به گزارش خرداد، روزنامه آرمان نوشت: پس از فراز و نشیبهای بسیار در نهایت شهردار جدید پایتخت انتخاب شد و مهندس محمدعلی افشانی سکان مدیریت پایتخت را به دست گرفت. این در حالی بود که که روزهای منتهی به انتخاب شهردار تهران رقابت بین احزاب مختلف اصلاحطلب موجود در شورای شهر به شدیدترین وجه خود رسیده بود. بهنظر میرسید حزب کارگزاران سازندگی و در رأس آن غلامحسین کرباسچی بیشترین حساسیت را برای انتخاب شهردار آینده تهران از خود نشان میدادند. از سوی دیگر حزب اتحاد ملت نیز که اکثریت اعضای شورای شهر تهران را در اختیار دارد رویکرد متفاوتی نسبت به انتخاب شهردار در پیش گرفته بود. اتفاق جالب اما زمانی رخ داد که در رقابت بین حزب کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت برای شهرداری تهران یکی از اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی به شهرداری تهران رسید. اتفاقی که جای سوالات زیادی را در بین افکار عمومی به وجود آورده است. نکته دیگر اینکه هنوز مشخص نیست انتخاب شهردار جدید تهران به چه میزان به برنامههای ارائه شده توسط گزینههای مطرح شده بستگی داشته و در مقابل به چه میزان رویکرد سیاسی احزاب در آن نقش داشته است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی رویکرد انتخاب شهردار جدید تهران «آرمان» با دکتر پیروز حناچی استاد برجسته دانشگاه تهران و یکی از گزینههای شهرداری تهران گفتوگو کرده که در ادامه متن آن را از نظر میگذرانید.
از رویکرد انتخاب شهردار تهران رضایت دارید؟ بهنظر شما انتخاب شهردار جدید تهران در یک فرایند دموکراتیک و بدون فشارهای سیاسی صورت گرفت؟
برای اولین بار همه اتفاقات و ارائه برنامهها برای شهرداری تهران بهصورت آنلاین از شبکههای اجتماعی پخش میشد که کمک بسیار بزرگی به شفافیت قضیه داشت. مردم باید ریشههای مشکلات شهر تهران را درک کنند و متوجه باشند که چه رویکردهایی به حل بحرانهای شهر تهران کمک میکند و در مقابل چه رویکردهایی به ضرر مدیریت تهران است و این موضوع مستقیما به حل مشکلات کمک خواهد کرد. بهنظر من شورای شهر تهران در انتخاب شهردار جدید یک نمایش دموکراتیک از خود نشان داد که حرکتی سازنده و روبهجلو بود. نکته دیگر اینکه مردم باید حلاوت و شیرینی رقابت احزاب و گروههای سیاسی را در انتخاب پارلمان محلی احساس کنند. مردم باید ببینید که رقابتهای گروههای سیاسی تنها با اهداف و اغراض سیاسی صورت نمیگیرد و بلکه رقابت در ارائه برنامههای قویتر است. در شرایط کنونی آقای افشانی موفق شده نظر اکثریت اعضای شورای شهر را به خود جلب کند و بهعنوان شهردار تهران انتخاب شود. بهنظر من در شرایط کنونی همه باید به شهردار منتخب تهران کمک کنند که بتوانند برنامههای خود را در شهرداری تهران اجرا کنند و عملکرد موفقی از خود برجای بگذارند. مشکلات تهران حمایت همگان را از سطوح ملی تا سطوح محلی میطلبد .
آیا واقعا در انتخاب شهردار تهران رقابت بر سر برنامههای ارائه شده بود؟
برنامهها در اولویت بود؛ با این وجود رویکردهای سیاسی نیز در انتخاب شهردار تهران وجود داشت. این در حالی است که مهمترین مساله در انتخاب شهردار تهران این بود که چه کسی بهتر میتواند نظر اعضای شورای شهر را به برنامههای خود جلب کند و همچنین نگرانیهای اعضای شورا را نسبت به آینده تهران برطرف کند. هرکدام از گزینههای شهرداری تهران در عین حالی که دارای برنامه برای مدیریت شهر تهران بودند اما نیازمند حمایت گروههای سیاسی نیز بودند.
شما گزینه مورد نظر حزب اتحاد ملت بودید؟
تنها این حزب نبود و بلکه برخی از احزاب دیگر نیز حمایت میکردند.
برخی تحلیلها بیانگر این مساله است که رقابت نهایی بین شما و آقای افشانی جدیتر از بقیه بوده است و به همین دلیل برخی تلاش کردهاند از این رقابت جلوگیری کنند و فردی را در کنار آقای افشانی قرار بدهند که شانس انتخاب ایشان افزایش پیدا کند. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
بهنظر من مسائل مطرح شده بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد مبتنی بر تحلیل و گمانهزنی است. نکته دیگر اینکه در شرایط کنونی که شهردار تهران انتخاب شده باز کردن این مساله هیچکمکی به مدیریت شهر تهران نخواهد کرد. امروز ما با شهرداری در تهران مواجه هستیم که19 نفر از اعضای شورای شهر تهران به ایشان رأی دادهاند. بهنظر من این یک فرصت است و به همین دلیل همه باید به مدیر جدید شهر تهران کمک کنند.
لابیهای سیاسی به چه میزان در انتخاب شهردار تهران تاثیر داشت؟
در مرحله نخست همه ما باید این نکته را بپذیریم که در حال انجام یک کار جمعی هستیم و به همین دلیل شاید همه با یکدیگر هم عقیده نباشند. به همین دلیل نیز نمیتوان کسی را متهم کرد که چرا با رویکرد جمعی هم عقیده نیست. ممکن است آن فرد درک متفاوتی نسبت به مساله داشته باشد. اتفاقا این درک متفاوت ممکن است بهدلیل سیاسی باشد. با این وجود در یک رویکرد دموکراتیک هرکسی که موفق شود اکثریت آرا را به دست بیاورد در نهایت بهعنوان شهردار تهران انتخاب خواهد شد. در چنین شرایطی این فرد باید از فرصت به وجود آمده حداکثر استفاده را انجام بدهد و بقیه نیز از وی حمایت کنند.
برنامهای که شما برای مدیریت شهر تهران به شورای شهر ارائه کردید دنباله برنامه دکتر نجفی بود؟
بله؛ تا حدود زیادی چارچوبها در یک راستا بود. با این وجود من برخی از برنامههای دکتر نجفی را بیشتر بسط داده بودم. به هر حال من در شهرداری تهران معاون دکتر نجفی بودم و قصد نداشتم برنامههای متفاوت نسبت به ایشان ارائه کنم. بنده در برنامه خودم10 موضوع مهم را مطرح کرده بودم و معتقد هستم تحقق این موضوعات میتواند تغییرات جدی در مدیریت شهر تهران به وجود بیاورد. در شرایط کنونی مدیریت شهر تهران با دو چالش جدی مواجه است. نخست بدنه سنگین نظام مدیریت شهری است که دارای 15هزار پست تشکیلاتی مصوب دارای 68هزار نفر کارمند رسمی است؛ و دوم منابع مالی ناپایداری است که در مدیریت شهر تهران وجود دارد. در شرایط کنونی منابع مالی شهر تهران و اغلب شهرداریهای کشور تا حدود79درصد به صدور پروانه بستگی دارد.
یکی از اهداف اصلی دکتر نجفی در دوران مدیریت خود در شهرداری تهران مقابله با فساد اقتصادی در شهرداری تهران بود. بهنظر شما ایشان به چه میزان در این زمینه عملکرد موفقی داشتند؟
مهمترین اقدام دکتر نجفی در دوران مدیریت خود در شهرداری تهران این بود که مسیر گذشته مدیریت شهر تهران را ادامه ندادند و رویکرد جدیدی را در پیش گرفتند، البته این کار بهراحتی صورت نگرفت و فشارهای زیادی را تحمل کردند. با این وجود بنده نسبت به این مساله که شهرداری تهران در آینده به چه میزان موفق خواهد شد مسیر گذشته را ترک کند نگرانم . هنگامی که ما عنوان میکنیم 79درصد منابع مالی شهرداری تهران و بقیه کلانشهرها به ساختوساز وابسته است به معنای این است که به یکباره دفعی و آنی نمیتوان این رویکرد را متوقف کرد و نیازمند زمان و جدیت بیشتری است. بدون شک این اتفاق در یک برنامه 5 و یا10ساله و با برنامه رخ خواهد داد و نیازمند حمایت دولت ،مجلس و شورای عالی استانها است. این موضوع واقعا مانند وابستگی دولت به درآمدهای نفتی است و اینکه دولت با منابع مالیات و صادرات غیرنفتی اداره شود قابل مقایسه است.
بین رویکرد مدیریتی دکتر نجفی و مهندس افشانی چه تفاوتها و شباهتهایی میبینید؟
مهندس افشانی هنوز کار خود را بهصورت جدی در شهرداری تهران آغاز نکردهاند. با این وجود بنده مهندس افشانی را فرد سالم، پاکدست و موجه میدانم که نظرات خود را بدون ملاحظات سیاسی بیان میکند. نکته دیگر اینکه ایشان تجربه گرانبهایی در معاونت عمرانی وزارت کشور و دولت در حوزه زیربنایی و کلانشهرها داشتهاند و تجربه ایشان در این زمینه میتواند کمک زیادی به حل چالشهای شهر تهران کند. از سوی دیگر ایشان در گذشته دبیر شورای حملونقل و ترافیک کشور بودهاند که این مساله نیز میتواند در حل چالش ترافیک و برنامه حمل شهر تهران و هم در حوزه منطقه کلانشهری تاثیر زیادی داشته باشد. در شرایط کنونی همه ما باید تلاش کنیم که زمینه موفقیت آقای افشانی در شهرداری تهران مهیا شود و اجازه ندهیم اختلافات به وجود آمده در روند کار خلل ایجاد کند.
