نشان می دهند. مفهوم وقوع ایده ای چون بهار پراگ در تهران خیالی به نظر می رسد چرا که ایدئولوژی اسلامگرایی هنوز در ایران زنده است و جریان دارد. تلاش های انقلابی برای تغییر نظام سیاسی در ایران نیز بی نتیجه خواهند بود".

نویسنده در ادامه می نویسد:"آینده کوتاه مدت ایران بستگی به تلاش روحانی در انجام اصلاحات، انتخابات امریکا و ایران، وضعیت داعش در منطقه، آینده اسد رییس جمهوری سوریه و روابط ایران و عربستان سعودی دارد. بسته به این تحولات به نظر می رسد که هیچ یک از سناریوهای مطرح شده در بالا در آینده نزدیک در ایران محتمل نخواهند بود".

او در ادامه می نویسد:"به احتمال زیاد در صورت پیروزی کلینتون در انتخابات آمریکا استراتزی آن کشور در قبال ایران تغییر عمده ای نخواهد کرد. او احتمالا رویکرد اوباما را با احتیاط بیش تری ادامه خواهد داد. او خواستار بقای برجام است با این حال، معتقد است که تحریم های یکجانبه علیه ایران تا زمانی که آن کشور حمایت خود از گروه های شبه نظامی در منطقه را متوقف نکند نباید برداشته شوند. واقعیت اما این است که تنها لغو تحریم های امریکا همزمان با اصلاحات اقتصادی در ایران است که می تواند باعث ایجاد تحول شود. با این حال، بعید به نظر می رسد که تا پیش از انتخابات سال 2017 در ایران شاهد تحولی جامع در اقتصاد و نهادهای سیاسی ایران باشیم. حتی درصورت پیروزی روحانی در انتخابات او در دور دوم ریاست جمهوری خود با فشار بیش تری مواجه خواهد بود. 

او از سویی با قدرت گیری بیش تر محافظه کاران و فشار آنان مواجه خواهد بود و در سوی دیگر با فشار رای دهندگان سرخورده خود که انتظار تخقق وعده ها را دارند. این سناریو به افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران کمکی نمی کند. این شرایط برای بهبود روابط ایران و غرب و تقویت ثبات در منطقه نیز مناسب نخواهد بود". 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین