اکثریت مطلق فیلمهای جشنواره را فیلمهای ارگانی و دولتی دارند و البته تولیدات یک تهیهکننده سابقا ارگانی که بهتنهایی چهار فیلم در جشنواره دارد
خرداد: اکثریت مطلق فیلمهای جشنواره را فیلمهای ارگانی و دولتی دارند و البته تولیدات یک تهیهکننده سابقا ارگانی که بهتنهایی چهار فیلم در جشنواره دارد
به گزارش خرداد، روزنامه شهروند-پولاد امین نوشت: روز گذشته هفتهنامه راهبردی همقلم در مطلبی قابل تأمل با انتشار فهرست فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر، ادعا کرد که در این جشنواره در کنار فیلمهای ارگانی، فیلمهای تهیهکنندهای خاص اکثریت را در اختیار دارد و با این آمار عنوان داشت که در حقیقت رقابت اصلی جشنواره بین یک سازمان ارزشی و یک تهیهکننده حقیقی است که هر کدام با شمار قابل توجهی از آثار در این رخداد فرهنگی مشارکت دارند؛ نکتهای قابل توجه که با نگاهی منطقی میتواند زنگ خطر را در سینمای ایران به صدا درآورد.
جشنواره دولتی - ارگانی
نگاهی حتی گذرا به بیستوپنج فیلمی که امسال در جشنواره فیلم فجر به نمایش درخواهد آمد؛ با وجود تمام تحلیلها و اظهار نظرات مختلف منطقی و غیرمنطقی که در رسانههای سیاسی و غیرسیاسی به وجود آورده، اما به نظر میرسد مهمترین نکتهاش این باشد که حضور گلدرشت محصولات ارگانی در این دوره از جشنواره بیش از هر وقت و هر دوره دیگر خود را به رخ میکشد. در حقیقت اگر به این نکته توجه کنیم که از بین فیلمهای جشنواره، فیلمهایی چون امپراطور جهنم، ساخته پرویز شیخ طادی، به وقت شام ابراهیم حاتمیکیا، تنگه ابوغریب بهرام توکلی و سرو زیر آب محمدعلی باشهآهنگر، بهعلاوه سوءتفاهم احمدرضا معتمدی، فیلشاه هادی محمدیان، لاتاری محمدحسین مهدویان، دارکوب بهروز شعیبی، بانو قدس ایران ساخته مصطفی رزاق کریمی و زنانی با گوشوارههای باروتی ساخته رضا فرهمند بهطور مستقیم یا برخی نیز غیرمستقیم میتوانند فیلمهای ارگانی لقب بگیرند؛ نمیشود این نکته را که در یک جشنواره بیستوپنج فیلمی حدود ١٠ فیلم و به عبارت بهتر، حدود چهلدرصد از فیلمها ارگانی باشند را اتفاقی طبیعی به حساب آورد. در این بین، البته امپراطور جهنم، به وقت شام، تنگه ابوغریب و سوءتفاهم بهعنوان محصولات سینمایی سازمان هنری - رسانهای اوج، سرو زیر آب محصول سه ارگان حوزه هنری، فارابی و تصویرشهر، فیلشاه محصول مشترک فارابی و تصویرشهر و بانو قدس ایران محصول موسسه عروج وابستگی رسمی به ارگانهای دولتی و حاکمیتی دارند و در مورد دیگر فیلمها نیز ارتباط مضامین یا تهیهکنندگان آثار با نهادهای رسمی آشکارتر از آن است که بشود آنها را بهعنوان یک فیلم مستقل بهشمار آورد؛ مثلا با هر متر و معیاری فیلم لاتاری یا زنانی با گوشوارههای باروتی، با وجود اینکه میتوانند حامل نگاهی هنرمندانه باشند یا نگرشی ارگانی، جزو سینمای مستقل نمیتوانند طبقهبندی شوند.
