اکنون که بیش از یک هفته از حضور وی در کاخ سفید میگذرد، ظاهرا ناظران به این نتیجه رسیدهاند که وی در اجرای وعدههای انتخاباتی خود اصرار و حتی عجله دارد و با صدور دستوراتی میکوشد که آنها را به اجرا درآورد.
روزنامه اعتماد در شماره امروز خود در نوشتاری درباره اقدامات ترامپ پرداخته است.
هرچند از همان زمان که ترامپ بر هیلاری کلینتون پیروز شد، نگرانی از وضع آینده جهان و سیاستهای ایالات متحده بر ذهنیت بسیاری از سیاستمداران و ناظران سایه انداخت ولی به موازات این بدبینی از همان زمان این خوشبینی وجود داشت که ترامپ بیش از آنکه عمل کند، حرف میزند و هنگامی که در کاخ سفید مستقر شد، به واقعیتهای موجود تن خواهد داد و سیاستهایی را که به مردم قول داده اجرا نخواهد کرد. این مساله برای همه روسای جمهور امریکا کمابیش وجود داشته است.
یک نمونه آن بستن زندان گوانتانامواست که اوباما از ابتدای مبارزات انتخاباتی قول برچیدن آن را داد ولی ٨ سال ریاستجمهوری او گذشت و این کار مطابق قولهای داده شده انجام نشد، هرچند به نسبت دوران بوش بسیار محدود گردید.
در هر حال امید میرفت که ترامپ هم مشمول همین قاعده شود و دچار فراموشی شعارها و قولهای داده شده در مبارزات انتخاباتی شود. ولی اکنون که بیش از یک هفته از حضور وی در کاخ سفید میگذرد، ظاهرا ناظران به این نتیجه رسیدهاند که وی در اجرای وعدههای انتخاباتی خود اصرار و حتی عجله دارد و با صدور دستوراتی میکوشد که آنها را به اجرا درآورد.
یکی از آخرین تصمیمات وی اعمال محدودیتهای موقتی برای ورود شهروندان چند کشور از جمله ایران به ایالات متحده است. دستوری که به نسبت عجیب است ولی از یک جهت میتواند مورد توجه ایرانیان باشد.
با ملاحظه دستور اخیر ترامپ و احیانا دستورات بعدی او که در آینده صادر خواهد شد، نسبت ترامپ به ایران و برای ما به عنوان یک شهروند ایرانی چیست؟ آیا ترامپ یک تهدید تمامعیار محسوب میشود؟ پاسخ به این پرسش به تعبیری مثبت است. نه فقط برای ایران بلکه برای بیشتر کشورهای جهان و صلح و آرامش بینالمللی نیز یک تهدید است و ممکن است وضع موجود را بیش از اینکه هست بغرنجتر و بدتر کند.
البته درجه تهدید بودن آن برای هر کشور و منطقهای متفاوت است، شاید این درجه برای ایران بیش از میانگین میزان خطر و تهدید وی برای جامعه جهانی باشد و حتی انتظار میرود که در ادامه نیز اقدامات ضد ایرانی را تشدید کند، و از همه مهمتر اینکه چنین سیاستمدارانی به دلیل انجام سیاستهای افراطی خیلی زود در داخل کشور خود با مخالفت و بحران مواجه میشوند در نتیجه برای تحتالشعاع قرار دادن این مخالفتها انگیزه مییابند که بحران را به خارج از مرزها منتقل کنند و با انجام اقدامات تحریکآمیز وارد چالشهای بینالمللی شوند تا مخالفان داخلی خود را به حاشیه برانند. از این جهت نیز تهدیدآمیز بودن رفتار ترامپ برای کشوری مثل ایران جدیتر است.
آنچه گه گفته شد رویه تهدیدآمیز موجودی به نام ترامپ است ولی ترامپ میتواند منشا فرصت هم باشد. چگونه؟ ترامپ به دو صورت برای ایران تبدیل به فرصت میشود. اول به صورت اتخاذ سیاستهایی از جانب ایران است که در مقایسه با سیاستهای ترامپ نشان میدهد برخلاف ادعاهای امریکا این ایران نیست که رفتارش منشا مشکلات منطقهای است، بلکه ریشه بحرانهای منطقهای در دخالتهای غیرمسوولانه کشورهای خارجی در امور منطقه است و ایالات متحده بیشترین سهم را در این دخالتها داشته است. ولی ظرفیت دوم برای تبدیل ترامپ به فرصت در میان نیروهای داخلی ایران است. ترامپ به صورت صادقانه و سادهای نشان داد که مساله اصلی ایالات متحده با موجودیتی به نام ایران و ایرانی است. حقوق بشر و مسائل منطقهای برای او در حاشیه قرار دارند. ترامپ برخلاف روسای جمهور قبلی ایالات متحده حتی نیازی نمیبیند که به مساله حقوق بشر در حد گفتار هم بپردازد، زیرا که خودش هم به صورت واضح آن را نقض میکند و اصراری هم بر پردهپوشی این رفتار ندارد. پس اگر ایران برای او مسالهای حقوق بشری نیست، این همه از مخالفت دولت و شخص او با ایران جز در پرتو ضدیت آنان با موجودیت ایران و ایرانی قابل فهم و تحلیل نیست و این نقطه اتصال و مشترکی است که همه نیروهای داخلی را میتواند در برابر چنین سیاستی و کشورهایی که همسو با آن هستند متحد کند، اتحادی است که از دیرباز به آن نیاز داشتهایم و داریم و اکنون فرصت مناسب برای تحقق آن پیشآمده است.
دونالد ترامپ