counter create hit چرا دوباره به روحانی رأی می‌دهیم
۱۴ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۲
کد خبر: ۲۱۲۱۰۱

چرا دوباره به روحانی رأی می‌دهیم

 روزنامه اعتماد در تحلیلی از فیض‌الله عرب‌سرخی از انتخابات ٩٦ نوشت: جناح اصولگرا عملا انسجام خود را از دست داده و در شرایط فعلی به سه پاره قابل شناسایی و تشخیص، تفکیک شده است و اصلاح‌طلبان کاندیدایی بهتر از روحانی در اختیار ندارند.

در ادامه این تحلیل می خوانیم: سال ٩٦ با برگزاری دو انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای شهر و روستا به سالی مهم و تأثیرگذار تبدیل شده است. جناحی که نقش خود را در انتخابات ریاست‌جمهوری عملا از دست رفته می‌بیند و کرسی ریاست‌جمهوری را تا حدود زیادی دور از دسترس، سعی خواهد کرد با دردست‌گرفتن فضای انتخابات شورای شهر و روستا، شهرداری‌های شهرهای مهمی مانند تهران، ‌مشهد، اصفهان و... را برای خود حفظ کند و از این طریق علاوه بر مدیریت فضای عمومی شهر، ‌فضای تبلیغاتی برای موضوع مهمی چون انتخابات مجلس بعدی را هم از نظر دور ندارد، اما درباره انتخابات سال آینده نکاتی را هرچند به اجمال مرور و به شرایط دو جناح اشاراتی خواهم کرد.

ا- جناح اصولگرا عملا انسجام خود را از دست داده و در شرایط فعلی به سه پاره قابل شناسایی و تشخیص، تفکیک شده است:
الف: بخش‌های معتدل این جریان، با محوریت چهره‌هایی همچون آقای لاریجانی، رئیس مجلس، مدت‌ها پیش و حتی قبل از انتخابات مجلس دهم با پیش‌گرفتن استراتژی‌های حمایت اصولی از فعالیت‌های دولت یازدهم (خصوصا در حوزه سیاست‌ خارجی و امور اقتصادی) عملا از حوزه راهبردی جناح اصولگرا خارج شده و در جریان عمل سیاسی به بخشی از جریان تازه تولدیافته «اعتدال‌گرا» پیوسته است. این نیروها عملا بخش مهمی از نیروهای اصولگرا بوده‌اند که راهبردی متفاوت را تعقیب می‌کنند.

ب: بخش مهم دیگری از نیروهای اصولگرا که از حیث کمیت کوچک، ولی از نظر میزان نفوذ در برخی بخش‌ها و دسترسی به ثروت بسیار قوی و تعیین‌کننده هستند، با انتخاب راهبردی تند و افراطی عملا، ساز جداگانه‌ای می‌زنند، این بخش هرچند از حیث سازماندهی از نیروهای رسمی احمدی‌نژاد جدا هستند، ولی از حیث گرایش و تمایلات واقعی سیاسی با یکدیگر نزدیک‌اند و فعلا و در عمل اینها هم از اصولگرایان جدا شده و رفتار سیاسی متفاوتی را نمایندگی می‌کنند.

ج: بخش سوم، نیروهای میانه اصولگرا هستند که احزاب و گروه‌های سنتی این جریان، همچون جامعه روحانیت مبارز (به استثنای برخی چهره‌ها)، جامعه مدرسین، جمعیت مؤتلفه و... را دربر می‌گیرد و از حیث سیاسی و عمل هم در میانه دو بخش اول و دوم قرار دارند و فعلا هم به صورت عمده، پرچم اصولگرایی در دست این بخش قرار دارد و سعی در جذب دو بخش دیگر دارد که البته در جریان عمل چندان موفق نبوده است. و در یک نگاه کلی، بعید است این جریان بتواند به انسجام دست پیدا کند و با راهبردی معین در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کند. از دلایل عمده معرفی نامزدهای متفاوت، با وجود همه تلاش‌ها برای رسیدن به کاندیدای واحد، همین تفاوت در استراتژی است.

٢- اما وضعیت در حوزه اصلاح‌طلبان به گونه‌ای دیگر پیش رفته است.
الف- اصلاح‌طلبان کاندیدایی بهتر از روحانی برای انتخابات سال ٩٦ در اختیار ندارند. مسئله اعمال محدودیت‌ها برای حضور چهره‌هایی که شانس جدی دارند از یک‌سو و رسیدن دامنه رد صلاحیت‌ها به چهره‌ای همچون مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و سیدحسن خمینی از سوی دیگر، نشان‌دهنده این مفهوم است که فرصت‌های اصلاح‌طلبان، چندان گسترده و وسیع نیست و در چنین وضعیتی، داشتن چهر‌ه‌ای همچون دکتر روحانی، به عنوان رئیس‌جمهور مستقر و دارای شانس تأیید صلاحیت و شانس انتخاب‌شدن، نکته‌ای نیست که بتوان به‌سادگی از کنار آن گذشت.

ب: نکته دیگری که کمک کرده و می‌کند تا شانس آقای روحانی را افزایش دهد، عملکردهای مثبت دولت در بخش‌های مختلف است. هرچند این عملکرد در وضعیت موجود کشور در مقایسه با شرایط مطلوب بسیار فاصله دارد و دفاع از شرایط فعلی اساسا به مفهوم نفی و ندیده‌گرفتن مشکلات جاری کشور نیست، اما اگر شرایط سال ٩٢ را در نظر بگیریم و تهدیدهای داخلی و خارجی آن مقطع را، اهمیت کارهای انجام‌شده بیشتر نمایان خواهد شد. بهبود شاخص‌ها و اساسا تغییر جهت شاخص‌ها از روندی نزولی به سمت صعود، حتی با شتاب کم نشان‌دهنده اصلاح در روندها و رویه‌هاست و این در حوزه‌ها کم‌و‌بیش مصداق دارد.

بنابراین دو اصل کلی نداشتن نامزدی مناسب‌تر از آقای دکتر روحانی که توضیح آن ارائه شد و عملکرد مثبت روحانی با وجود مشکلات، دو دلیل اصلی و عمده اصلاح‌طلبان برای حمایت از روحانی است.
٣- البته موفقیت کامل و پررنگ این راهبرد صحیح به نکات دیگری هم بستگی دارد و لازم است در‌این‌باره به آنها توجه شود.

اولا انسجام اصلاح‌طلبان که در شرایط قابل قبولی قرار دارند و در برخی نظرسنجی‌ها با حدود ٨٠ درصد اعلام شده، باید همچنان در دستور کار باشد و برای حفظ و افزایش آن باز هم تلاش کرد. باید با نیروها و برخی گروه‌های ناراضی کارهای تبیینی کرد و بر ضرورت گسترش دایره حمایت از دولت تأکید کرد و نسب به برطرف‌کردن ریشه‌های نارضایتی اهتمام داشت.

البته باید این اقدامات را در چارچوب تعاملات درونی تعقیب کرد و نیازی به رسانه‌ای‌کردن ندارد.
ثانیا در کنار تلاش برای افزایش انسجام بر دامنه فعالیت‌ها نیز افزود. متأسفانه بسیاری از اقدامات مثبت و مفید دولت، به شکل صحیح اطلاع‌رسانی نشده‌اند و مردم که تعبیر شرایط عمومی را به‌خوبی درک می‌کنند، از وجود عناصر اصلی این تغییرات اطلاع درستی ندارند.

هرچند اصل این اقدام را باید دولت سامان دهد، اما احزاب و رسانه‌ها هم تأثیر تعیین‌کننده‌ای در این فرایند دارند تا با تنظیم و آماده‌سازی بسته‌های مناسب اطلاعات، در حوزه‌های مختلف، نسبت به تغییر شرایط اقدام کنند. اصلاح‌طلبان، با استفاده از تجارب کار در دولت اصلاحات و تجارب ارزنده رسانه‌ای، باید در این زمینه پیشگامی کنند و با پردازش مناسب اطلاعات و اطلاع‌رسانی دقیق در جامعه، به پیشبرد این هدف استراتژیک کمک کنند.
خرید آنلاین
کارن تجارت
عی بابا صفحه خبر
پرواز بیتاسیر
اسنپ دکتر صفحه خبر
ویزا کانادا
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۱۶
۰
۱
تا مثل دولت قبل بقیه دوروبریها بتونن چپاول را کامل کنن .
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2