رقیب نامآشنا
نکته مهم جشنواره امسال اما علاوه بر حضور پررنگ آثار ارگانی، اتفاقا نه خود این فیلمها، که رقیبی است که ارگانیها در جشنواره امسال دارند و این رقیب کسی نیست جز محمد امامی که بهعنوان تهیهکننده در سایه یا بهاصطلاح حامی تولید در چند فیلم جشنواره نقشی مهم دارد. به این دلیل هم هست که همقلم رقابت اصلی جشنواره را بین سازمان ارزشی اوج و این تهیهکننده حقیقی دانسته است که هر دو در اکثریتی قابل اعتنا از فیلمهای جشنواره نقش دارند. با اینکه نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که خود محمد امامی نیز یک سابقه پررنگ ارگانی دارد و حتی بزرگترین جنجال پیرامون این چهره اقتصادی که با بازداشت او رقم خورده به واسطه کارنامه او در یک نهاد حکومتی بوده است. در اشاره به نقش و حضور پررنگ محمد امامی که سال قبل به دلیل درگیری با پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان مدتی را در بازداشت بهسر برد، باید گفت که این تهیهکننده با حمایت از سه فیلم مغزهای کوچک زنگزده، مصادره و بمب در جشنواره امسال حاضر است و تازه چهارمین فیلم مورد حمایت او که خوک به کارگردانی مانی حقیقی است، برای حضور در بخش مسابقه جشنواره انتخاب نشده و قرار است همزمان با روزهای جشنواره در فستیوال فیلم برلین روی پرده برود.
او کیست؟
محمد امامی اولبار با تهیهکنندگی سریال شهرزاد نامی آشنا پیدا کرد؛ با اینکه شهرزاد نخستین کار او نبود و امامی پیش از شهرزاد در سریالهایی چون شاهگوش و یکی، دو کار دیگر نیز در مقام سرمایهگذار نقش ایفا کرده بود. موفقیت شهرزاد او را در وادی سینما نیز واجد نقشی موثر کرد؛ بهنحوی که در سالهای اخیر امامی با فیلمهایی چون تابو به کارگردانی خسرو معصومی، ابد و یک روز سعید روستایی، خوب، بد، جلف ساخته پیمان قاسمخانی و کاناپه کیانوش عیاری در سینمای ایران حضوری بااهمیت داشته است. امامی البته اخیرا علاوه بر فعالیت در تولید آثار سینمایی، در بخش شبکه نمایش خانگی نیز فعالیتی بیش از پیش داشته است. او بعد از ساخت فیلمهای نهنگ عنبر۲ و گشت ۲ وارد مذاکره برای خرید رایت فیلمها شد و شنیده میشود رایت نمایش خانگی این دو فیلم را نیز خریداری کرده است. فیلمهای فروشنده، محمد رسولالله و دراکولا نیز از دیگر فیلمهایی است که رایت شبکه نمایش خانگی آنها در اختیار اوست.
دوره جدید
اما نکته در این بین اینجا بروز میکند که بعد از دستگیری امامی، به نظر میرسد نوع حضور این تهیهکننده متنفذ در سینمای ایران عوض شده و او دارد با چراغهای خاموش حرکت میکند. به همین دلیل هم هست که کمتر میتوان ردی از او در فیلمهایی که نامش بهعنوان سرمایهگذار آنها شنیده میشود، حداقل در رسانهها و نشریات دید. اما برای کسانی که در حیطه سینما نفس میکشند، اسناد و مدارکی بسیار مهمتر از اخبار رسانهای وجود دارد که میتوان به آنها استناد کرد. به همین دلیل هم هست که با وجود حرکت چراغخاموش امامی، کمتر کسی است که از نقش حمایتی او در فیلمهایی چون مغزهای کوچک زنگزده، خوک، مصادره و بمب خبر نداشته باشد.
مبارزه جذاب
این که در مهمترین جشنواره سینمایی کشور، سینمای ارگانی یک سرمایهگذار خصوصی را بهعنوان رقیب اصلی پیش رو دارد که با دستگیری در ارتباط با یک اختلاس بزرگ و نیز با شهرزاد در سالهای اخیر در کانون توجهات قرار گرفته است؛ اتفاقی جالب به نظر میرسد؛ اتفاقی که میتواند رقابتی جذاب میان اوج و امامی ایجاد کند؛ به شرط اینکه حضور جناب تهیهکننده از سایه برون آید و...