مهمترین چالشهای پیش روی آقای افشانی را چه میدانید؟
بدون شک مهمترین چالش آقای افشانی در مدیریت شهر تهران ناپایداری منابع مالی است. البته این مساله مختص به آقای افشانی نیست و هر کسی به جز ایشان نیز بهعنوان شهردار تهران انتخاب میشد با این چالش مواجه بود. این وضعیت حتی برای آقای قالیباف هم در شهرداری تهران وجود داشت. با این وجود ایشان منابع مالی را پیشخور کرده بودند و از آینده وام گرفته بودند. چالشهای بعدی تعهدات و پس از آن اجرای طرحهای باقی مانده در شهرداری تهران است. چالش دیگر بدنه سنگین شهرداری تهران است که روی منابع مالی نیز فشار وارد میکند. در شرایط کنونی بخش عظیمی از منابع مالی شهرداری تهران صرف تامین بدنه اجرایی شهرداری تهران میشود که این رویکرد باید اصلاح شود.
آیا رویکرد حمایتی دستگاههای مختلف نسبت به مدیریت آقای افشانی در شهرداری تهران وضعیت بهتری نسبت به آقای نجفی خواهد داشت؟
آقای افشانی بهدلیل اینکه در گذشته جزئی از بدنه دولت بودهاند و در زمینه تخصصی خود در استانداری قدرت مانور خوبی داشتهاند، مورد حمایت دستگاههای اجرایی مختلف قرار خواهند گرفت. بنده مطمئن هستم که اگر آقای نجفی به این نتیجه میرسیدند که ادامه حضورشان در شهرداری تهران سبب بهبود وضعیت میشود و میتوانند برنامههای خود را اجرایی کنند قطعا استعفا نمیدادند و در شهرداری باقی میماندند.
استعفای آقای نجفی از شهرداری تهران و اتفاقات پس از آن تا حضور آقای افشانی چه هزینهای برای جریان اصلاحات بههمراه خواهد داشت؟
دموکراسی همیشه نتیجه ایدهآل بههمراه ندارد؛ با این وجود تصمیمگیری بهصورت دموکراتیک همواره بهتر از تصمیم فردی و تصمیمگیری در تشتت است. ممکن است همه نسبت به یک تصمیم نظر یکسانی نداشته باشند و برخی مخالف باشند. با این وجود چون این تصمیم بهصورت جمعی گرفته شده همه باید از آن دفاع کنند و زمینه موفقیت این تصمیم را به وجود بیاورند.
شما به آینده مدیریت شهر تهران امیدوار هستید؟
سالها پیش، معلمی داشتم که به رحمت خدا واصل شدند (مرحوم دکتر اسدی لاری) ایشان همواره تاکید داشتند که زندگی یعنی امید و حرکت. در نتیجه قطعا باید به آینده امیدوار و خوشبین بود. مشکلات شهر تهران آشکار و نمایان است و هر کسی که مدیریت شهر تهران را به دست میگیرد باید برای حل این مشکلات برنامه داشته باشد. از سوی دیگر همه باید از برنامههای ارائه شده حمایت کنند و به منتخب شورای شهر کمک کنند تا بتواند برنامههای خود را اجرایی کند. مشکلات شهر تهران مشکل فیثاغورس نیست که نتوان آن را حل کرد. این مشکلات کاملا روشن و شفاف است و با تدبیر منطقی و عقلایی حل شدنی است. بهعنوان مثال برای حل چالش بدنه سنگین شهرداری تهران حداقل کاری که میتوان کرد این است که جلوی ادامه این رویکرد را بگیریم و اجازه ندهیم این وضعیت ادامه پیدا کند. این کار بسیار سخت و سنگین است ولی غیرقابل حل نیست و با کمک سرمایههای اجتماعی و مردم در صورت تقبل و اعتماد قابل حل است.
یکی از اعضای شورای شهر عنوان کردند فکر نمیکردند شورای شهر تا به این اندازه تشریفاتی باشد. آیا در واقع همین وضعیت وجود دارد؟
شاید شورای شهر بهاندازهای که در یک ماه اخیر درگیر بود در طول سال درگیر نباشد. با این وجود نمیتوان شورای شهر را تشریفاتی قلمداد کرد، بلکه باید آن را تاثیرگذار قلمداد کرد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی شورای شهر مانند یک رکن دیده شده است. بهنظر من در شرایط کنونی و برمبنای قانون اساسی کشور ارکان نظام پس از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه، شوراهای شهر است. با این وجود قانون موجود درباره شورای شهر بهعنوان یک رکن به شورای شهر نگاه نکرده است. در کشورهای توسعه یافته شورای شهر مانند پارلمان محلی و شهرداری مانند دولت محلی قلمداد میشود و برای آن اهمیت زیادی قائل هستند. بهنظر میرسد ما هنوز تا رسیدن به این مرحله فاصله زیادی داریم. بهنظر من ما باید در زمینه شورای شهر قانون را اصلاح کنیم و اهمیت بیشتری برای شورای شهر در تصمیمگیریهای کلان قائل شویم.
احسان انصاری