counter create hit اقتدار آمریکا یا انهدام آمریکا؟
۰۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۷
کد خبر: ۲۰۱۱۲۷
ترامپ میلیاردی که رسم سیاست ورزی نمی داند

اقتدار آمریکا یا انهدام آمریکا؟

همه آنچه ایالات متحده را پس از جنگ جهانی دوم به سمت و سوی برقراری هژمونی در نظام جهانی سوق داد و نقش لیدری در جهان غرب را بدان بخشید، اکنون و تنها چند روز پس از روی کارآمدنش با تهدیدات جدی روبرو شده است.
سرویس سیاسی- خرداد/ رضا رئیسی: با آن چهره و آرایش خاص، با آن غلظت کلام و واکنش های اندامی و با آن طرز بیان و گفتار، یادآور یک آمریکایی سنتی است که از دل تاریخ چند صد ساله یانکی ها به تاخت آمده تا طرحی نو دراندازد و همه چیز را کون فیکون کند، خودش هم بدش نمی آید که اینگونه متفاوت دیده شود اما سئوال اینجاست که این تغییر و تحولات آمریکا را در ابتدای هزاره سوم به قهقرا می برد یا به روزهای آغاز امپراطوری.

به گزارش خرداد؛ همه آنچه ایالات متحده را پس از جنگ جهانی دوم به سمت و سوی برقراری هژمونی در نظام جهانی سوق داد و نقش لیدری در جهان غرب را بدان بخشید، اکنون و تنها چند روز پس از روی کارآمدنش با تهدیدات جدی روبرو شده است.

آمریکایی که از رسانه های آزاد دم می زد اکنون مردانی را در کاخ سفید می بیند که خبرنگاران را متقلب و دروغگو خوانده و خواستن بستن دهان هایشان می شوند.

آمریکایی که سال های سال با برآوردن سازمان های پر شمار بین المللی درصدد بود تا نبض تحولات و معادلات را در دست خود بگیرد اکنون به دنبال برهم زدن این سازه هاست و سخن از خروج می گوید.

آمریکایی که خود را بهشت موعود جهان معاصر جلوه داده و با این پروپاگاندا بسیاری از کارآمدترین و متخصص ترین نیروهای جهان سوم را جذب و هضم در ساختارهای علمی و اقتصادی خود می کرد اکنون از بستن مرزها و دیوار کشی می گوید.

آمریکایی که چندین دهه تلاش کرد تا پندارهای نژاد پرستانه را زدوده و این نگرش را به حاشیه براند اکنون در صدر قدرت اجرایی خود مردی را می بیند که بوضوح رویکردهای نژادپرستانه دارد.

آمریکایی که از آزادی ادیان سخن می گفت اکنون رئیس جمهوری دارد که بوضوح به مسلمانان تاخته و همین شب گذشته اعلام کرد که آمریکا ترجیح می دهد مهاجران مسیحی را در کشور خود پذیرا باشد.

آمریکایی که خود را مدافع حقوق زنان اعلام می کرد، اکنون بسیاری از تعهدات بین المللی آمریکا در سازمان های مدافع حقوق زنان را ملغی الاثر کرده است.

من حیث المجموع همه آنچه در قانون اساسی آمریکا مورد تاکید قرار گرفته و در تمامی چند دهه اخیر مانور گسترده ای روی آن داده شده بود تا این کشور را تافته جدا بافته و الگوی زیست مطلوب در قالب لیبرال دموکراسی نشان دهد، توسط ترامپ به چالش کشیده شده و خدشه ای سترگ بر آن وارذ آمده است.

آمریکا شاید یگانه کشوری در جهان باشد که بواسطه موقعت جغرافیایی و ظرفیت های درونی و ذخایر طبیعی و خدادی، اگر هم اکنون نیز مرزهای خود به روی جهان را ببندد، بتواند بدون هیچ مشکلی با استفاده از پتانسیل های داخلی کشور را بدون مشکل اداره کند.

اما سئوال اینجاست که آیا می تواند با این اوصاف نقش لیدری خود در معادلات جهانی را نیز حفظ کرده و تداوم بخشد؟

در جهانی که همه چیز در همتنیده شده و کشورها بیش و پیش از هر زمانی با هم اختلاط و امتزاج یافته اند، سخن از دیوار کشی و ایجاد محدودیت، عدم تعهد به مناسبات بین المللی و سازمان های چند جانبه بی گمان صدمه ای سترگ به هیمنه آمریکاست، هر چند که ترامپ مدعی باشد که با نگاه به درون و برای احیای اقتدار آمریکایی برنامه های انقباضی و انسدادی خود را در مواجهه با جهان پیرامونی پی می گیرد.

آمریکا اگر به این جلال و جبروت فعلی دست یافته با بهره گیری از همین ظرفیت های بیرونی بوده که با ترسیم چهره ای جذاب، از توانمندی های انسانی تا سرمایه های اقتصادی را به درون خود کشیده است و حال ترامپ با نگاه یکسو نگرانه و می توان گفت متفرعنانه غافل از این است که چگونه آمریکایی که او از احیای دوباره اقتدارش سخن می گوید؛ چگونه مقتدر شد و به این جایگاه نیل یافت.

در همین چند روز به خوبی شاهد هستیم که نشانه های به انزوا روی آمریکا هویدا شده است، جایی که کشورهای عضو پیمان پاسیفیک به رغم خروج آمریکا از تداوم حضور خود و اضافه کردن کشوری چون چین به این معاهده می گویند، یا آنجایی که رئیس جمهوری مکزیک سفر خود به واشنگتن را لغو می کند یا اینکه وزیر امور خارجه فرانسه به ایران می آید تا از تعهد طرف های اروپایی به حفظ و تداوم برجام بگوید...

هر چند ترامپ در دیدار با ترزا می از تعهد به حفظ ناتو گفت و از سخنان خود درباره شکنجه عقب نشست و مسئولیت آن را بر عهده وزیر دفاع گذاشت اما اینکه او در مقام رئیس جمهوری آمریکا مدافع شکنجه است یا اصالتی برای سازمان های بین المللی قایل نیست، بر سر جای خود باقی است.

اینکه نماینده ترامپ در سازمان ملل برای شرکای سنتی آمریکا خط و نشان می کشد و آنان را تهدید می کند که شرایط متفاوت شده و آنان باید تضمین کننده منافع آمریکا به شکل متقابل باشند، خود حکایت از همه چیز دارد.

ترامپ سخن از اقتدار دوباره آمریکایی ها می گوید، از بازگشت رونق اقتصادی دم می زند و بر احیای امنیت تاکید می کند اما او تفاوت احیای درون سازمانی یک شرکت و موسسه اقتصادی را با کشوری که خود را در گرانیگاه تحولات جهانی قرار داده و نقش لیدری برای خود قائل است نمی داند، این دو فضای بس متفاوت و الزاماتی به غایت مجزا از هم دارند و به نظر می رسد تاجر میلیاردر نمی داند که احیای آمریکا با بازسازی شرکت های اقتصادیش متفاوت است.

او شاید بتواند رضایت مندی طبقه رای دهنده به خود را با استفاده از ظرفیت های درونی حفظ کند اما بی گمان اگر همین رویکردها ادامه یابد، آمریکای کنونی در پایان دوران ریاست جمهوری وی به هیچ روی نخواهد توانست در جایگاه فعلی باشد و خود را ابر قدرت جهانی بداند. 
خرید آنلاین
عی بابا صفحه خبر
اسنپ دکتر صفحه خبر
کارن تجارت
ویزا کانادا
پرواز بیتاسیر
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2