اینگونه تحرکات این سئوال را در اذهان ایجاد می کند که آیا دولت ترامپ به سمت و سوی افزایش تنش و حتی در نقطه غایی آن به سمت و سوی جنگ با ایران سوق خواهد یافت؟ آیا باید منتظر افزایش فشارها و یا وضع تحریم های تازه جهانی علیه ایران بود؟
سرویس سیاسی خرداد/ رضا رئیسی: حلقه محافظه کاران تندرویی که به کاخ سفید راه یافته اند، هنوز جای پایشان در قوه مجریه سفت نشده و در حالیکه شمار بسیاری از عالی ترین مقامات دولت ترامپ بر مناصب خود جای نگرفته اند، هجمه و حمله به ایران را کلید زده و در دستور کار قرار داده اند.
به گزارش خرداد؛ طی بیست و چهار ساعت گذشته دو اقدام ضد ایرانی جمهوریخواهان تندرو علیه ایران خبر ساز شده است، از یکطرف در کنگره آمریکا بحث لایحه استفاده از حمله نظامی علیه ایران مطرح شده است که بر اساس این لايحه به ترامپ اجازه داده می شود که بدون اجازه کنگره از حمله نظامی پیشگیرانه علیه ایران استفاده کند و از طرف دیگر به درخواست دولت ترامپ قرار است امروز سه شنبه جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره ادعای برگزاری آزمایش موشک بالستیک توسط ایران برگزار شود.
لایحه مورد نظر البته هنوز به رای در کنگره گذاشته نشده و در مورد جلسه اضطراری شورای امنیت نیز می توان آن را بدون حصول هیچ نتیجه ای پیش بینی کرد، چرا که سخنگوی کاخ سفید نیز پیرامون این ادعاها گفته است: اطلاعات دقیقی از برنامه و آزمایشهای موشکی ایران خصوصا
آزمایش اخیر این کشور که در آن یک فروند موشک بالستیک آزمایش شده است،
نداریم.
در واقع بیش و پیش از هر چیزی مشخص است که اینگونه اقدامات عجولانه و دمدمی مزاجانه تنها با هدف ایجاد جنگ روانی و از همه بیش تر عرض اندام تندروهای هیئت حاکمه در کاخ سفید برای جلب رضایت شرکای عربی و عبری آنان است که در دولت اوباما و پس از انعقاد برجام از قدرت یابی دو چندان ایران در منطقه و جهان نگران بودند و اکنون برای التیام خود چشم امید به این تجرکات بسته اند.
البته اینگونه تحرکات این سئوال را در اذهان ایجاد می کند که آیا دولت ترامپ به سمت و سوی افزایش تنش و حتی در نقطه غایی آن به سمت و سوی جنگ با ایران سوق خواهد یافت؟ آیا باید منتظر افزایش فشارها و یا وضع تحریم های تازه جهانی علیه ایران بود؟
پاسخ به زعم نگارنده منفی است. صدور شش قطعنامه شورای امنیت در بحبوحه برنامه هسته ای ایران در مدت زمانی اندک و بردن کشورمان در ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد، یک پروسه بی سابقه و غیر قابل تکرار است و دیگر شاهد آن روزها نخواهیم بود.
در بحران سوریه که چند صد هزار کشته و میلیون ها آواره بر جای گذاشت و همه دنیا را تحت تاثیر اتفاقات خود قرار داد، حتی یک قطعنامه نیز از سوی شورای امنیت صادر نشد، چون اجماع قدرت های جهانی پیرامون آن وجود نداشت به رغم اینکه افکار عمومی جهان نیز مستعد و آماده پذیرش چنین قطعنامه هایی بود اما اینکه چرا در فاصله بسیار کوتاهی شش قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت به تصویب رسید، این نکته به اشتباهات عدیده در هیئت حاکمه وقت در داخل کشورمان باز می گشت که از اساس اهمیت و تاثیر و تبعات صدور چنین قطعنامه هایی را ندانسته و به آن وقعی نمی نهادند و بدیهی بود که کشورهای دیگر نیز ضرورتی نمی دیدند که دایه مهربان تر از مادر برای ما باشند و از طرف خود برای عدم صدور قطعنامه ها هزینه کنند. مضاف بر اینکه افکار عمومی جهان نیز با برخی اظهارات ماجراجویانه و در پیامد آن پرروپاگاندای طرف غربی علیه ایران بسیج شده بود.
حال اما وضعیت از اساس متفاوت از آن روزهاست. برجام به عنوان توافقی بین المللی به تصویب رسیده و ایران به تمامی تعهدات خود بر اساس توافق به عمل آمده، عمل کرده است. این بار نه فقط روسیه و چین که اروپا نیز مصرانه و مجدانه پای توافق هسته ای ایستاده اند و به هیچ روی نمی خواهند که بحرانی بی اساس و تازه را در خاورمیانه شاهد باشند.
چندی پس از حصول توافق هسته ای و با آزمایش موشکی ایران، دولت اوباما آن را ناقض قطعنامه 2231 شورای امنیت دانسته و حتی طرف های اروپایی نیز در آن برهه نظر مساعدی نسبت به طرح این موضوع در شورای امنیت داشتند، هر چند که هم دولت آمریکا و هم شرکای اروپایی آن را ناقض برجام ندانستند، شورای امنیت نیز به درخواست دولت آمریکا تشکیل جلسه نیز داد اما در نهایت حتی یک پیش نویس مورد اجماع نیز علیه ایران در این جلسه به تصویب نرسیده و پرونده بایگانی شد، حال دولت آمریکا تنها به خاطر برخی ادعاهای اثبات نشده و بی اساس درباره آزمایش موشکی ایران تقاضای جلسه شورای امنیت را مطرح کرده و پر واضح است که این جلسه هیچ نتیجه ملموسی در پی نخواهد داشت و تنها آن را می توان عرض اندام هیئت حاکمه تازه دولت آمریکا قلمداد کرد که می خواهند بدین وسیله خودی نشان داده و تغییر رفتار در قبال ایران را در مجامع بین المللی آنهم برای جلب رضایت اسرائیلی ها یا عربستانی ها به رخ بکشند.
در خصوص مصوبه کنگره در واگذاری ابتکار عمل حمله نظامی به ایران به شخص رئیس جمهوری هم تبلیغاتی بودن آن واضح و عیان است و موضوع حمله نظامی به ایران چیزی نیست که به یکباره و ناگهانی امکان اقدام یکطرفه داشته باشد، حتی اگر ترامپ را رئیس جمهوری نامتعارف و غیر قابل پیش بینی بدانیم.
اینگونه واکنش ها بیش از آنکه مایه نگرانی باشد به نوعی نشان دهنده چنته خالی تندروهای ضد ایرانی در هیئت حاکمه آمریکاست، از نوع کاریکتور مضحکی که نتانیاهو در سازمان ملل درباره بمب اتمی ایران در دست گرفت و دنیا را به مضحکه وی وا داشت، تندروها در شرایط فعلی هیچ اهرم فشار و دستمایه براه اندازی جنگ روانی و رسانه ای علیه ایران ندارند و افکار عمومی جهان و شرکای سنتی اروپایی نیز با آنان همراهی نمی کنند و اینجاست که این اقدامات بی اساس پوچی و عدم پشتوانه خود را نشان داده و به جای نگرانی اطمینان خاطر نسبت به آینده را ایجاد می کنند البته اگر هوشیار باشیم و اسیر این جنگ روانی نشده و اقدامات و اظهارات حساب شده ای در قبال آن داشته باشیم.